این مقاله بر پایه آمارهای«گروه پاسدار عفو بینالملل»و دیگر منابع معتبر،به بررسی وضعیت کیفر مرگ در جهان میپردازد.مطالعه این مقاله نشان میدهد در کشورهای که به رعایت سنتها و باورهای اعتقادی-فرهنگی خود پایبندند،کیفر مرگ همچنان معتبر است.در این میان،اعدام یکی از متدوالترین مجازاتهای اصلی در حقوق کیفری ایران به شمار میرود.از ...
بیشتر
این مقاله بر پایه آمارهای«گروه پاسدار عفو بینالملل»و دیگر منابع معتبر،به بررسی وضعیت کیفر مرگ در جهان میپردازد.مطالعه این مقاله نشان میدهد در کشورهای که به رعایت سنتها و باورهای اعتقادی-فرهنگی خود پایبندند،کیفر مرگ همچنان معتبر است.در این میان،اعدام یکی از متدوالترین مجازاتهای اصلی در حقوق کیفری ایران به شمار میرود.از سوی دیگر،ایالات متحده آمریکا که همواره از مدعیان دفاع از حقوق بشر در جامعه بینالمللی بوده است،در ردیف کشورهایی است که بالاترین رقم اجرای اعدام را به خود اختصاص میدهد.باوجود این،تحتتأثیر«جنبش لغو کیفر مرگ»-با مرکزیت اروپا-امروز شمار لعوکنندگاه این کیفر رو به فزونی است.
ظهور مفهوم عدالت ترمیمی (Rosrorative justice) حاصل تحول در نگرشها و دیدگاههای عمومی حقوقدانان کیفری،جرمشناسان و مجریان نظام کیفری نسبت به عدالت کیفری مبتنی بر«جزا و سرکوب» (Retributive justice) و عدالتکیفری مبتنی بر«اصلاح و تربیت» (Rehabilitative Justice) است که در پیوند با مفاهیم انسانی و فرهنگ و ارزشهای جامعهء مدنی،عدالت کیفری خلاق و ...
بیشتر
ظهور مفهوم عدالت ترمیمی (Rosrorative justice) حاصل تحول در نگرشها و دیدگاههای عمومی حقوقدانان کیفری،جرمشناسان و مجریان نظام کیفری نسبت به عدالت کیفری مبتنی بر«جزا و سرکوب» (Retributive justice) و عدالتکیفری مبتنی بر«اصلاح و تربیت» (Rehabilitative Justice) است که در پیوند با مفاهیم انسانی و فرهنگ و ارزشهای جامعهء مدنی،عدالت کیفری خلاق و پویای را معرفی میکند.این پدیدهء نوظهور،صرف نظر از پیشینههای تاریخی و فرهنگی و قبل از نظریهپردازی،ابتدا در خلال برنامههای مختلف خانوادهء عدالت ترمیمی،نظیر میانجیگری کیفری،محافل تعیین حکم و مجازات، گفتگوی گروههای خانوادگی و...تجربه شده و سپس اصول اساسی و اهداف و کارکردهای آن تئوریزه شده است.عدالت ترمیمی تعریف نوینی را از مفاهیم سنتی و کلاسیک حقوق جزا و کارکرد نهادهای حقوق کیفری ارائه داده و در عمل نیز اثرات قابل ملاحظهای بر سرنوشت اصحاب دعوی کیفری،جامعهء مدنی و نهادهای نظام عدالت کیفری برجا میگذارد. عدالت ترمیمی ابتدا جرم را تعرض به افراد و مناسبات انسانی تلقی نموده و در مرحلهء بعد،آن را نقض قانون جزا میداند و با در نظر گرفتن منافع اساسی بزهکار و نهادهای جامعهء مدنی،بزهدیده و نیازهای اساسی او را در تمام مراحل دادرسی کیفری،در محور توجهات قرار میدهد و کارکردها،اهداف و سازوکارهای جدیدی را در رابطه با اعمال دادرسی کیفری و نظام عدالت کیفری معرفی میکند.در سالهای اخیر،تلاشهای جامعهء بین المللی در راستای ایجاد استانداردهای واحد در مورد برنامههای عدالت ترمیمی و برنامههای میانجیگری بسیار قابل توجه بوده است؛از آن جمله،توصیهنامهء شوریا اروپا در رابطه با میانجیگری،قطعنامهء شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد مصوب ژوئیه 2002 را میتوان نام برد.