رامین یار محمدی؛ زهرا محمودی کردی
چکیده
با توجه به تبعات و آثار گسترده آسیبهای زیستمحیطی فرامرزی، امروزه دولتها برای مقابله با آنها از رویکرد سنتی که ماهیتی جبرانی داشت فاصله گرفته و به رویکرد پیشگیری تمایل بیشتری نشان میدهند. تجربه و یافتههای علمی نشان میدهد که پیشگیری از آسیبهای زیستمحیطی علاوه بر فواید آن برای محیط زیست به لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه ...
بیشتر
با توجه به تبعات و آثار گسترده آسیبهای زیستمحیطی فرامرزی، امروزه دولتها برای مقابله با آنها از رویکرد سنتی که ماهیتی جبرانی داشت فاصله گرفته و به رویکرد پیشگیری تمایل بیشتری نشان میدهند. تجربه و یافتههای علمی نشان میدهد که پیشگیری از آسیبهای زیستمحیطی علاوه بر فواید آن برای محیط زیست به لحاظ اقتصادی نیز مقرون به صرفه بوده و از اینرو به قاعده طلایی و برج مراقبت حقوق بینالملل محیط زیست معروف است. این مقاله با استفاده از روش کتابخانهای و بهرهگیری از اسناد و رویه قضایی بینالمللی، فن ترکیبی توصیف، تبیین و فهم را به کار گرفته و در پی شناساندن اجزای شاکله تعهد دولتها به پیشگیری از آسیبهای فرامرزی است. دستاورد مقاله این است که اولاُ تعهد به پیشگیری، تعهدی دو جزیی است که از دو عنصر ماهوی (تلاش مقتضی) و شکلی (همکاری) تشکیل شده است و هر یک از این عناصر نیز اجزایی دارند که وجودشان برای احراز مسئولیت دولت منشا ضروری است، ثانیاً با توجه به گستره آثار منفی آسیبهای فرامرزی، عناصر ماهوی و شکلی مکمل هم بوده و احراز هر دو عنصر برای ایفای تعهد به پیشگیری ضروری است.
سید جلال دهقانی فیروزآبادی
دوره 5، شماره 8 ، تیر 1382، ، صفحه 73-117
چکیده
منازعه،همزاد زندگی اجتماعی انسان بوده است و نوع خشونتآمیز آن،یعنی جنگ، همواره جنگ یکی از نگرانیهای وی برای ادامه حیات به شمار میرود.بنابراین،تلاشهای نظری بسیاری توسط بشر برای توضیح منظم و قانونمند این پدیدهء اجتماعی صورت گرفته که حاصل آن پردازش نظریههای مختلف در زمینهء جنگ و صلح و مناقشه و همکاری در روابط بینالملل میباشد.هریک ...
بیشتر
منازعه،همزاد زندگی اجتماعی انسان بوده است و نوع خشونتآمیز آن،یعنی جنگ، همواره جنگ یکی از نگرانیهای وی برای ادامه حیات به شمار میرود.بنابراین،تلاشهای نظری بسیاری توسط بشر برای توضیح منظم و قانونمند این پدیدهء اجتماعی صورت گرفته که حاصل آن پردازش نظریههای مختلف در زمینهء جنگ و صلح و مناقشه و همکاری در روابط بینالملل میباشد.هریک از اینرویکردهای نظری براساس مفروضهها و اصول خود،تفاسیر و قرائتهای مختلفی از این دو پدیده ارائه میدهند. در این نوشتار،سعی میشود با توضیح و تشریح نظریههای مختلف منازعه و همکاری یا به عبارت دیگر،جنگ و صلح،فرآیند تحول در سیر نظریهپردازی در این حوزه واکاوی و تبیین گردد.در چارچوب سطوح تحلیل سهگانه در روابط بینالملل، نشان داده خواهد شد که نظریههای منازعه و همکاری از سطح تحلیل خرد فردی به سوی سطح تحلیل کلان تحول و تغییر یافتهاند.در این میان،تحولات و دگرگونیهای عینی در عرصه بینالمللی نقش بسزایی در این تکامل نظری داشته است.