%0 Journal Article %T رابطه میان عرف موخر و معاهده در چارچوب ماده 10 اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی %J پژوهش حقوق عمومی %I دانشگاه علامه طباطبایی %Z 2345-6116 %A نژدی منش, هیبت الله %A راعی دهقی, هاجر %D 2018 %\ 05/22/2018 %V 19 %N 58 %P 137-163 %! رابطه میان عرف موخر و معاهده در چارچوب ماده 10 اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی %K واژگان کلیدی: ماده 10 %K اساسنامه دیوان کیفری بین‌المللی %K عرف موخر %K عرف موجود %K سند بین‌المللی %R 10.22054/qjpl.2017.15574.1370 %X معاهده به عنوان یک سند بین‌المللی با عرف ارتباط تنگاتنگی دارد. اساس­نامه­ دیوان کیفری بین‌المللی نیز به عنوان یک معاهده­ بین‌المللی در ماده­ 10 به امکان همزیستی میان عرف و معاهده اشاره نموده است. با درج این ماده در اساسنامه این سؤال مطرح می‌شود که آیا دیوان، موظف به تبعیت از عرفِ‌ مؤخر بر اساسنامه است  و آیا دیوان‌ها و دادگاه‌های کیفری دیگر می‌توانند عرف‌های مؤخر بر اساسنامه­ دیوان را در نظر گیرند و یا موظف به تبعیت صرف از اساس­نامه خود هستند. علاوه‌ براین، ارتباط اساسنامه با عرف‌های موجود مطرح می‌شود. همچنین این مسأله که حوزه­ اجرایی این ماده کجاست و منظور از قواعد موجود و در حال توسعه­ حقوق بین‌الملل چیست و جایگاه اصل قانونی بودن جرائم و مجازات­ها و اثر قهری آن یعنی عطف به ماسبق نشدن  به ذهن متبادر می‌شود. نگارنده در این پژوهش به این نتیجه رسید که تهیه کنندگان پیش‌نویس اساسنامه، ماده­ 10 را به عنوان یک تاکتیک ارتباطی میان حقوق مندرج در اساسنامه­ رُم و حقوق خارج از اساسنامه تعبیه نمودند تا مسیر رشد و توسعه­ حقوق بین‌الملل کیفری و توجه به عرف‌های مؤخر همچنان باز باشد. %U https://qjpl.atu.ac.ir/article_8607_f2611adadd5b7a4a6fdfaf7dec9c808a.pdf