حقوق محیط زیست
وحید کوثری؛ مصطفی فضائلی
چکیده
بهرغم کثرت هنجارهای بین المللی زیستمحیطی، به دلایل مختلفی از جمله تقابل اجرای آن با دغدغه های توسعهای کشورها و یا فقدان اجماع علمی در سطح جهانی پیرامون مخاطرات محیط زیستی، این هنجارها از کارآمدی لازم برخوردار نبوده اند. نگاهی جامعه شناسانه به عوامل ناکارآمدی هنجارهای محیط زیستی، نظریاتی در باب جامعهشناسی محیط ...
بیشتر
بهرغم کثرت هنجارهای بین المللی زیستمحیطی، به دلایل مختلفی از جمله تقابل اجرای آن با دغدغه های توسعهای کشورها و یا فقدان اجماع علمی در سطح جهانی پیرامون مخاطرات محیط زیستی، این هنجارها از کارآمدی لازم برخوردار نبوده اند. نگاهی جامعه شناسانه به عوامل ناکارآمدی هنجارهای محیط زیستی، نظریاتی در باب جامعهشناسی محیط زیست، عدالت اجتماعی و اقتصادی را پیش رو مینهد. این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از داده های کتابخانه ای، میکوشد نقش و آثار احتمالی آن نظریات را در کارآمدی قوانین بین المللی محیط زیستی تا حدی ارزیابی نماید. فرضیه پژوهش حاوی این نگاه است که با گشودن باب حقوق بین الملل محیط زیست به روی برخی از نظریاتِ جامعهشناختی و بالعکس بستن آن به روی برخی دیگر از آنها، می توان به هنجارهای محیط زیستی کارآمدتر و اثربخش تری دست یافت که ثمره آن حفاظت بهتر از مامن حیات بشری یعنی زمین باشد.
مصطفی فضائلی؛ سیدمجتبی شاکری
چکیده
در دنیای کنونی، حقوق بشر به مثابه ارزش بنیادین جامعه بینالمللی، جایگاهی رفیع یافته است و اجرای این حقوق، وجهه همت دولتها و سازمانهای بینالمللی واقع شده است. از سوی دیگر همة حقهای بشری به منزلة مجموعهای به هم پیوسته و غیرقابل تفکیک، لازم الرعایه شناخته شدهاند. اما در مقام اجرا، گاهی پدیدة تزاحم حقها خودنمایی کرده و به ...
بیشتر
در دنیای کنونی، حقوق بشر به مثابه ارزش بنیادین جامعه بینالمللی، جایگاهی رفیع یافته است و اجرای این حقوق، وجهه همت دولتها و سازمانهای بینالمللی واقع شده است. از سوی دیگر همة حقهای بشری به منزلة مجموعهای به هم پیوسته و غیرقابل تفکیک، لازم الرعایه شناخته شدهاند. اما در مقام اجرا، گاهی پدیدة تزاحم حقها خودنمایی کرده و به چالشی اساسی برای مجریان بدل میگردد. تزاحم، حاکی از وضعیتی است که با لزوم اجرای همزمان چند حق روبرو هستیم درحالی که جمع میان آنها ممکن نیست. تلاش در جهت یافتن راههایی برای پیشگیری و یا رفع تزاحم، امری بسیار ضروری و حیاتی است. دستیابی به راهکاری مناسب برای دفع این چالش، مستلزم تبیین مفهوم حقها و آشنایی با گونههای آن از جمله حقهای مطلق و غیرقابل تعلیق است. تاکنون راهکارهای مختلفی برای مواجهه با این مشکل ارائه شده است. این مقاله ضمن توصیف و تحلیل راهکارهای عرضه شده، رهیافتی را ارائه و تبیین نموده که به جای توصیة راهحلی واحد، مقتضی و بلکه لازم است در پروندههای مختلف با توجه به اوضاع و احوال هر مورد نسبت به اتخاذ راهحل مناسب و یا ترکیب چند راهکار با یکدیگر به منظور دستیابی به بهترین راهحل اقدام نمود.
مصطفی فضائلی؛ محمد ستایش پور
چکیده
انتقال حق بر تقاضای جبران خسارت به عنوان یکی از پیامدهای حقوقی جانشینی دولت- کشورها در حقوق بینالملل عمومی مطرح است که صرفنظر از چگونگی جانشینی، همواره محل اختلاف و چالش برانگیز بوده است. جانشینی دولتها در زمینه حق بر تقاضای جبران خسارت، در صدد است تا به انتقال حق یاد شده در وضعیت جانشینی کشورها بپردازد و این امر، صرف نظر از ...
بیشتر
انتقال حق بر تقاضای جبران خسارت به عنوان یکی از پیامدهای حقوقی جانشینی دولت- کشورها در حقوق بینالملل عمومی مطرح است که صرفنظر از چگونگی جانشینی، همواره محل اختلاف و چالش برانگیز بوده است. جانشینی دولتها در زمینه حق بر تقاضای جبران خسارت، در صدد است تا به انتقال حق یاد شده در وضعیت جانشینی کشورها بپردازد و این امر، صرف نظر از شکل جانشینی است. این مقاله پس از تبیین مفهومی و دامنه چنین گزارهای در حقوق بینالملل عمومی، به تدقیق در نظرات موافق و مخالف میپردازد و در نهایت به این نتیجه دست مییابد که باید با قطعنظر از هرگونه اطلاقگرایی، به انتقال حق بر تقاضای جبران خسارت در پس جانشینی کشور، نظر دوخت و بر این باور بود که حقوق بینالملل، امکان جانشینی دولتها در زمینه حق بر تقاضای جبران خسارت را اقتضا دارد. چیزی که مقتضای تحقق عدالت است و به حق، نشان از تحولی مهم در حقوق بینالملل خواهد داشت.
مصطفی فضائلی؛ موسی کرمی
چکیده
حقوق فرهنگی توسعهنایافتهترین حقهای بشری از نظر محتوای هنجاری، دامنه اجرا و قابلیت اجرای قانونی هستند. در این زمینه، حق اقلیتها و اشخاص متعلق به آنها بر مشارکت در زندگی فرهنگی خویش با شدت بیشتری نادیده گرفته شده است. کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در 21 دسامبر 2009، تفسیر عام شماره 21 خود در رابطه با مشارکت در ...
بیشتر
حقوق فرهنگی توسعهنایافتهترین حقهای بشری از نظر محتوای هنجاری، دامنه اجرا و قابلیت اجرای قانونی هستند. در این زمینه، حق اقلیتها و اشخاص متعلق به آنها بر مشارکت در زندگی فرهنگی خویش با شدت بیشتری نادیده گرفته شده است. کمیته حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در 21 دسامبر 2009، تفسیر عام شماره 21 خود در رابطه با مشارکت در زندگی فرهنگی را صادر کردکه میتواند نقطه عطفی در حمایت از فرهنگ و حقوق فرهنگی اقلیتها به شمار آید. کمیته در این تفسیر، از رهگذر ارائه تعریفی واضح از محتوا و دامنه، ذینفعان و ماهیت حق و گستره تعهداتی که اجرای حق مذکور بر دولتهای عضو بار میکند، توانست نقاط مبهم بند (الف)1 ماده 15 میثاق را روشن سازد و به آن معنایی شفافتر از پیش دهد و به حقِ بهرهمندی اقلیتها و اعضای آنها از گسترهای از حقوق فرهنگی که در پیوند یا ناشی از حق مشارکت در زندگی فرهنگی هستند، مفهومی نوین بخشد؛ به نحوی که میتوان آن را مبنای بالقوهای برای حمایت، حراست و ارتقای فرهنگ و در نتیجه حقوق فرهنگی اقلیتها دانست. در این نوشتار سعی شده است تا دستاوردهای تفسیر عام شماره 21 کمیته مزبور در خصوص حمایت از فرهنگ و حقوق فرهنگی اقلیتها بررسی شود.