الهام امیری؛ سید محمد هاشمی؛ ولی رستمی؛ بیژن عباسی
چکیده
موضوع پرداخت مستمری در جهان امروز بعنوان یک چالش جدی برای حکومتها محسوب میشود. دولتها بعنوان نهاد اصلی که سالانه با حجم زیادی از مستمریبگیران جدید روبهرو میشوند، به دنبال ایجاد نظامهای بازنشستگی همسو با ساختار سیاسی- اقتصادی کشور هستند. نظام پرداخت مستمری در کشورهای اروپایی-آمریکایی از قدمت بیشتری نسبت به وضعیت داخلی ...
بیشتر
موضوع پرداخت مستمری در جهان امروز بعنوان یک چالش جدی برای حکومتها محسوب میشود. دولتها بعنوان نهاد اصلی که سالانه با حجم زیادی از مستمریبگیران جدید روبهرو میشوند، به دنبال ایجاد نظامهای بازنشستگی همسو با ساختار سیاسی- اقتصادی کشور هستند. نظام پرداخت مستمری در کشورهای اروپایی-آمریکایی از قدمت بیشتری نسبت به وضعیت داخلی برخوردار است و به همین دلیل برای ساماندهی و اصلاح نظام پرداخت مستمری در ایران، ناگزیر باید به موردهای موفق در این خصوص مراجعه کرد. در همین زمینه، کشور نروژ جزء کشورهایی است که سیستم بازنشستگی آن بالاترین سطح رفاه را برای بازنشستگان ایجاد کرده و همین مسأله منجر به رضایت اجتماعی نسبتاً بالا از دولت شده است. در مقایسه با نروژ، نظام مستمری بازنشستگی در ایران با ضعفها و مشکلات عدیدهای روبهرو است تا جاییکه از این مسأله بعنوان سومین معضل بزرگ کشور نام میبرند. ساختار معیوب بازنشستگی در ایران به سمتی حرکت میکند که تأمین مستمری بعنوان یکی از مهمترین چالشهای دولت مطرح است و در همین راستا نقد و بررسی نظام بازنشستگی، شرایط بازنشستگی و نظام پرداخت نروژ و ایران با رویکرد تطبیقی برای یافتن نقاط قوت و ضعف هر دو سیستم جهت الگوگیری و اصلاح نظام بازنشستگی در ایران میتواند راهگشا باشد.
ولی رستمی؛ محمد زرشگی
چکیده
به نظر یکی از راهکارهای اصولی جهت نیل به تراکمزدایی از تهران کوچکسازی (چابکسازی) دولتمیباشد. راهبردی که هرچند در قوانین موضوعه کشور بر آن تصریح شده است اما با ساختار متمرکز موجود و تفاسیر محدودنگری که نسبت به صلاحیتهای واحدهای اداری محلی، سازمانهای مردمنهاد و ... صورت میپذیرد، امکان دستیابی به اهداف سند چشمانداز کشور ...
بیشتر
به نظر یکی از راهکارهای اصولی جهت نیل به تراکمزدایی از تهران کوچکسازی (چابکسازی) دولتمیباشد. راهبردی که هرچند در قوانین موضوعه کشور بر آن تصریح شده است اما با ساختار متمرکز موجود و تفاسیر محدودنگری که نسبت به صلاحیتهای واحدهای اداری محلی، سازمانهای مردمنهاد و ... صورت میپذیرد، امکان دستیابی به اهداف سند چشمانداز کشور و تحقق سیاستهای کلی نظام در حوزه کوچکسازی دولت وجود نخواهد داشت. از اینرو بازاندیشی در مورد الگوی اداره کشور و بازمهندسی نظام اداری و اجرایی با رویکرد عدم تمرکز ضرورتی محتوم است. برای نیل به کوچکسازی میبایست از مستندات قانونی مربوطه از جمله: بند 10 اصل سوم قانون اساسی، بند 10 سیاستهای کلی نظام اداری و سایر قوانین موضوعه در زمینه کوچکسازی دولت، اعمال دولت الکترونیک و تمرکززدایی، در عمل بهره جست تا بتوان به یک تراکمزدایی حقوقی- اداری دست یافت. در این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی و کاربردی، سعی میشود بر امکانسنجی تراکمزدایی از تهران در پرتو تحقق کوچکسازی دولت پرداخته شود. فرض اصلی مقاله بر این مبنا استوار است که درصورت اجرای قوانین مرتبط با حوزه کوچکسازی دولت و صرف فعل خواستن از جانب مسئولین ذیربط، تراکمزدایی از تهران دور از دسترس نخواهد بود.
آرین پتفت؛ ولی رستمی
چکیده
مناطق ویژه اقتصادی در ایران با رویکرد تسهیل مبادلات بازرگانی و ترویج سرمایهگذاری داخلی و خارجی برای رشد و رونق اقتصادی مناطق و کشور تشکیل شدند. از جمله مهمترین مسائل حقوقی در ارتباط با این مناطق، وضعیت مالیاتی آنهاست که با ترویج و جذب سرمایهگذاری و تقویت ویژگیهای اختصاصی این مناطق برای رونق اقتصادی ارتباط مستقیمی دارد و ...
بیشتر
مناطق ویژه اقتصادی در ایران با رویکرد تسهیل مبادلات بازرگانی و ترویج سرمایهگذاری داخلی و خارجی برای رشد و رونق اقتصادی مناطق و کشور تشکیل شدند. از جمله مهمترین مسائل حقوقی در ارتباط با این مناطق، وضعیت مالیاتی آنهاست که با ترویج و جذب سرمایهگذاری و تقویت ویژگیهای اختصاصی این مناطق برای رونق اقتصادی ارتباط مستقیمی دارد و لذا میبایست تحت نظام حقوقی خاص ضوابط مالیاتی قرار بگیرد. در این پژوهش، تلاش میشود تا ضمن بررسی دقیق نظام مالیاتی حاکم بر این مناطق از رهگذر مطالعه مبنایی و تطبیقی با مداقه بر قوانین کشور، فعالیتهای مشمول مالیات و معافیتهای آن تبیین ارزیابی مناسبی درباره آن شود. در این پژوهش این نتیجه حاصله شد که معافیتهای مالیاتی مناطق، در بیشتر موارد نسبت به مالیاتهای غیرمستقیم ـ به ویژه فعالیتهای اقتصادی فراملی ـ بر قرار است و فقدان چشمگیر معافیت و امتیازات نسبت به مالیاتهای مستقیم و نیز مالیات غیرمستقیم در ارتباط با مبادلات بازرگانی با قلمرو گمرکی کشور از یکسو و پراکنده بودن ضوابط و احکام قانونی مالیاتی از سوی دیگر، از اهم اشکالات نظام مالیاتی ایران در این مورد به نظر میرسد که نوعاً ضوابط بازدارنده برای سرمایهگذاران تلقی میشوند.