ORIGINAL_ARTICLE
نظریه پخش و بازتاب انقلاب اسلامی
«نظریهء پخش»یا«اشاعه»یکی از نظریههای رایج در باب توضیح چگونگی انتظار نوآوریها و گسترش ایدهها و اندیشههاست.هرچند خاستگاه اولیه این نظریه در رشته جغرافیای انسانی است،اما در موضوعات رشتهء علوم سیاسی و روابط بینالملل نیز کمابیش به کار گرفته شده است.معمای چگونگی اشاعه و بازتاب انقلاب اسلامی در سطح تحلیل منطقهای و سطح تحلیل بینالمللی،و جستجوی الگئی تبیین مناسب،محقق را بر آن داشت تا توان نظریهء پخش را در بازتاب منطقهای و بینالمللی انقلاب اسلامی موردسنجش قرار دهد.آنچه میخوانید،کوششی است در جهت سازماندهی نظری و قالببندی انبوه مواد خام در باب تأثیر انقلاب اسلامی بر سایر کشورها و مناطق که براساس نظریهء پخش صورت گرفته است.
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3039_3bf430bcf8d83e6960beb60cae488ae3.pdf
2003-06-22
39
73
بازتاب انقلاب اسلامی ایران
نظریهء پخش
کشورهای مسلماننشین
ابراهیم
برزگر
barzagar@atu.ac.ir
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
فناوری ارتباطی و اطلاعاتی؛ جهانی شدن و پیامدهای سیاسی آن
در این مقاله،بعد ارتباطاتی جهانی شدن و پیامدها و بازتابهای سیاسی آن در کانون توجه قرار گرفته است.مؤلف کوشیده است تا ضمن تحلیل تأثیرات عملی ارتباطات در سطح جهانی،تأثیرات آن را بر حوزهء سیاست و تغییر رفتار دولتها،کوچک شدن دولت ملی و سائیده شدن حاکمیت دولتها،و زوال قدرتهای اقتدارگرا بررسی کند.فناوری اطلاعاتی موجب تحولاتی در امر جامعهپذیری سیاسی و دسترسی آزاد مردم به اطلاعات گوناگون میگردد.سرعت،حجم و تنوع اطلاعاتی نگرشهای مردم را دگرگون میسازد و پیشبرد برنامههای دولت را دچار اختلال میکند.با درهم شکستن انحصار دولتها در اطلاعرسانی،دولتها مجبور به تجدیدنظر در عملکردهای خود میشوند.
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3034_1b02b893317cec27fd4d0d4b8b3ddc83.pdf
2003-06-22
7
39
جهانی شدن
فناوری ارتباطی
سیاست و جهانی شدن
ابو القاسم
طاهری
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تحول نظریه های منازعه و همکاری در روابط بین الملل
منازعه،همزاد زندگی اجتماعی انسان بوده است و نوع خشونتآمیز آن،یعنی جنگ، همواره جنگ یکی از نگرانیهای وی برای ادامه حیات به شمار میرود.بنابراین،تلاشهای نظری بسیاری توسط بشر برای توضیح منظم و قانونمند این پدیدهء اجتماعی صورت گرفته که حاصل آن پردازش نظریههای مختلف در زمینهء جنگ و صلح و مناقشه و همکاری در روابط بینالملل میباشد.هریک از اینرویکردهای نظری براساس مفروضهها و اصول خود،تفاسیر و قرائتهای مختلفی از این دو پدیده ارائه میدهند. در این نوشتار،سعی میشود با توضیح و تشریح نظریههای مختلف منازعه و همکاری یا به عبارت دیگر،جنگ و صلح،فرآیند تحول در سیر نظریهپردازی در این حوزه واکاوی و تبیین گردد.در چارچوب سطوح تحلیل سهگانه در روابط بینالملل، نشان داده خواهد شد که نظریههای منازعه و همکاری از سطح تحلیل خرد فردی به سوی سطح تحلیل کلان تحول و تغییر یافتهاند.در این میان،تحولات و دگرگونیهای عینی در عرصه بینالمللی نقش بسزایی در این تکامل نظری داشته است.
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3044_fc2722de402a7e78869111b2790a0f84.pdf
2003-06-22
73
117
منازعه
سطوح تحلیل
همکاری
صلح
جنگ
واقعگرایی
آرمانگرایی
نوواقعگرایی
نولیبرالیسم
سازهانگاری
سید جلال
دهقانی فیروزآبادی
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
گسترش آموزش عالی و تحول سیاسی در ایران
در دههء گذشته،رشد سریع افراد تحصیلکرده در جامعهء ایرانی تأثیرات و پیامدهای مهمی در پیدایش شرایط اجتماعی و سیاسی ایران داشته است.افزایش جوانان تحصیلکرده،منجر به گسترش طبقهء متوسط در جامعه گردیده است.طبقهء متوسط میتواند به این شرایط جدید و تقاضاهای گوناگون و دگرگونی در تمامی جوامع منجر گردد.نگاهی گذرا به تاریخ دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی در جوامع مختلف نشانگر این است که رابطهای بین رشد طبقهء متوسط و پدیدهء دگرگونی و تحول سیاسی،وجود دارد.در این مقاله نویسنده در صدد است به این سؤال پاسخ دهد که آیا این رابطه در جامعهء ایرانی تحقق یافته یا حادث نگردیده است؟در این نوشتار،این رابطه مورد بررسی قرار گرفته که خود نشانگر رشد آموزش،بویژه گسترش آموزش عالی و دگرگونی و تحول سیاسی در نیمهء دوم دههء 1370 میباشد.
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3046_5aace60e199d7b86b6f7dadfcc810ca1.pdf
2003-06-22
117
143
آموزش عالی
تحولات سیاسی
طبقهء متوسط
حسین
سلیمی
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
زمینه فلسفی پیش بینی علمی در عرصه سیاسی تاریخ مندی و فلسفه سیاسی
این مقاله بر حسب نسبت موجود سه متغیر خرد و طبیعت تاریخ،چهار الگوی برقراری نسبت میان تاریخمندی و فلسفه سیاسی قابلتصور را موردبحث قرار میدهد: 1.روایت کلاسیک فلسفی خرد را محدود به طبیعت و رویاروی تاریخ میانگارد و به این اعتبار،اصولا نگاهی به آینده نمیدوزد. 2.روایت مدرن روسویی-کانتی که خرد را رویاروی طبیعت و همبسته با تاریخ میسازد و تاریخ را فرآیند تعادلی و تکامل میانگارد. 3.روایت مدرن هگلی که خرد و طبیعت را همبسته میانگارد و بنیاد روایتهای پیشگویانه و پیامبرگونه ایدئولوژیهای مدرن را تأسیس میکند. 4.روایت پستمدرن که اصولا نقشی شالودهشکنانه به تاریخ میبخشد و مرجعیت خرد و طبیعت و تاریخ در روایتهای مدرن را به نقد میکشد و با توقف در زمان حال،به جای نگاه به نقطهء آغاز یا فرجام تاریخ،اصولا فلسفه سیاسی را بلاموضوع میکند.
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3047_5938463938a67dfe827d3ec322b0d089.pdf
2003-06-22
143
157
پیشبینی
تاریخ
فلسفه سیاسی
خرد
طبیعت
محمد جواد
غلامرضا کاشی
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش تقارن در تحول انقلابی
در مورد تبیین پدیدهء انقلابی بهطور عام و مصادیق آن سخن فراوان گفته شده است؛ سخنان علمی از منظر سیاسی،جامعهشناسی و اقتصادی؛از منظر پارادایمهای علی، ساختاری و کارکردی،و اختیار عاقلانه.اما علیرغم این تنوع،و علیرغم نکات مهمی که درباره«این پدیده در نظریهپردازی مختلف عنوان شده است،غالبا و بلکه عموما پدیدهء تحول انقلابی بیشتر یا تماما از منظر وجود مقتضیات آن بررسی شده است،نه از نظر فقدان موانع آن.در حالی که به نظر میرسد مقتضیات تحرک انقلابی،کمابیش، همیشه و همهجا وجود دارد.آنچه انقلاب را به یک پدیدهء فوقالعاده کمیاب تبدیل میکند،مفقود نبودن مانع است،نه موجود نبودن مقتضی.و نکتهء مهمتر اینکه وجود مقتضیات و خصوصا عدم موانع که به حصول یک انقلاب منجر میشود،تا حدود زیادی مرهون سلسلهای از تقارنهای تصادفی است.
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3048_da8455bb1bb5e4b78c9f5ed0b23bc36e.pdf
2003-06-22
157
189
تحول انقلابی
شرط لازم
شرط کافی
تقارن
حکومت
سرکوب کارآمد
ناخرسندی
شورش
اعتراض
آرمانخواهی
روشنفکری
سید مرتضی
مردیها
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بحران سوسیالیسم و مسایل انسان شناسی «سیاسی»
در سه مقالهء پیشین که در شمارههای 2 و 3و 4 و 6 مجلهء پژوهش حقوق و سیاست در زمینهء انسانشناسی فرهنگی-سیاسی به چاپ رسید،یادآوری شد که هستهء مرکزی بحث مارکس،انسان است و آفرینش انسان در گرو آزادی است.هستهء یادشده،بهویژه پس از انقلاب اکتبر 1917 روسیه و پس از آن در کشورهای بلوک شرق به دست فراموشی سپرده شد و انسان در خدمت تولید،هرچه بیشتر مدنظر قرار گرفت.نیز تلویحا اشاره شد که گرچه روابط تولیدی،نیروهای تولیدی در مباحث اقتصاد سیاسی،که مارکس از بنیانگذاران بیبدیل آن بود،دارای جایگاه خاص خود است،اما انسانمحوری در این عرصه نیر نباید فراموش میشد،که شد.وقتی انسان از بحث مارکسی کنار رفت و مارکسیسم در کشورهای یادشده،در تولید خلاصه گردید،انسانشناسی نیز بهطور عام از مفهوم بنیادین خود تهی شد و این غیرممکن در وزایای گوناگون،خود را نشان داد؛پس کوشندگان فرهیخته با بازنگری در اندیشهء مارکسی جبران مافات کردند تا این سهلانگاری برطرف شود.تروتسکی،گرامشی،اصحاب مکتب فرانکفورت و...از جمله کسانی بودند که در این راه گام نهادند. در مقالهء این مشاره،افزون بر گوشهنگاهی به ژان پل سارتر و نقد اندیشهء لویی آلتوسر، آرای چهار تن از پژوهشگران بنام در زمینهء موردنظر به نقادی کشیده میشود:آدام شاف، سی.ای.گولیان،کارل کوزیک،رادوان ریچتا و گروهش. ناگفته پیداست که همهء کاستیها از مترجم است.
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3049_5d39fd9c0744d48b9571737e1d519f72.pdf
2003-06-22
189
215
اگزیستانسیالیسم
از خود بیگانگی
انسانشناسی سیاسی
فلسفهء علمی
دیالکتیک
انضمامی
ایدئولوژی
آلتان
کارلوتولیو
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر حادثه 11 سپتامبر بر منازعه اسرائیل - فلسطین
این نوشته که گزارشگونهای رسانهای و مطبوعاتی است،تأثیر حادثهء 11 سپتامبر 2001 را بر مسألهء فلسطین-اسرائیل بررسی میکند.مقالهء حاضر که حاصل مشاهدات نویسنده در مدت اقامت در فلسطین بوده است،با تحلیلی از مواضع و استراتژیهای دوسوی حادثهء 11 سپتامبر،بر تأکید خاص بر تلاش اسرائیل برای تخریب«خطوط قرمز»ی که از بیرون به او تحمیل شده است و آنچه نویسنده«رویکرد نظارتی دولت خودگردان فلسطین»نامیده،آغاز میشود.بخش دوم مقاله مسیرهای این دو موضع را از سپتامبر به این سو پی گرفته و بتدریج به برجسته کردن موضع آمریکا و بویژه پیروزی قاطع در افغانستان و بازتابهای احتمالی آن بر منازعه فلسطین-اسرائیل میپردازد.این بخش از مقاله از اهمیتی فراتر از بخش نخست برخوردار است.نویسنده در این بخش از این موضوع بحث میکند که سیاست دولت بوش قبل از 11 سپتامبر با محوریت«حداقل مداخله»در رویارویی اسرائیل-فلسطین مبتنی بر چند محور بود: 1.پذیرش تعریف شارون از خشونت و آتشبس، 2.درخواست از اسرائیل برای انجام رفتار متعارف با فلسطینیان، 3.تشویق عرفات به تلاش برای مبارزه با تروریسم، 4.حمایت کماثر از توصیهء نهایی کمیته میچل. اما بعد از 11 سپتامبر در دستگاه فکری و دیپلماسی آمریکا دو رویکرد متفاوت ظهور کرد که هرچند نهایتا رویکرد یکجانبهگرای کینهتوزانه و نظامی غالب شد،ولی ناخودآگاه نخبگان فکری و فرهنگی آمریکا،حکایت از رویکرد دیگری داشت: 1.رویکرد چندجانبهگرایی توافقی :(consensual multilateral) اینرویکرد که در میان نخبگان فرهنگی و سیاسی آمریکا در روزهای نخست بعد از 11 سپتامبر در حال شکلگیری بود،معتقد بود بعد از شناسایی،تعیین محل و تعقیب سریع عاملان اصلی این حملات با مساعدت کشورهای منطقه و مسکوت گذاردن موقتی اهداف پیشین جهانبینی آمریکایی-اسرائیلی،باید افکار عمومی آمریکا را در خصوص ضرورت واکنشهای بلندمدت سیاسی و پیگیری منافع آمریکا از طریق همکاری با کشورهای خاورمیانه،قانع کرد. 2.رویکرد یکجانبهگرایی کینهتوزانه :(virulent unilateralism) اینرویکرد که بعد از یک دوره ژستهای عدالتخواهانه و اعمال فشار بر اسرائیل برای رعایت خطوط قرمز اتخاذ شد،از یک سو با اعلام ختم سیاستهای منصفانه در رویارویی فلسطین-اسرائیل،فشارها را از روی اسرائیل برداشت و از سوی دیگر با انجام عملیات نظامی در افغانستان و احتمای تسری آن به بخشهای دیگر،خصوصا عراق،واکنش تروریستی جدیدی را برانگیخت.(مترجم)
https://qjpl.atu.ac.ir/article_3050_77523ff7a4804110e97958dcdceb15b3.pdf
2003-06-22
215
237
11 سپتامبر
خطوط قرمز
چندجنبهگرایی
یکجانبهگرایی
رویکرد نظارتی
کمیل
منصور
1
AUTHOR