سید جلال؛ دهقانی فیروزآبادی
دوره 6، شماره 12 ، مهر 1383، ، صفحه 143-165
چکیده
در این مقاله دیدگاههای مختلفی که در مورد علل و عوامل و ماهیت و چگونگی شکلگیری سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا وجود دارد،بررسی میشود.بعضی از نظریهها بر عوامل خارجی تاکید دارد و نقش تحولات و متغیرهای خارج از فرآیند همگرایی در اروپا را مورد بررسی قرار میدهد،و برخی دیگر،شکلگیری و تحول سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا را معلول ...
بیشتر
در این مقاله دیدگاههای مختلفی که در مورد علل و عوامل و ماهیت و چگونگی شکلگیری سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا وجود دارد،بررسی میشود.بعضی از نظریهها بر عوامل خارجی تاکید دارد و نقش تحولات و متغیرهای خارج از فرآیند همگرایی در اروپا را مورد بررسی قرار میدهد،و برخی دیگر،شکلگیری و تحول سیاست خارجی و امنیتی مشترک اروپا را معلول پویشها و سازوکار درونی همگرایی اروپائی و مناسبات داخلی نظام منطقهای اروپا میداند.نوکارکردگرایان از زمرهء رویکردهای دسته دوم قرار میگیرند که محور اصلی بحث این نوشتار میباشند. نوکارکردگرایی میکوشد تا براساس مفروضهها و فرضیههای خود،مهمترین علل و عوامل تعیینکنندهء سیاست خارجی و امنیتی اروپا را و همچنین ماهیت و ویژگیهای ساختار همکاری سیاسی-امنیتی این نهاد اروپائی را تبیین نماید.که ازجمله این فرضیهها میتوان به پویشهای تسری و سیاسی شدن در قالب پویشهای درونی و بیرونی و نیز توسعهبخشی یا تسری از یک حوزه موضوعی به بخش دیگر و نقش بازیگران فروملی و فراملی مانند گروههای ذینفع،احزاب سیاسی،دیوانسالاری مرکزی اشاره کرد که بهطور مجمل به تبیین آنها پرداخته میشود.
سید جلال دهقانی فیروزآبادی
دوره 5، شماره 8 ، تیر 1382، ، صفحه 73-117
چکیده
منازعه،همزاد زندگی اجتماعی انسان بوده است و نوع خشونتآمیز آن،یعنی جنگ، همواره جنگ یکی از نگرانیهای وی برای ادامه حیات به شمار میرود.بنابراین،تلاشهای نظری بسیاری توسط بشر برای توضیح منظم و قانونمند این پدیدهء اجتماعی صورت گرفته که حاصل آن پردازش نظریههای مختلف در زمینهء جنگ و صلح و مناقشه و همکاری در روابط بینالملل میباشد.هریک ...
بیشتر
منازعه،همزاد زندگی اجتماعی انسان بوده است و نوع خشونتآمیز آن،یعنی جنگ، همواره جنگ یکی از نگرانیهای وی برای ادامه حیات به شمار میرود.بنابراین،تلاشهای نظری بسیاری توسط بشر برای توضیح منظم و قانونمند این پدیدهء اجتماعی صورت گرفته که حاصل آن پردازش نظریههای مختلف در زمینهء جنگ و صلح و مناقشه و همکاری در روابط بینالملل میباشد.هریک از اینرویکردهای نظری براساس مفروضهها و اصول خود،تفاسیر و قرائتهای مختلفی از این دو پدیده ارائه میدهند. در این نوشتار،سعی میشود با توضیح و تشریح نظریههای مختلف منازعه و همکاری یا به عبارت دیگر،جنگ و صلح،فرآیند تحول در سیر نظریهپردازی در این حوزه واکاوی و تبیین گردد.در چارچوب سطوح تحلیل سهگانه در روابط بینالملل، نشان داده خواهد شد که نظریههای منازعه و همکاری از سطح تحلیل خرد فردی به سوی سطح تحلیل کلان تحول و تغییر یافتهاند.در این میان،تحولات و دگرگونیهای عینی در عرصه بینالمللی نقش بسزایی در این تکامل نظری داشته است.