مهدی زاهدی؛ شیرین شریف زاده
چکیده
آزادی بیان شامل آزادی در بیان، اندیشه، تحصیل و اشاعه آزادانه اطلاعات میباشد در مقابل کپیرایت با شناسایی حقوق انحصاری برای پدیدآورندگان، موجب محدودیت در دسترسی و اشاعه آثار مورد حمایت میشود. وقتی بیان مطرح شده دارای حق کپیرایت باشد آزادی سخنرانی و مطبوعات میتواند محدود شود. برخی معتقدند این دو نه تنها با یکدیگر تقابل ندارند ...
بیشتر
آزادی بیان شامل آزادی در بیان، اندیشه، تحصیل و اشاعه آزادانه اطلاعات میباشد در مقابل کپیرایت با شناسایی حقوق انحصاری برای پدیدآورندگان، موجب محدودیت در دسترسی و اشاعه آثار مورد حمایت میشود. وقتی بیان مطرح شده دارای حق کپیرایت باشد آزادی سخنرانی و مطبوعات میتواند محدود شود. برخی معتقدند این دو نه تنها با یکدیگر تقابل ندارند بلکه ارزشهای اجتماعی موجود در بطن نظام کپیرایت همانهایی است که مبانی آزادی بیان را تشکیل میدهند. اهداف مشترک مانند گسترش جریان فرهنگی و ارتقای فرآیند خلاقانه در جامعه موجب کنش متقابل و همافزایی این دو میگردد. اصل دوگانگی ایده و بیان با تعیین گستره مورد حمایت کپیرایت و تمیز آنچه که به حیطه عمومی تعلق دارد و حمایت نمیشود با آنچه که مورد حمایت است تعامل سازنده آزادی بیان و کپیرایت را تضمین و از منافع عمومی جامعه و عدم محدودیت آزادی بیان حمایت میکند. این مقاله میکوشد به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان میان منافع عمومی جامعه در برخورداری از حق آزادی بیان با منافع خصوصی صاحبان آثار در برخورداری از حق انحصاری بهرهبرداری، تعادل ایجاد کرد؟ اصل دوگانگی ایده و بیان بهمثابه پارسنگ ترازو در ایجاد موازنه میان این دو حق دستاورد تحقیق است.
سید محمد هادی قبولی درافشان؛ مصطفی بختیاروند؛ اکرم آقامحمدی
چکیده
حق فراموش شدن، مفهوم نسبتاً جدیدی است که در اتحادیه اروپایی و ایالات متحده آمریکا مطرح شده است. این حق به اشخاص امکان درخواست حذف اطلاعات و دادههایی را میدهد که با رضایت آنها یا توسط اشخاص ثالث بر روی صفحههای اینترنت منتشر شده است؛ در نتیجه اِعمال این حق، دیگران نمیتوانند آنها را از طریق نتایج موتورهای جست و جو ...
بیشتر
حق فراموش شدن، مفهوم نسبتاً جدیدی است که در اتحادیه اروپایی و ایالات متحده آمریکا مطرح شده است. این حق به اشخاص امکان درخواست حذف اطلاعات و دادههایی را میدهد که با رضایت آنها یا توسط اشخاص ثالث بر روی صفحههای اینترنت منتشر شده است؛ در نتیجه اِعمال این حق، دیگران نمیتوانند آنها را از طریق نتایج موتورهای جست و جو مورد ردیابی قرار دهند و با گذشت زمان مورد برچسبهای مختلف اجتماعی قرار نمی گیرند. حق فراموش شدن حق مطلقی نیست و باید در تعامل با سایر حقوق مثل حق آزادی بیان و آزادیهای رسانهای در نظر گرفته شود. بنابراین با توجه به اوضاع و احوال خاص هر پرونده باید مشخص شود که آیا تقاضای حذف اطلاعات، موجه است یا خیر. جستار حاضر به روش تحلیلی-توصیفی، موضوع را در نظامهای حقوقی اتحادیه اروپایی، ایالات متحده آمریکا، فقه امامیه و حقوق ایران بررسی کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که در ایران، چنین حقی به طور صریح وجود ندارد و شناسایی قانونی این حق ضروری به نظر میرسد.
حامد بابازاده مقدم؛ عباس اسدی
چکیده
اینترنت نقش مهمی در تامین حق آزادی بیان داشته و با رفع محدودیت های انتشار، جستجو و دریافت اطلاعات، زمینه ی استفاده از این حق بنیادین را فراهم نموده است. امروزه تردیدی وجود ندارد که توسعه و گسترش اینترنت و همچنین بهره مندی از این ابزار نوین ارتباطی، نیازمند یک نظام حقوقی مدون و منسجم است. نظام حقوقی مورد نظر باید بتواند ضمن تامین آزادی ...
بیشتر
اینترنت نقش مهمی در تامین حق آزادی بیان داشته و با رفع محدودیت های انتشار، جستجو و دریافت اطلاعات، زمینه ی استفاده از این حق بنیادین را فراهم نموده است. امروزه تردیدی وجود ندارد که توسعه و گسترش اینترنت و همچنین بهره مندی از این ابزار نوین ارتباطی، نیازمند یک نظام حقوقی مدون و منسجم است. نظام حقوقی مورد نظر باید بتواند ضمن تامین آزادی این رسانه نوین، مانع سوء استفاده احتمالی از آزادی بیان شده و به مردم اطمینان دهد، دسترسی و استفاده آنها از رسانه های اینترنتی ارزان، امن و پایدار خواهد بود. در این نوشتار تلاش شده تا مهمترین مسائل نظام حقوقی پایگاه های اطلاع رسانی اینترنتی در ایران، شامل: قوانین و مقررات حاکم، تاسیس، نظارت و پالایش(فیلترینگ) سایت ها، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. نتایج مطالعات نشان می دهد، علی رغم اقدامات موثر صورت گرفته، نظام حقوقی سایت های خبری در کشور کارآمد نبوده و نمی تواند پاسخگوی نیازهای فعلی باشد.
سید محمدصادق احمدی؛ علیرضا ناصری؛ مرتضی قاسم آبادی
چکیده
بر اساس نگرش غایتمحورانة انسانی، آزادی بیان از مقتضیات استقلال فردی انسان به مثابه یک غایت بالذات است و محدودسازی آن را باید در چارچوب استثنای ضروری تبیین کرد. در ساحت حقوق طبیعی نیز آزادی، حق طبیعی است و ایجاد هرگونه محدودیتی در تغایر بالذات با این حق به شمار میآید. در عصر حاضر، بدون تردید، تلویزیون بهعنوان یکی از نیرومندترین ...
بیشتر
بر اساس نگرش غایتمحورانة انسانی، آزادی بیان از مقتضیات استقلال فردی انسان به مثابه یک غایت بالذات است و محدودسازی آن را باید در چارچوب استثنای ضروری تبیین کرد. در ساحت حقوق طبیعی نیز آزادی، حق طبیعی است و ایجاد هرگونه محدودیتی در تغایر بالذات با این حق به شمار میآید. در عصر حاضر، بدون تردید، تلویزیون بهعنوان یکی از نیرومندترین ابزارهای آزادی بیان، به خدمت گرفته میشود. اما درعینحال، استفادة نابهجا از این دستگاه میتواند باعث تعرض به حقوق عمومی و خصوصی شود. لذا ایجاد محدودیت برای فعالیت شبکههای تلویزیونی ضروری است. در همین راستا تمامی اسناد بینالمللی حقوق بشر، محدودیتهایی را برای تلویزیون مقرر داشتهاند. نظام حقوقی ایران نیز چنین محدودیتهایی را در نظر گرفته است که برخی از آن، با محدودیتهای مقرر در اسناد بینالملل حقوق بشر، قابل انطباق است و برخی دیگر، مانند موازین و ضوابط اسلامی در هیچ سند بینالمللی بهعنوان محدودیت آزادی بیان یافت نمیشود. علاوه بر این به نظر میرسد تفاسیر شورای نگهبان بر اصول 44 و 175 قانون اساسی، نوعی محدودیت اضافه بر ابزارهای آزادی بیان باشد. در نوشتار حاضر برآنیم که با بررسی تطبیقی اسناد یادشده، محدودیت های شکلی و ماهوی آزادی بیان در صدا وسیمای ایران مورد واکاوی قرار گیرد.
باقر انصاری
دوره 16، شماره 43 ، بهمن 1393، ، صفحه 9-46
چکیده
انتقاد و موازین ناظر بر آن یکی از مسائل مهم و مناقشه آمیز در حوزه آزادی بیان است. انتقاداز دولت و مقامات دولتی با نشان دادن عیوب و کاستی های موجود یا احتمالی در اقدامات وتصمیمات آنها، ذاتاً تلخ و گزنده است اما با توجه به اینکه به اصلاح امور عمومی کمک میکندثمره شیرین دارد. در واقع، حمایت از انتقاد، حمایت از بیان هایی است که نه توهین هستند، ...
بیشتر
انتقاد و موازین ناظر بر آن یکی از مسائل مهم و مناقشه آمیز در حوزه آزادی بیان است. انتقاداز دولت و مقامات دولتی با نشان دادن عیوب و کاستی های موجود یا احتمالی در اقدامات وتصمیمات آنها، ذاتاً تلخ و گزنده است اما با توجه به اینکه به اصلاح امور عمومی کمک میکندثمره شیرین دارد. در واقع، حمایت از انتقاد، حمایت از بیان هایی است که نه توهین هستند، نه افترا،نه نشر اکاذیب، نه تبلیغ علیه نظام و نه جرم سیاسی. انتقاد با همۀ این عناوین وجوه اشترک و افتراقدارد اما تاکنون، عمدتاً به وجوه اشتراک آن ها پرداخته شده و وجوه افتراق آن ها در پرده ابهام قراردارد و تبیین نشده است. ازاینرو، این مقاله درصدد است تا پس از تبیین مبانی مختلفی که درتوسیع و تحدید انتقاد از دولت و مقامات دولتی وجود دارد با استفاده از تعالیم اسلامی و تجاربسایر نظام های حقوقی، ضوابط و معیارهایی برای تمییز بیان های انتقادی قابل حمایت از غیرقابلحمایت، به دست دهد.بدین منظور، مقاله در دو بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مبانی توسیع و تحدید انتقاد ازدولت و مقامات دولتی مطالعه شده و در بخش دوم، بر مبنای دلایل و توجیهات مطرح در بخشاول، ضوابط و معیارهایی که برای تمییز انتقاد مجاز از غیرمجاز قابل استفاده هستند معرفی و تبیینشده اند.