مقدمه
در باب نسبت اندیشه سیاسی و شعر، شاعران را به سه گروه می توان تقسیم کرد: شاعران
سیاست پرداز و احیاناً مبارز یا حزبی، شاعران فارغ از دغدغه های سیاسی، و سرانجام
شاعرانی که گرچه مشخصاً در شمار شاعران سیاسی شناخته نشده اند و مکتب و ایدئولوژی
و گرایش سیاسی یا حزبی خاصی نیز ندارند ، اما گاه حتی بیش از دو گروه نخست، بازتابنده
مسائل ومشکلات اجتماعی و سیاسی عصر خود و بازگو کننده دردها و حرمان های جامعه و
مردم خویش اند. این دسته سوم که از آنان با عنوان شاعران متعهد می توان یاد کرد، شعر
خود را گاه با همه جمال و کمال آن، نه در مقام طرح ذهنیات، احساسات، تمنیات و خواسته
های شخصی، که به خدمت نمایاندن واقعیت ها و عینیت های تلخ اجتماع و سیاست و
اخلاقیات زمانه خویش و ساختن دنیایی بهتر و انسانی تر گرفته اند. در میان این سه طیف
کلی از شاعران، پروین اعتصامی را باید در شمار گروه اخیر دانست.
شعر پروین و اندیشه های سیاسی اجتماعی او
در این مقاله، در میان اشعار پروین به جستجوی اندیشه های سیاسی و اجتماعی او و
بازیابی این اندیشه ها در عرصه ها و حوزه های گوناگون این قلمرو می پردازیم. دردها و
دغدغه های بی کران و کم نظیر پروین به مسائل اجتماعی و حتی سیاسی از یک سو و عدم
سمت گیری های مشخص و منسجم سیاسی، مذهبی، طبقاتی، حزبی و ایدئولوژیک از دیگر
سو، به داوری ها و دیدگاه های متفاوت و گاه متعارضی در تحلیل شعر او از منظر سیاسی و
اجتماعی انجامیده است. طبقه بندی پیشگفته از حیث نسبت شاعران و شعرشان با اندیشه
های سیاسی به سه گروه یا طیف سیاست پردازان، سیاست گریزان و شاعران متعهد و قرار
دادن پروین اعتصامی در نحله سوم ، شاید توضیحی بر چرایی وجود آرای متعارض در باب
شعر پروین باشد .
با کاوشی در مفاهیم پربسامد اشعار پروین اعتصامی ، این مقولات را می توان برشمرد :
محبت، مهر مادری، اخلاق حسنه، ایمان به خدا، خدمت به خلق، گذشت و مدارا، فداکاری و
از خودگذشتگی، صبر و استقامت، سازگاری و قناعت، مناعت طبع، پرهیز و تقوی، پاکی و
راستی، اخلاص و آزادگی، ادب و مکارم اخلاق، دانش و معرفت، علم و حقیقت، فضل و
ادب، عقل و خرد، سعی و عمل، عزم و همت، کار و کوشش، تدبیر و بصیرت، عاقبت
اندیشی، عبرت آموزی، تجربه اندوزی، روشن بینی، ارزش دل و ستایش جان، دم غنیمت
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 203
شمردن، بی اعتمادی به دنیا، بی وفایی روزگار، بی اعتباری و بی ثباتی جهان، زودگذری عمر،
فریب دنیا، تغییر ناپذیری و خمیره ذاتی افراد، اعتقاد به بخت و قضا و قدر در عین حق طلبی
و گاه صبر و سکوت نکردن، گوشه گیری و عزلت و اعراضاز دنیا در عین رسیدن به حال و
کار خلق، زیردست نوازی، همدردی با درماندگان و ناتوانان، مذمت نفس و نفس پرستی، تن
و جسم، تن پروری و تن آسایی، تنبلی و کاهلی، بخل، حرص و آز و طمع ، هوی و هوس،
غرور و مستی، سرخوشی و کامرانی، خودبینی و خودرایی و خودکامی، عجب و خودپسندی،
خود فریبی، غفلت و گمراهی، جهل و نادانی، غرور، کژی و پستی، بخل، دورویی، بد عهدی
و مردم آزاری.
در جستجوی مفاهیم و ساحت های اصلی اندیشه سیاسی و اجتماعی پروین اعتصامی نیز
این مقولات را در شعر او می توان یافت: حق طلبی، همکاری، اتحاد و اتفاق ستمکشان و
رنجبران، دفاع از رنجدیدگان و ستم کشیدگان، نکوهش ستمگران و ظالمان، دفاع از زن،
عدالت، مساوات، نکوهش ظلم و بی عدالتی.
پرداختن به مقولاتی اجتماعی چون فقر، تبعیض، ستم، اجحاف، ریا، سالوس، تزویر، ارتشا،
فساد، رباخواری و دیگر نابسامانیها و نارواییهای جامعه در شعر یا هر سخن دیگری اگر چه
نقطه عزیمت سخنور برای تعهد اجتماعی و شرط لازم برای متعهد خواندن اوست، شرط کافی
نیست. بدیهی است بسیاری از شاعران و سخنوران در شعر و اثر خویش اساساً به چنین
مقولاتی پرداخته اند؛ اما صرف به تصویر کشیدن مقولات اجتماعی و توصیف آنها، به منزله
تعهد اجتماعی یا سیاسی گوینده آن یا داشتن اندیشه سیاسی و اجتماعی در او نیست. آن گاه
که سخن از چرایی این نارواییها و زمینه های پیدایش آن و نیز نحوه تعامل و راههای مقابله با
آن به میان می آید، اندیشه سیاسی و اجتماعی سخنور نمایانده می شود و احیاناً می توان او را
در شمار شاعران و سخنوران متعهد قرار داد. در اینجاست که دو نحله می تواند شکل گیرد:
یکی با تقید به ایدئولوژی و چارچوب فکری و ذهنی مشخصو از پیش تعیین شده و دیگری
فارغ از آن . در نحله نخست ، شاعر سیاسی پرداز جای می گیرد که مقید به ایدئولوژی سیاسی
و اجتماعی خاصی است و در نحله دوم شاعر متعهد قرار می گیرد. پروین اعتصامی را چنان
که گفتیم در میان سه دسته شاعران سیاست گریز و فارغ از اندیشه سیاسی و اجتماعی ،
شاعران سیاست پرداز و شاعران و سخنوران متعهد در دسته اخیر می توان جای داد.
204 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
پروین را می توان واجد اندیشه سیاسی دانست؛ اما با قاطعیت می توان گفت که وی فاقد
فلسفۀ سیاسی بوده است و نسبت دادن هر گونه فلسفۀ سیاسی یا نظریۀ سیاسی به او درست
نمی نماید. به نوشتۀ لئواشتراوس، فلسفۀ سیاسی را باید از اندیشۀ سیاسی به طور کلّی فرق
گذارد ... اندیشۀ سیاسی تأمل دربارة آرای سیاسی یا ارائۀ تفسیری از آنهاست ... هر فلسفه
سیاسی، اندیشه سیاسی است اما هر اندیشۀ سیاسی فلسفۀ سیاسی نیست. اندیشۀ سیاسی فی
نفسه نسبت به تمایز میان گمان و معرفت بی تفاوت است اما فلسفۀ سیاسی کوششی است
آگاهانه، منسجم و خستگی ناپذیر برای نشاندن معرفت نسبت به اصول سیاسی به جای گمان
.( دربارة آن ها (اشتراوس، 4 ،1373 و 5
در باب برخورداری شاعران و سخن پردازانی چون پروین اعتصامی از اندیشۀ اجتماعی و
حتیّ مشخصّاً اندیشۀ سیاسی، نوع مسائلی را که اینان به آن پرداخته اند، می توان ملاک قرار
داد. تشخیص سیاسی بودن یا نبودن مسأله آن گونه که توماس اسپریگنز بیان می کند، مسائل
عام در مقابل مسائل انفرادی است. پرسشی که اسپریگنز دربارة تمیز سیاسی یا غیرسیاسی بودن
ریشۀ مسأله طرح می کند، این است که آیا این مشکل، مسأله ای عام و اجتماعی است یا فردی
و سلیقه ای؟ آیا مشکل خرابی نظام است یا مسأله لاینحل فردی؟ آیا ریشه مشکل در اوضاع
94 ). با مروری : سیاسی جامعه است یا از اختلالات عصبی ناشی شده است؟ (اسپریگنز، 1370
در اشعار پروین و نسبت یا بسامد بن مایه های مقولاتی که در این اشعار به آن پرداخته شده
است، به وضوح جنبه های سیاسی اشعار وی نمایان و برجسته می شود.
در عین حال برخی از مباحثی را که از گذشته تاکنون در فلسفۀ سیاسی مطرح بوده است، در
خلال اشعار پروین می توان یافت. عدالت توزیعی یا رعایت عدالت و انصاف در توزیع منابع
و امکانات که از منظر جین همپتون در توضیح گسترة مقولات مرتبط با فلسفۀ سیاسی در زمرة
213 )، در جای جای : حدود فرمانروایی سیاسی عادلانه محسوب می شود (همپتون، 1380
اشعار پروین اعتصامی در ساحتی گسترده و ژرف کاوانه مورد توجه است.
پروین اعتصامی در نگاه عدالت جویانۀ خویش و در جستجوی جامعه ای عادلانه و انسانی
بهره مند از مواهب و کرامت های درخور او، در اشعار خود بارها از ظلم و جور و ستم و
تعدی، و فقر و نابرابری از یک سو و عدل و مساوات و مردمی از دیگر سو سخن می گوید.
با این حال در پس این سروده ها و در جهان بینی او از هیچ یک از ایدئولوژی ها، آموزه ها
یا مکتب های سیاسی نشان مشخصّی دیده نمی شود. در شعر پروین اعتصامی و اندیشه های
سیاسی و اجتماعی او تقریباً به هیچ یک از مقولاتی که برخی شاعران هم روزگار او – یا پیش
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 205
و پس از وی – پرداخته اند، پرداخته نشده است و از موضوعاتی چون دولت و جایگاه آن،
تشکلّ و تحزبّ، وطن، ملیت، استعمار، ناسیونالیسم، انترناسیوناسیم، اومانیسم، لیبرالیسم،
سوسیالیسم و دیگر مقولات و مکاتب سیاسی نشان مشخّصی به تصریح یا تلویح دیده نمی
شود.
در اندیشۀ سیاسی پروین اعتصامی همچنین مقولاتی چون قدرت سیاسی و توزیع آن و نیز
دموکراسی یا دیکتاتوری و واژگانی چون آزادی – سلبی یا ایجابی – غایب است. پروین در
غالب اشعار خویش در جستجوی سعادت انسان است اما تقریباً در هیچ یک از این اشعار از
مفاهیمی چون آزادی افکار و مباحثات یا آزادی عقیده و آزادی بیان آن عقیده که به اعتقاد جان
140 )، سخنی به میان نیامده است. : استوارت میل لازمۀ سعادت فکری بشر است (میل، 1363
در عین حال اگر آزادی را آن گونه که کریستیان دلا کامپانی می گوید مترادف تحمل، مدارا و
11 و 13 )، مفهوم آزادی را به گونه ای غیرمستقیم در اشعار : تساهل بدانیم (دلاکامپانی، 1382
پروین می توان سراغ گرفت. از نگاه بسیاری از متفکّران سیاست از جمله دلا کامپانی،
: دموکراسی در سه اصل آزادی، عدالت و تفکیک قوا خلاصه می شود (دلا کامپانی، 1382
12 ). بر این اساس، در اشعار پروین و افکار متجلیّ در آن، از آزادی به گونه ای غیرمستقیم و
از عدالت و مفاهیم مترادف با آن مستقیم و به تصریح بارها و بارها یاد شده است.
پروین را چنان که دیدیم، فاقد ایدئولوژی به معنای مصطلح آن می یابیم. با این حال وجوه
نظریه ای را در رویکردهای اجتماعی او می توان دید که گاه از آن به ایدئولوژی نیز یاد شده
است. دیوید گوتیه از نظریه قراردادهای اجتماعی به مثابه ایدئولوژی سخن می گوید و در
توضیح قرارداد اجتماعی به روابط میان اشخاص و میان جامعه و اعضای آن و توجیه حقوق و
88 و 89 ). ابعاد و وجوه این نظریه یا : وظایف، نهادها و اعمال اشاره می کند (گوتیه، 1381
به تعبیر گوتیه این ایدئولوژی را به وضوح در خلال بسیاری از اشعار پروین اعتصامی،
رویکردهای اجتماعی و دیدگاه ها و داوری های وی و روابط و مناسبات موجود و مطلوب از
نگاه او می توان یافت.
اینک به بررسی عمده ترین مقولات سیاسی اجتماعی در شعر پروین اعتصامی
می پردازیم. پروین در بسیاری از اشعار خود چهره فقر و محرومیت را با همه ابعاد و ویژگیها
و جوانب آن به تصویر می کشد و در برخی شعرهایش با ریشه یابی و تعلیل این پدیده، نقش
نهان و آشکار فقر آفرینان و سود جویان را در چهره های مختلف و گاه ظاهر الصلاح بر ملا
206 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
می سازد . پروین اغنیا و صاحبان قدرت را عامل فقر و سیه روزی محرومان و رنجبران می
داند و برخی متشرعان ، قاضیان و دیگر صاحبان جاه و مکنت را شریک آنان در این راه بر می
از صریح ترین دیدگاهها و مواضع پروین اعتصامی در این « صاعقه ما ستم اغنیاست » . شمارد
زمینه است. وی در بخشی از این شعر، به ترسیم ماهرانه زوایای مختلف فقر و تیره روزی
دهقانان از زبان دهقان زاده ای می پردازد و می سراید:
گفت چنین کای پدر نیک رای صاعقه ما ستم اغنیاست
پیشه آنان همه آرام و خواب قسمت ما درد و غم و ابتلاست
دولت و آسایش و اقبال و جاه گرحق آنهاست حق ما کجاست
قوت به خوناب جگر می خوریم روزی ما در دهن اژدهاست
غله نداریم و گه خرمن است هیمه نداریم و زمان شتاست
حاصل ما را دگران می برند زحمت ما زحمت بی مدعاست
از غم باران و گل و برف و سیل قامت دهقان به جوانی دوتاست
سفره ما از خورش و نان تهی است در ده ما بس شکم ناشتاست
گر نبود روغن و گاهی چراغ خانه ما کی همه شب روشناست
زین همه گنج و زر و ملک جهان آنچه که ما راست همین بوریاست
همچو منی زاده شاهنشهی است لیک دو صد وصله مرا بر قباست
رنجبر ار شاه بود وقت شام باز چو شب روز شود بی نواست
خرقه درویش ز درماندگی گاه لحاف است و زمانی عباست
از چه شهان ملک ستانی کنند از چه به یک کلبه تو را اکتفاست
پای من از چیست که بی موزه است در تن تو جامه خلقان چراست
خرمن امساله ما را که سوخت از چه در این دهکده قحط و غلاست
در عوض رنج و سزای عمل آنچه رعیت شنود ناسزاست
چند شود بارکش این و آن زارع بدبخت مگر چارپاست
کار ضعیفان زچه با رونق است خون فقیران زچه رو بی بهاست
عدل چه افتاد که منسوخ شد رحمت و انصاف چرا کیمیاست
آنکه چو ما سوخته از آفتاب چشم و دلش را چه فروغ و ضیاست
زانده این گنبد آئینه گون آینه خاطر ما بی صفاست
آنچه که داریم زدهر آرزوست آنچه که بینیم زگردون جفاست
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 207
آن گاه این وضع را امری مقدر و طبیعی نمی شمارد بلکه آن را ناشی از زور، ستم، جور و
تعدی می داند. وی روابط و مناسبات ناسالم اجتماعی و سیاسی، بی خاصیت بودن محاکم،
رشوه خواری و ریاکاری قاضیان و دو رویی و مفت خواری دین فروشان را مانع از تغییر و
اصلاح این وضع بر می شمارد:
پیر جهاندیده بخندید کاین قصه زور است نه کار قضاست
مردمی و عدل و مساوات نیست زان ، ستم و جور و تعدی رواست
گشته حق کارگران پایمال بر صفت غله که در آسیاست
پیش که مظلوم برد داوری فکر بزرگان همه آز و هوی است
انجمن آنجا که مجازی بود گفته حق را چه ثبات و بقاست
رشوه نه ما را که به قاضی دهیم خدمت این قوم به روی ریاست
نبضتهی دست نگیرد طبیب درد فقیر ای پسرک بی دواست
ما فقرا از همه بیگانه ایم مرد غنی با همه کس آشناست
بار خود از آب برون می کشد هر کس اگر پیرو و گر پیشواست
آنکه سحر حامی شرع است و دین اشک یتیمانش گه شب غذاست
لاشه خورانند و به آلودگی پنجه آلوده ایشان گواست
خون بسی پیرزنان خورده است آنکه به چشم من و تو پارساست
خوابگه آن را که سمور وخز است کی غم سرمای زمستان ماست
هر که پشیزی به گدایی دهد در طلب و نیت عمری دعاست
تیره دلان را چه غم از تیرگی است بی خبران را چه خبر از خداست
پروین در شعر دیگری با نام اندوه فقر ، راه توانگران را از راه درماندگان جدا می بیند و از
غم خواری آنان برای بیچارگان و مسکینان نا امید است.
دولت چه شد که چهره ز درماندگان بتافت اقبال از چه راه ز بیچارگان رمید
پروین توانگران غم مسکین نمی خورند بیهوده اش مکوب که سرد است این حدید
در شعر رنجبر، پروین با نسبت دادن فقر و خواری رنجبران به امیران، حاکمان شرع و مفتیان
رشوه خوار و صاحبان قدرت و ثروت یا خان و خواجه ، چاره کار را در چالش ، اعتراض و
محو این زالو صفتان با پیکاری خونین می بیند.
تا به کی جان کندن اندر آفتاب ای رنجبر ریختن از بهر نان از چهره آب ای رنجبر
208 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
زین همه خواری که بینی زافتاب و خاک و باد چیست مزدت جز نکوهش یا عتاب ای رنجبر
جمله آنان را که چون زالو مکندت ، خون بریز وندران خون دست و پایی کن خضاب ای رنجبر
دیو آز و خود پرستی را بگیر و حبس کن تا شود چهر حقیقت بی حجاب ای رنجبر
حاکم شرعی که بهر رشوه فتوی می دهد کی دهد عرض فقیران را جواب ای رنجبر
آن که خود را پاک می داند ز هر آلودگی می کند مردار خواری چون غراب ای رنجبر
گر که اطفال تو بی شامند شبها باک نیست خواجه تیهو می کند هر شب کباب ای رنجبر
گرچراغت را نبخشیده است گردون روشنی غم مخور می تابد امشب ماهتاب ای رنجبر
در خور دانش امیرانند و فرزندانشان تو چه خواهی فهم کردن از کتاب ای رنجبر
مردم آنانند کز حکم و سیاست آگهند کارگر کارش غم است و اضطراب ای رنجبر
پروین اعتصامی در چند شعر خود مشخصاً رأس هرم سلسله مراتب قدرت سیاسی را هدف
می گیرد و با اشاره مستقیم به شاهان و حاکمان، آنان را عامل یا مسئول فقر و سیه روزی
محرومان جامعه معرفی می کند. در بعضی از این اشعار، پروین به همدستان و همراهان
حکومتگران نیز در کنار آنان اشاره می کند و به تعبیری که بعدها مرسوم شد، زر و زور و
تزویر را در کنار هم می نشاند. اشک یتیم پروین اعتصامی از جمله مشهورترین این دست از
اشعار اوست:
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی فریاد شوق برسر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودکی یتیم کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست پیداست آن قدر که متاعی گرانبها ست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است این گرگ سالهاست که با گله آشناست
آن پارسا که ده خرد و ملک رهزن است آن پادشا که مال رعیت خورد گداست
شعر گنج ایمن پروین اعتصامی را نیز در شمار دیگر اشعار او در این زمینه می توان خواند:
تو را بس است همین برتری که بر در تو بساط ظلمی و فریاد دادخواهی نیست
تو مال خلق خدا را نکرده ای تاراج غذا و آتشی از خون و اشک و آهی نیست
تو را فرشته بود رهنمون و شاهان را به غیر اهرمن نفس پیر راهی نیست
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 209
طلا خدا و طمع مسلک و طریقت شر جز آستانه پندار سجده گاهی نیست
شهود محکمه پادشاه دیوان اند ولی به محضر تو غیر حق گواهی نیست
پروین در شعر مشهور دیگری با نام مست و هشیار با کندو کاو در زوایای نابسامانی ها و
مفاسد اجتماعی و سیاسی، به افشای اعمال دیگر عاملان ناروایی های جامعه همچون والی و
قاضی و داروغه و محتسب می پردازد . در بخشی از این شعر، پروین می سراید:
گفت می باید تو را تا خانه قاضی برم گفت رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدارنیست
گفت نزدیک است والی را سرای آنجا شویم گفت والی از کجا در خانه خمار نیست
گفت تا داروغه را گوئیم در مسجد بخواب گفت مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت دیناری بده پنهان و خود را وا رهان گفت کار شرع کار درهم و دینار نیست
در شعر دیگری نیز از رشوه و ربای مفتیان و قاضیان و ریای عابدان و زاهدان سخن می رود:
آن سفله ای که مفتی و قاضی است نام او تا پود و تار جامه اش از رشوه و رباست
گر درهمی دهند ، بهشتی طمع کنند کو آن چنان عبادت و زهدی که بی ریاست
سالوسان آزمند و زیردست آزار به همین روال از مخاطبان اشعار اجتماعی پروین اعتصامی اند:
چو پتک ار زیردستان را بکوبی و نیندیشی رسد روزی که بینی چرخ پتک است وتوسندانی
چو شمع حق برافروزند هر پنهان شود پیدا تو دیگر کی توانی عیب کار خود بپوشانی
عوامت دست می بوسند و تو پابند سالوسی خواصت شیر می خوانند و تواز گربه ترسانی
نگردد با تو تقوی دوست تا همکاسه آزی نباشد با تو دین انباز تا انباز شیطانی
در شعر زاهد خود بین نیز پروین به زاهدان ریایی پرداخته است . در بخش هایی از این شعر
از جمله می سراید:
آن نشنیدید که در شیروان بود یکی زاهد روشن روان
خلق بر او دوخته چشم نیاز او به سوی دادگر کارساز
حلقه به در کوفت زنی بینوا گفت که رنجورم و خواهم دوا
از چه شد این نور به ظلمت نهان از چه برنجید زما ناگهان
از چه بر این جمع در خیر بست این همه افتاده بدید و نشست
210 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
گر ز ره لطف نگاهم کنی فارغ از این حال تباهم کنی
ساعتی ای شیخ نیاسوده ام باد صفت بادیه پیموده ام
دیده به بی دیده فکندن خوش است خار دل سوخته کندن خوش است
پیر بدان لابه نداد اعتبار گریه همی کرد چو ابر بهار
تا که سر از سجده شکران گرفت دیو غرورش ز گریبان گرفت
گفت که این سجده و تسبیح چیست بر تو و کردار تو باید گریست
عجب سمند تو شد و تاختی رفتی و بارو بنه انداختی
نفس تو چون خودسر و محتاله شد زهد تو چون کفر دو صد ساله شد
طاعت بی صدق و صفا هیچ نیست این همه جز روی و ریا هیچ نیست
رهزنان مزور و مؤمنان ظاهری در این شعر پروین اعتصامی نیز مخاطب اویند:
کینه می ورزی و در دایره صدقی رهزنی می کنی و در ره ایمانی
تا کی این خام فریبی نه تو یأجوجی چند بلعیدن مردم نه تو ثعبانی
گاه از رنگرزان خم تزویری گاه بر پشت خر وسوسه پالانی
تشنه خون خورد و تو خود بین به لب جویی گرسنه مرد و تو گمره به سرخوانی
دوده آه است بنایی که تو می سازی چاه راه است کتابی که تو می خوانی
پروین در مجموع در اشعار سیاسی اجتماعی خود همواره در کنار قدرتمندان و حاکمان زورگو
و شاید بیش از آنان به مزوران و دنیا پرستان دغل باز و ریا کار پرداخته و تقریباً هیچ گاه از
تحلیل نقش اسباب و عوامل نارسایی ها و نابسامانی های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی جامعه
خویش در این اشعار غافل نمانده است. حاکمان، قاضیان، شحنگان، رباخواران، رشوه گیران و
دین فروشان همه و همه در شعر دیگری از پروین به سان اجزاء مجموعه ای به هم پیوسته که
به نوبه خویش در کار ایجاد و تثبیت و تشدید فضای سیه روزی و تیره بختی محرومان اجتماع
اند، نمایانده شده اند. در بخش هایی از این شعر آمده است:
گفت هان بر گوی شغل خویشتن گفت هستم همچو قاضی راهزن
تو قلم بر حکم داور می بری من زدیوار و تو از در می بری
حد به گردن داری و حد می زنی گر یکی باید زدن صد می زنی
می زنم گر من ره خلق ای رفیق در ره شرعی تو قطاع الطریق
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 211
می برم من جامه درویش عور تو ربا و رشوه می گیری به زور
دست من بستی برای یک گلیم خود گرفتی خانه از دست یتیم
من ربودم موزه و طشت و نمد تو سیهدل مدرک و حکم و سند
دیده های عقل گر بینا شوند خود فروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید شحنه ما را دید و قاضی را ندید
می زدی خود پشت پا بر راستی راستی از دیگران می خواستی
دیگر ای گندم نمای جو فروش با ردای عجب عیب خود مپوش
چیره دستان می ربایند آنچه هست می برند آن گه ز دزد کاه ، دست
دزد اگر شب گرم یغما کردن است دزدی حکام روز روشن است
حاجت ار ما را ز راه راست برد دیو، قاضی را به هر جا خواست برد
سرانجام، پروین در معدودی اشعار سیاسی اجتماعی خود با تصریح به نابرابری های
طبقاتی، به عدم امکان وفاق میان زبردستان و زیردستان و ناممکن بودن اتحاد شاهان تاجور و
غارتگران ستمگر با کارگران و رنجبران و زحمتکشان اشاره می کند و راه رهایی اینان را کنار
نهادن صبر و سکوت و بردار کشیدن و مجازات خونین ظالمان و ستم پیشگان می داند:
شنیده اید میان دو قطره خون چه گذشت گه مناظره یک روز بر سر گذری
یکی بگفت به آن دیگری تو خون که ای من اوفتاده ام اینجا زدست تاجوری
بگفت من بچکیدم زپای خار کنی ز رنج خار که رفتش به پا چو نیشتری
جواب داد ز یک چشمه ایم هر دو، چه غم چکیده ایم اگر هر یک از تن دگری
ز ما دو قطره کوچک چه کار خواهد خاست بیا شویم یکی قطره بزرگتری
به خنده گفت میان و من و تو فرق بسی است تویی زدست شهی من ز پای کارگری
برای همرهی و اتحاد با چومنی خوش است اشک یتیمی و خون رنجبری
تو از فراغ دل و عشرت آمدی به وجود من از جهیدن پشتی و زحمت کمری
مرا به ملک حقیقت هزار کس بخرد چرا که در دل کان دلی شدم گهری
قضا و حادثه نقش من از میان نبرد کدام قطره خون را بود چنین هنری
در این علامت خونین نهان دو صد دریاست ز ساحل همه پیداست کشتی ظفری
ز قید بندگی این بستگان شوند آزاد اگر به شوق رهایی زنند بال و پری
یتیم و پیره زن این قدر خون دل نخورند اگر به خانه غارتگری فتد شرری
212 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
به حکم ناحق هر سفله خلق را نکشند اگر زقتل پدر پرسشی کند پسری
درخت جور و ستم هیچ برگ و بار نداشت اگر که دست مجازات می زدش تبری
سپهر پیر نمی دوخت جامه بیداد اگر نبود ز صبر و سکوتش آستری
اگر که بدمنشی را کشند بر سر دار به جای او ننشیند به زور ازو بتری
اندیشه های سیاسی اجتماعی پروین از منظر داوری ناقدان
ارزشهای شعری پروین، شعر او را در معرضتوجه و ارزیابی چهره های ادبی شاخصی قرار
داده است که برخی خود در زمره شاعران و ادیبان نامی دوره معاصر به شمار می روند. از این
میان می توان به این شخصیت ها اشاره کرد: ملک الشعرا بهار، علامه قزوینی، سعید نفیسی،
محمد علی جمالزاده، لطفعلی صورتگر، محمد حسین شهریار، مهدی اخوان ثالث، نادر
نادرپور، سیمین بهبهانی، احسان یارشاطر، دکتر عبدالحسین زرین کوب، دکتر غلامحسین
یوسفی، دکتر جلال متینی، دکتر عبدالحسین نوایی، دکتر محمد علی اسلامی ندوشن، دکتر
محمد حسین روحانی، محمود اعتماد زاده (به آذین)، دکتر رضا براهنی و احمد کریمی
حکاک.
اندیشه های متبلور در اشعار پروین و ارزشهای متعالی فکری او نیز ناقدان وصاحب نظران
بسیاری را به نقد و سنجش درونمایه های شعری وی واداشته است. در این میان داوری ناقدان
در باب اندیشه های سیاسی و اجتماعی پروین متفاوت و گاه متضاد بوده است. برخی وی را
فاقد اندیشه سیاسی و حتی اجتماعی مشخص و منسجمی دانسته و یا آرا و افکار او را در
عرصه سیاست و اجتماع در مجموع گذشته گرا، واپس گرایانه، محافظه کارانه، سنتی، تسلیم
طلبانه، صوفی گرایانه، نومیدانه، مردم گریز، ایستا، ایده آلیستی، غیر واقعی و عاری از جهان
بینی صحیح و عمیق برشمرده اند. بعضی دیگر متقابلاً پروین را شاعری نوگرا، زمان شناس،
تحول خواه، رئالیست، آگاه، روشنفکر، منتقد، افشاگر، مبارز جو و انقلابی خوانده اند و حتی
وی را در چنین عرصه هایی همردیف و گاه فراتر از شاعران انقلابی و پیکارجوی نامدار
معاصر همچون عشقی و فرخی خوانده اند. در این میان جمعی نیز هر دو رویکرد را به گونه
ای متناقض و پارادوکسیکال در شعر پروین یادآور شده و گاه در داوری خویش در این باب
خود به نوعی پارادوکس و تناقض گویی گرفتار آمده اند . شاید گوناگونی و تضاد یا تناقض
در این داوری ها را با مدعای آغاز سخن بتوان توجیه کرد و توضیح داد که پروین را در میانه
طیفی از سیاست پردازان تا سیاست گریزان تنها می توان شاعری متعهد خواند که با
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 213
برخورداری از اندیشه ها و دغدغه های سیاسی و اجتماعی ، فارغ از سمت گیری و چارچوب
فکری متصلب و جزمی سیاسی، مذهبی، طبقاتی، حزبی و عقیدتی خاصی بود. در این جا به
شمه ای از هر دو دسته دیدگاه های متقابل درباب درون مایه شعر پروین و نیز رویکردهای دو
گانه در این باب اشاره می شود.
از میان ناقدان صریح اندیشه های سیاسی و اجتماعی متجلی در اشعار پروین اعتصامی که
تقریباً هیچ وجه مثبت و پویایی در این اندیشه ها نمی بینند، از جمله می توان به رضا براهنی
پروین، ناصرخسرو مؤنثی است بدون آن دینامیسم خرد » : اشاره کرد. دکتر براهنی می نویسد
برتر ناصرخسرو، دنبال عدالتی است در داخل سیستمی که تیشه بر ریشه عدالت می زند. زنی
مطیع و فرمانبردار و عفیف و پاک و صمیمی است ولی در عین حال سخت در بند دوگانگی
خیر و شر، قوی و ضعیف، غنی و فقیر و پادشاه و گداست. انقلابی نیست ... جهانش، حتی در
تیرگی هم، از پویایی برخوردار نیست. گفت و گو تدبیر اساسی اوست، تمثیل کار او. ولی
هدف مضمون پند آمیز، دست و پایش را سخت بسته است. هرگز به درهم ریختن یادهای
مختلف حافظه و از میان برداشتن دیوارهای زمانی و مکانی یادها، توجهی ندارد. شعرش،
.(76 : دهباشی، 1370 )« هیجان انگیز، پرشور و حال، اعجاب انگیز و تکان دهنده نیست
روح خاصی که در » : سعید نفیسی نیز با چنین رویکردی به مضمون شعر پروین می پردازد
شعر پروین همه جا لایح و هویدا است و شاید زاده محیط زندگی او باشد، یک روح تسلیم
بلاشرط در برابر حوادث و وقایع جهان مادی و معنوی و شکایات از ناپایداری جهان در ضمن
دلداری از این ناپایداری و استقناع از بی ثباتی کار جهان و بی سامانی این سامان است. آن
پرخاش نسبت به ناگواری ها و آن خشم و کینی که گاهی دست در سینه افلاک و عناصر هم
جلالی )« می افکند و در آثار بسیاری از شعرای جهان هست ، مطلقاً در آثار پروین نیست
.(49 : پندری، 1370
از دیگر منتقدان درونمایه های شعر پروین اعتصامی، فرشته داوران است. او ضمن نقد تند و
بین شاعر زمان خود بودن و یا دختر مطیع و سر » : گزنده افکار و اندیشه های پروین می نویسد
.(113 : دهباشی، 1370 ) « به راه اعتصام الملک، پروین دومی را برگزید
سیمین بهبهانی گرچه برخی اشعار پروین را اشعار زمانه و زندگی می خواند، در مجموع
شیوه کار او را گذشته گرایی می داند و آن را مولود بریدن از جامعه مدنی و فقدان تجربه
شعر پروین هر جا که از تجارب عینی او نشانه هایی » : ملموس شاعر از اجتماع برمی شمارد
214 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
دارد، روح زمان را باز می تابد و با زندگی روزانه پیوند دارد ... شیوه کار پروین با همه انسجام
و پختگی و کمال، بی تردید چه از لحاظ قالب و چه از لحاظ فرم و درون مایه، همان شیوه
گذشتگان است و به جز چند مورد ... هیچ نسیم تازه ای در دیوانش نوزیده است ... شاید این
از آن روست که بانوی خلوت گزین از جامعه مدنی بریده و به کتابخانه و انبوه دیوان های
شاعران پیوسته است. عواطف انسانی و اندیشه های عرفانی و اخلاقی و فلسفی او همان است
که از نوشته های گذشتگان و متأخران به او منتقل شده است. او هرگز از یک قهوه خانه، یک
مهمانخانه، یک محله فقیرنشین، یک قصر سلطنتی، یک کلبه و یک دادگاه حقوقی یا جنایی
.( 24 و 25 : اعتصامی، 1369 )« تجربه ای ملموس به دست نیاورده است
وجود برخی اشعار سیاسی– اجتماعی پروین اعتصامی با لحن انتقادی تند و صریح، متقابلاً
سبب ترسیم چهره ای انقلابی و پیکار جو از او نزد برخی پژوهندگان شده است. زندگانی
پروین و بعضی از مواضع او از جمله رد دعوت دربار برای آموزش همسر و فرزند شاه و نیز
نپذیرفتن نشان اهدایی دربار، در نگاه شماری از پژوهشگران پروین را به چهره ای یکسره
سیاست پرداز ومبارز که استبداد رضاشاهی را به چالش طلبیده بود، بدل ساخت. دکتر جلال
متینی از دیگر ناقدانی است که ضمن تردید در اصل قضیه، به رد این تصور و تصویر می
پروین یکی از تندترین اشعار سیاسی– » : پردازد و پروین را شاعری مردم گریز می خواند
اجتماعی خود( صاعقه ما ستم اغنیاست) را در حدود سال 1300 هنگامی که حداکثر پانزده
ساله بود سروده است یعنی در اواخر دوران قاجاریه و پیش از آنکه رضا شاه به سلطنت رسیده
باشد ... حجب فوق العاده و مردم گریزی را باید از جمله صفات بارز پروین دانست. آن گاه
در چنین وضعیتی اگر دربار پهلوی هم از وی برای آموزش ملکه پهلوی و ولیعهد ایران دعوت
کرده باشد که ظاهراً به جز یک روایت در این باب سند دیگری در دست نداریم ، آیا نپذیرفتن
دعوت دربار را – چنانکه در این روایت آمده است – نمی توان در درجه اول معلول خجالتی
.( 360 و 362 : دهباشی، 1370 )« . ... بودن پروین دانست
رویاروی چنین داوریهایی، جمع بیشتری از نظریه پردازان و تحلیل گران درون مایه های
شعر پروین ، او را شاعری با افکار و گرایش های سیاسی اجتماعی مشخصاً منتقدانه و پیکار
جویانه و مؤمنی اسلام گرا و شریعتمدار یا برخوردار از جهت گیری ها و مواضع طبقاتی ضد
سرمایه داری معرفی کرده اند.
یکی دیگر از گرانمایگانی که در جو مختنق رضاشاه به سرایش » ، به نوشته ذاکر حسین
ادبیات سیاسی پرداخته، پروین اعتصامی است ... محیط بسته فرهنگی پروین که در آن زیسته و
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 215
اشعار خود را سروده، وی را ناگزیر ساخت که زمینه انتقاد از زورمندان ستم پیشه را در شکل
انواع ادبی مانند تمثیل و کنایات عامیانه و لطیفه و امثال که برای فرانمودن جهانی که می توان
آن را با گذشته و زمان حال تطبیق کرد و در اعصار آینده نیز مصداق تواند داشت، مناسب
.( 72 و 73 /2 : ذاکر حسین، 1377 )« بیابد
ذاکر حسین که از پروین اعتصامی با عنوان شاعری رمز گو، استعاره پرداز و کناره گیر نام
شک در مشروعیت » می برد، با ذکر نمونه هایی از شعر او و تفسیر آن اشعار، مواردی چون
را از مسائل مورد توجه پروین می شمارد(ذاکر « سیاسی دولت، تقبیح ظلم و تصویر فقر
.( 72 تا 89 /2 : حسین، 1377
دکتر حشمت مؤید نیز با اشاره به شعر سیاسی پروین ، او را بیش از همه شاعران زمان خود
سرنوشت پروین اعتصامی تنفس در فضایی آزاد » ، شجاع و منتقد خوانده است. به نوشته مؤید
نبود که بدو مجال اظهار صریح و بی پرده اندیشه هایش را بدهد ... پروین که دختر جوان
گمنام به ظاهر بی اهمیتی بود، برای بیان مخالفت و اعتراض خود شیوه خاصی ابتکار کرد و در
شعر خویش جهانی افسانه ای آفرید که در آن عناصر ستیزنده با یکدیگر ، رمز عوامل متنازع
: دهباشی، 1370 )« اخلاقی و اجتماعی و سیاسی کشور و زبان حال طبقات مظلوم و درمانده بود
.(373
پروین شاعری بیدار و هشیار بوده که با چشمان باز می نگریسته و » : مؤید در ادامه می افزاید
با شهامت و جرأتی کم نظیر از همرنگ شدن با جماعت تن زده و سر تسلیم در برابر فشار
سیاسی فرود نیاورده و فریفته رنگ و بوی و نقش و نگار ظاهری نشده است ... پروین از
نابسامانی های سیاسی و مصائب اجتماعی ایران دقیقاً آگاه بوده و با شهامتی بیش از هر شاعر
دیگر زمان خود از فساد دستگاه طبقاتی زورمندان و جور و آز پادشاه انتقاد کرده است ... انتقاد
پروین محدود به ارباب قدرت و سیاست نیست و طبقات مردم را نیز که گرفتار جهل و بی
خبری و بسیاری از بیماری های اخلاق عمومی همچون کاهلی و حرص و پول پرستی و
دروغ و ریا و آلودگی به خرافات هستند، در بر می گیرد. در انتقاد از زشتیها و بدکرداری ها نیز
376 : دهباشی، 1370 )« لحن گفتار پروین اعتصامی به ندرت خشونت آمیز و انتقام جویانه است
.( تا 378
مؤید بر این نظر است که در هیچ بیتی از اشعار پروین از تسلیم به قضا و قدر نشانه ای
پروین در عمل از اندیشه بدبینی خود به این نتیجه نرسیده است که باید تسلیم قضا و » : نیست
216 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
قدر گشت و از سعی و عمل باز ایستاد . چنین حکمی را حتی به تقریب در تمام دیوان پروین
در یک بیت هم نمی توان یافت ... برای گریز از این غم بی فرجام، پروین دو راه اختیار کرده
.( دهباشی، 1370:382 )« است : کار و ایمان
دکتر مؤید در عین حال پروین را شاعری برخوردار از تسامح و فارغ از تعصبات دینی یا
پرداختن به شعر مذهبی به مفهوم خاص می داند که این البته با اعتقادات ایمانی او منافاتی
دین در سراسر » ، ندارد بلکه از امتیازات منش مذهبی وی محسوب می شود. به نوشته مؤید
تاریخ شعر فارسی اکثراً سهمی بیشتر از دیگر عناصر فکری داشته است . از چند شاعر استثنایی
که بگذریم ، همه گویندگان ایرانی از کسایی مروزی تا ملک الشعرا بهار بارها قصاید و قطعاتی
در شرح ارادت و اخلاص خود نسبت به رسول الله و آل او و اسلام ونیز خلفای راشدین
سروده اند . در دیوان پروین اعتصامی از این گونه اشعار مذهبی خبری نیست . پروین به
عنوان شاعر سرگرم تصنیف افسانه ها و مناظرات و درگیر مسائل و مباحث جدید روزگار
خویش بوده است. وی مانند اکثر شاعران و نویسندگان این عهد و عصر فرزند زمانه خویش
بوده که دفتر تحصیلات دینی مکتبهای قدیم را بسته و با شوق و ذوق به آموختن دانش های
جدید غربی روی آورده است ... در دیوان پروین اشاره ای به مآثر و سنن مذهبی نمی توان
یافت و البته این سکوت ابداً کمترین دلالتی بر سستی ایمان شاعر ندارد ... یکی از امتیازات دل
انگیز منش مذهبی پروین اعتصامی که در شعر او جلوه گر گشته، عدم تام و تمام غده تعصب
است که هرگاه بر پیکر اندیشه و اعتقادی رشد کرد، حقیقت را مسخ و ریشه انسانیت را
خشک و ایمان را به جهل و شرف و راستی را به دروغ و ریا و رذالت مبدل می کند. پیام
دوستی وتسامح در شعر پروین شامل همه انسان هاست و هیچ گروه غیر مسلمان را مستثنی
.( 384 و 385 : دهباشی، 1370 )« نمی سازد
دکتر حمید دباشی از دیگر تحلیل گرانی است که شعر پروین را انعکاس اساسی ترین
پروین اعتصامی » ، انگیزه ها و عقاید سیاسی و اجتماعی عصر خود می خواند. به نوشته دباشی
یکی از معماران طراز اول تاریخ اندیشه های اجتماعی و سیاسی در ایران است. در زمانی
غالب بر دو دهه، پروین اعتصامی اساسی ترین انگیزه ها و عقاید سیاسی و اجتماعی عصر
خود را در شعر منعکس کرده است... پروین اعتصامی آگاهی سیاسی و شعوری خلاق
پیرامون مسائل جاری داشت و این شعور سیاسی انعکاسی مستمر در خلال اشعار او دارد ...
فرهنگ سیاسی ایران بعد از انقلاب مشروطه حضوری مستمر در تمام صفحات دیوان پروین
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 217
اعتصامی داشته از وی انسانی آگاه با شعوری خلاق و درگیر در مسائل اجتماعی در ذهن آدمی
.(136 : دهباشی، 1370 )« تصویر می کند
دباشی سپس به نگاه پروین به مسائل سیاسی عصر خود، حساسیت او به وضعیت مردم و
حساسیت فوق العاده به » : همدردی وی با محرومان و زحمتکشان می پردازد و می نویسد
اوضاع سیاسی و اجتماعی مردم، همدردی با آلام و مصائب طبقات محروم و زحمتکش و
خصومت با ظلم و بی عدالتی، از مشخصات بارز شعر پروین اعتصامی است. بدون آنکه تعهد
شاعرانه او متکلف و متصنع به تعلق خاطری انحصاری به یکی از علائم مشخصه ایدئولوژیک
باشد، پروین اعتصامی به تاریک ترین و باریکترین مسائل سیاسی عصر خود به زبانی طبیعی و
ویژه روحیات خویش می پردازد. گرچه عدم تعهد ایدئولوژیک او مانع از شعار پراکنیهای
« توخالی است، ولی به وضوح روشن است چه کسی را شخصاً مسؤول مصائب ملت می داند
.( 136 و 137 : ( دهباشی، 1370
از دیگر صاحب نظرانی که به مواضع سیاسی پروین در قبال حکومت و مناسبات اجتماعی
اشاره می کند و از وی به عنوان پیکارمند انقلابی نام می برد، دکتر محمد حسین روحانی
پروین با حکومت خود کامه آن زمان سرناسازگاری داشت. پروین » , است. به نوشته روحانی
اعتصامی به چگونگی سازوکار شبکه روابط اجتماعی و به پیوند منطقی همه پدیده های جهان
.( 171 و 177 : دهباشی، 1370 )« با یکدیگر، اشرافی بی مانند دارد
دوران شکوفایی پروین از 1300 تا 1320 بود و این درست مصادف با » ، به اعتقاد روحانی
اوج اختناق اجتماعی و سرکوب و قهر و خودکامگی سیاسی بود . با این همه مشاهده می شود
که او قطعه های برلیانی مانند اشک یتیم را می سراید ... پروین دستگاه اجرایی و قضایی را می
نگرد که هر دو در آن روزگار به سود زورمندان و زراندوزان و توانگران کار می کردند و
می چرخیدند و جز برای سربریدن و سرکوب کردن توده های میلیونی نمی چرخیدند . قطعه
مست و هوشیار نمونه گویایی از این اندیشه است . در قطعه دزد و قاضی صحنه بازپرسی در
دادگاه میان دزد و بازپرس را نشان می دهد که بازپرس هر چه درباره نشانه ها و انگیزه های
دزدی و اموال دزدیده شده پرس و جو می کند، دزد فقط خود شخصی بازپرس را با دست
نشان می دهد و سخن را به او باز می گرداند و در قطعه ناآزموده تصویر خود را از دستگاه
.( 179 تا 181 : دهباشی، 1370 )« قضایی آن روز به اوج کمال می رساند
218 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
در ارزیابی اشعار پروین، برخی چون م. اسحاق نیز آن را بازتاب آگاهی شاعر از ستم
طبقاتی و تصویر پیامدهای اجتماعی و بیدادگری و مطالبه مساوات و برابری در شعر می
آگاهی از ستم اغنیا بر فقرا در شعر او(صاعقه ما ستم اغنیاست)، بازتابی راستین دارد. » : خوانند
او در این شعر، تصویر رقت انگیزی از وضع فلاکت بار فقرا که محصول ظلم و بی عدالتی
اغنیاست، ترسیم کرده است... پروین بعدها احساسات عمیقش را در خصوص رنجبران نیز به
کار گرفت. در بعضی از اشعار او می توان ستیز بین کار و سرمایه را مشاهده کرد که از معروف
ترین آنها شعر رنجبر است... عقاید پروین در خصوص رسالت و وظایف زنان تحت تأثیر
افکار اروپایی بود و به وسیله آن شکل گرفته بود. به عقیده او زن و مرد مساوی با هم اند و در
.(43 : دهباشی، 1370 )« کارهای اجتماعی در کنار هم قرار دارند
سرانجام در میان کسانی که پروین اعتصامی را از خلال درون مایه های سیاسی و اجتماعی
شعر او شاعری سیاست پرداز و برخوردار از رسالتی اجتماعی دانسته اند، برخی حتی وی را
شخصیتی یکسره انقلابی و پیکارجو خوانده و با قرار دادن او در فضای فکری دوره های اخیر،
از پروین چهره ای رادیکال و چپ گرا یا دین مدار و اسلام گرا ترسیم کرده اند. ناظر، شعر
برخوردار از ویژگی نیاز زمانه یعنی توجه به بی عدالتی حاکم ، ضرورت » پروین اعتصامی را
بر می شمارد، طنز « عدل، پرخاش به ستمگر و مخصوصاً وصف طبقات و قشرهای مورد ستم
سروده های این دختر » ، توصیف می کند « چاشنی گرفته از تلخی زندگی توده ها » کلام او را
می خواند که « چنان سرشار از راستی و کوبندگی و رسوا کننده و کوبنده عمله ستم » را « دلیر
یورش به استبداد و »، ناظر .« سانسورچیان دستگاه آریا مهری تاب تحمل یک ذره آن را نداشتند »
متجلی می بیند و از جمله « بیشتر قصاید و مناظره های معمولی شاعره مطهره ما » را در « ارتجاع
کنایت از عمق جامعه و توده تولید کننده در برابر گستاخی دیوار قصر » قطعه پایه و دیوار را
طغیان در مقابل مقررات » ، 407 تا 409 ). یعقوب اژدرپناه : می داند(دهباشی، 1370 « شاه
تحمیلی، عدم تحمل بی عدالتی و زور شنوی، قیام دلیرانه برای دفاع از حق و شکل ستیز و
را از ویژگی های او بر می « مبارزه گرفتن شکایت ستم دیدگان در ضمیر لایتناهی پروین
شمارد و با بررسی برخی از شعرهای وی به توضیح رویارویی های وی با شاهان و درباریان
.( 21 و 22 : در این اشعار می پردازد(دهباشی، 1370
شاعر مردم، بازگو کننده قصه ها از غصه و فقر و » عبدالعظیم صاعدی نیز از پروین به عنوان
محرومیت کارگران، دهقانان، یتیمان، پیرزنان و اقشار ضعیف که توده ای عظیم را متشکلند،
عاشق مردم، مشتاق نجات و عروج اینان در پناه مساواتی ایمانی– انسانی، شاعری سلحشور و
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 219
غیور، همساز با زمان و سازگار با خصلت های ملی و قومی و خصوصیات فرهنگی و مذهبی
پروین حتی آنجا که بنا به ملاحظاتی ناگزیر از » یاد می کند و بر این نظر است که « مردمش
چکیده گویی و غیر مستقیم سرایی گشته، باز همچنان محکم تر از سیاسی سرایان هم عصرش
طنز و جد اخطارهایی را که لازمه نگهداشت » و به « همچون عشقی و فرخی پا به میدان نهاده
زندگی اش در » و « و پیشبرد اسلامیت و انسانیت در عصر اوست، به آشنا و بیگانه تذکار نموده
عین انزوا و حاشیه نشینی برهنه ترین و برنده ترین زندگی های شاعران سیاسی هم نسل
257 تا 260 ). صاعدی درادامه چنین تصویری از پروین ترسیم می : دهباشی، 1370 )« اوست
پروین نابرابری های وحشتناک اجتماع را می شناخت و سیاهی آنها را لمس می کرد. » : کند
پروین در قطعه ای رنجبر برخلاف طینت و طبیعت آرام خود با خشمی منفجر کننده خلق
مظلوم و رنج کشیده را به فروپاشیدن نظام استعمار نوین به هر وسیله ممکن فرا می خواند...
پروین مردم را تشویق و تحریک به مبارزه در برابر فرعون جدید (استعمار نوین) می نماید و
خطرات خود باختگی و بردگی فکری را فریاد نموده مردم را به نگهداشت فرهنگ متعالی
.( 264 و 265 : دهباشی، 1370 )« اسلام فرا می خواند
پروین اعتصامی و اشعار او در تفسیر برخی از نظریه پردازان و تحلیل گران ادبیات معاصر از
منظر رویکردهای سیاسی و اجتماعی، با نگاه متعادل تری نگریسته شده و سروده های وی
یکسره فارغ از دغدغه سیاست و اجتماع یا تماماً شعر مبارزه و پیکار و رسالت سیاسی و
اجتماعی خوانده نشده و چنانکه اشاره شد، گاه حتی به گونه ای ابهام یا تناقض در داوری در
این خصوصدچار شده است.
یحیی آرین پور در تحلیل مواضع سیاسی و اجتماعی پروین اعتصامی و درون مایه ها و
پروین در جریانات اجتماعی مربوط به بانوان و در » : جهت گیری های فکری او می نویسد
جنبش آزادی و حقوق زن عملاً مداخله نکرد و این کناره گیری در اشعارش نیز منعکس شده
است. با این همه هنگامی که شرایط برای دخالت فعال زنان در امور اجتماعی مساعد شد، در
قصیده ای به نام زن در ایران چنین سرود:
آرین ) « زن در ایران پیش از این گویی که ایرانی نبود پیشه اش جز تیره روزی و پریشانی نبود
.(540 : پور، 1376
پروین از مکاتب فلسفی آگاه نیست و قصد تبلیغ و ترویج مرام و » ، به نوشته آرین پور
مسلک خاصی را ندارد بلکه خطیب و مبلغ افکار جدید است و از شعر و هنر خود تنها چشم
220 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
به اصلاحات اخلاقی و اجتماعی دارد . شعر پروین با مضامین نو و با علاقه و دلسوزی به حال
بینوایان ممتاز است . او مدافع حقوق رنجبران و رنجدیدگان و شریک درد و غم زحمتکشان و
: آرین پور، 1376 )« کشاورزان و به طور خلاصه سخنگوی پرشور و پا بر جای تیره بختان است
.(541
آرین پور در ادامه با نقل نظر ضیاء هشترودی در باب پروین اعتصامی که افکار سالکین
اما این تأثیرگذران و » : بزرگ اجتماعی (سوسیالیست ها) در آثار او تأثیر دارد، می نویسد
ناپایدار است. او بر فساد اساس عالم اجتماع آگاه است و به خوبی می داند تا دنیا همین
دنیاست، توانگران غم مسکین نخواهند خورد ولی فریاد او ناتوان است و از حدود ناله و
شکایت نمی گذرد. در قطعه ستم اغنیا... وضع ناگوار کشاورز ایرانی با بیان روشنی تصویر
شده است. این نخستین بار است که در چنان محیط آلوده سخنی متهورانه آن هم بر زبان یک
زن شاعر جاری می شود و این واقعه ای است که در ادبیات ایران سابقه نداشته است.
درمناظره دو قطره خون نیز تصادم فقر و غنا به خوبی بیان شده و گوینده در پایان سخن لزوم
543 : آرین پور، 1376 )« کوشش و مبارزه در راه رهایی از بند بندگی و ستم را گوشزد می کند
.( و 544
محمود اعتماد زاده (به آذین) از دیگر نویسندگان و صاحب نظرانی است که دیدگاهی دو
گانه در باب اندیشه و شعر پروین اعتصامی ارائه می کند. به آذین پس از ذکر نمونه هایی
ازشعر پروین که در آنها از نومیدی مرگ ، خواب و خیال بودن زندگی، فریب کاری جهان، بی
اعتباری و بی حاصلی زندگی، شکیبایی و ساختن با زمانه، تسلیم، قناعت، سبکباری و پرهیز از
جهان بینی پروین، همان جهان بینی عرفانی است که قرن » : جهان سخن رفته است، می نویسد
هاست بر وجدان ملل شرق سنگینی می کند. قطعات پراکنده و گاه ناجور این جهان بینی را در
آثار شاعران و نویسندگان ایران تقریباً بدون استثنا می توان یافت اما در اشعار پروین این همه
هر گاه » : 69 ). وی سپس می افزاید : دهباشی، 1370 )« به صورت جامع و روشنی ادا شده است
شعر پروین تنها از همان قماش بود، جای شگفتی نبود اگر با گذشت زمان نام او به دست
فراموشی سپرده می شد ولی خوشبختانه از این گذشته پروین اشعاری دارد که اگر چه معدود
است، اما با فصاحت و شیوایی کم نظیری در آن به مقتضیات زمان خود جواب گفته است...
پروین در این اشعار پرده ریا از چهره عصر خود برمی دارد و منظره نفرت بار پوسیدگی و
.(72 : دهباشی، 1370 )« فساد آن را برملا می سازد
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 221
پروین در قطعه دزد و » : اعتماد زاده در ادامه با نقل و توضیح شعرهایی از او می نویسد
قاضی از زبان دزد سیه کاری های کسانی را که پاسدار عدالت اند، بر می شمارد ... در قطعه
شکایت پیرزن، شاه ستمگری را با پیرزن هستی باخته ای رو برو می کند... و در قطعه دیگری
باز از زبان پیرزنی زیب شاهی را به یک سو می زند و چهره گرگی را آشکار می گرداند... در
قطعه مناظره، پروین دو قطره خون را در مقابل هم می نهد: یکی خون دست پادشاه و دیگر
خون پای خارکن. قطره نخستین به دومی پیشنهاد اتحاد می نماید؛ ولی خون رنجبر با
هشیاری خاصی این پیشنهاد را رد می کند... آن گاه پروین نوای تازه ای سر می دهد که به
خوبی نماینده کینه او نسبت به دستگاه ستم است. او راه مبارزه علمی را به ستمدیدگان و
.( دهباشی، 1370:73 )« رنجبران نشان می دهد
در نگاه بینابینی دیگری که از دقت و موشکافی و تحلیل چرایی این دوگانه بینی در تفسیر
همدردی صمیمانه با » : شعر پروین برخوردار است، دکتر عبدالحسین زرین کوب می نویسد
طبقات محروم جامعه، پروین را مورد علاقه کسانی که از زبان این طبقات سخن می گویند و
به هر عنوان که هست حق پایمال گشته آنها را مطالبه می کنند، می دارد. شاید همین نکته
سبب شد که در سالهای بلافاصله بعد از شهریور بیست اشعار پروین گهگاه مورد تحسین
فوق العاده بعضی منتقدان و نویسندگان نسل جوان واقع شد و مبالغه ای که در اهمیت این
جنبه از اندیشه و هنر او رفت، جهات دیگر شخصیت و تعلیم او را که الزام دین و اخلاق و
تقوی و عمل بود، ظاهراً تا حدی تحت الشعاع قرار داد. بدون شک این همدردی که او را با
تجربه محنت مرد رنجبر، کودک یتیم و دهقان فقیر آشنا نشان می دهد، حاکی از عمق
احساس انسانی و اخلاقی اوست؛ اما توجه به آلام فقرا در نزد وی بدان معنی نیست که ریشه
فقر آنها را گهگاه در اجتناب آنها از سعی و عمل نشان ندهد و نیل به استقرار عدالت
اجتماعی را به جد و جهد و کوشش موقوف ننماید. با آنکه در خطاب ای رنجبر وی را به
مطالبه حق خود تشویق می کند و حتی در این کار از اعمال خشونت هم وی را منع نمی
کند, اما آنچه مطلوب اوست و به اعتقاد او استقرار عدالت و غلبه خیر و محبت را در عالم
ممکن می سازد، تربیت اخلاقی است که بین ایمان و عمل تعادل به وجود می
.( 68 و 69 : اعتصامی، 1370 )« آورد
نگاه بشر دوستانه پروین اعتصامی و حمایت وی از محرومان و ستمدیدگان، نه در
چارچوب ایدئولوژیک و طبقاتی بلکه از منظر روح لطیف، صمیمی و صادقانه او، تفسیری
222 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
شعر پروین » : است که دکتر غلامحسین یوسفی نیز از درونمایه شعر پروین به دست می دهد
از لحاظ فکر و معنی بسیار پخته و متین است؛ گویی اندیشه گری توانا حاصل تامل و
تفکرات اجتماعی خود را درباره انسان و جنبه های گوناگون زندگی و نکات اخلاقی و
اجتماعی به قلم آورده است. بی گمان او در این باب از سرچشمه افکار پیشینیان نیز بهره مند
شده است اما نه آن که سخنش رنگ تقلید و تکرار پذیرفته باشد بلکه در اندیشه و طرز بیان
از اصالت برخوردار است. عواطف بشر دوستی و حمایت از مردم محروم و یتیمان و
سالخوردگان و ستمدیدگان– که در شعر پروین به صورت واکنش روحی لطیف و مادرانه
بروز کرده – از درون جان او جوشیده و سرشار از صمیمیت و صداقت است و رنگ ویژه
.(74 : اعتصامی، 1370 ) « طبع و ذوق وی را دارد
یوسفی در عین حال با اشاره به رویارویی دو گروه متمایز اجتماعی در شعر پروین
پروین که سراینده شعر یتیمان و پیرزنان از پا افتاده و بیوه زنان رنجیده و دیگر » : می نویسد
محرومان است، اینک دو گروه متفاوت جامعه را در برابر هم می بیند: زبردستان متنعم و
81 ). وی آنگاه به استنباط مدلونگ : اعتصامی، 1370 )« برخوردار و فرودستان درمانده و گرفتار
از نظرگاه اجتماعی پروین می پردازد که بین طبقه بهره جوی و کامیاب و طبقه محروم
.(82 : اعتصامی، 1370 ) « هماهنگی و همگامی صورت پذیر نیست
دکتر محمد علی اسلامی ندوشن نیز بر این نظر است که پروین در عین حال که به سیاست
نپرداخته ، از رنج و غم بی پناهان و محرومان همه زمان ها و مکان ها در شعر خود سخن
پروین اعتصامی که گل گلهای شعر دوران جدید است، چه به اقتضای روح » : گفته است
لطیف و خواهرانه ای که داشته و چه به اقتضای زمان، به سیاست و مسائل جاری نپرداخته .
قلمرو شعری او به مکان و زمان و حوادث خاص محدود نیست. وی رنج و غم مردم بی پناه
: دهباشی، 1370 )« و محروم را می سراید؛ به طور عام، در هر روزگار و در هر کجا که باشند
.( 49 و 50
از دیگر نویسندگانی که دیدگاهی بینابینی درباب درون مایه های سیاسی اجتماعی شعر
پروین دارد، ایرج علی آبادی (دریا) است که پروین اعتصامی را هم ایدئالیست و هم رئالیست
می خواند و در عین اینکه بر نظریات و رویکردهایی چون اومانیسم، نظریه انقلابی، نظریه
تاریخی و موضع گیری های صریح سیاسی، اجتماعی و طبقاتی پروین تصریح دارد، او را
سه تم مشخصتوکل و تسلیم و » نظریه پرداز نمی داند. به نوشته علی آبادی، در اشعار پروین
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 223
فکر صوفیانه، نظریه انسان دوستی (اومانیسم) و مهمتر از همه نظریه انقلابی و صحیح
.(292 : دهباشی، 1370 ) « دیده می شود « تاریخی
دوستدار انسان، دوستدار کارگران، » علی آبادی از پروین اعتصامی با عناوینی همچون
دهقانان، زجرکشیدگان و داغ نفرت خوردگان اجتماع خود، وکیل مدافع زبردست، رئوف و
خوش قلب رنجدیدگان و محنت زدگان، همدرد مهربان کودکان، یتیمان و بدبخت ها،
توصیف کننده زندگی ستمکشان و نشان دهنده پستی، خشونت، ریاکاری، ظلم و دورویی
یاد می کند و می نویسد: « توانگران، زاهدان و پادشاهان و اختلاف طبقاتی موجود در اجتماع
پروین در قطعات خود نظریه مشخصی را عرضه نکرده است. او نتیجه گیری نمی کند و در »
صورتی هم که نتیجه هایی می گیرد، اغلب در همان زمینه فکر عرفانی و ایدآلیستی اوست.
پروین در اشعار خویش و حتی در همان اشعار که دارای طرز تفکر و برداشت ایدآلیستی
است، یک نفر رئالیست، یک نفر واقع بین است. خیال بافی به معنی دورافتادن از حقیقت در
.( 292 و 293 : دهباشی، 1370 ) « اشعار پروین خیلی کم به چشم می خورد
پروین آرزو می کند که کار از اسارت آزاد شود و در خدمت » ، به نوشته علی آبادی
صاحب کار به کار افتد اما این وضع در نظام اجتماعی کنونی وجود ندارد و به همین جهت به
صورت آرزویی برای پروین بروز می کند. در حقیقت باید گفت پروین خواهان تساوی،
عدالت، نوع دوستی و زیبایی است. اینها در اجتماع او وجود ندارد . نظام اجتماعی او طوری
است که هیچ یک از آرزوهایش نمی تواند جامه عمل بپوشد؛ اما چنانکه اشاره شد، پروین به
آن چنان جهان بینی مجهز نیست که مسائل را صحیح و عمیق بسنجد و نتیجه گیری کند. آن
وقت به دامن تخیل پناه می برد و بدون اینکه از محکوم کردن مقصرین اجتماع دست بکشد،
.(292 : دهباشی، 1370 )« پای نیروی قادرتری را به اسم قضا و قدر به میان می کشد
در اشعار اجتماعی پروین ، نقطه نظر تاریخی وجود دارد. در این » : علی آبادی می افزاید
قطعات پروین تنها به توضیح و تشریح وضع افراد و طبقات اکتفا نمی کند. راه نشان می دهد.
این راه، راه مشخص و صحیح است. راهی است که تاریخ نشان می دهد. راه انقلاب
35 وی سپس به توضیح برخی از اشعار پروین اعتصامی می پردازد و به مباحثی چون « است
بر حذر داشتن از تحمل ظلم و ستم ، توضیح درست تقسیم غیر عادلانه ثروت و اختلاف »
طبقاتی، نقاشی صحیح از وضع زندگی طبقات در ایران، نشان دادن وضع دهقانان ایران در
مقابل مالکین و بلکه توضیح وضع عمومی رنجبران کشور، مجازات و از بین بردن ظالمین و
224 /پژوهشحقوق و سیاست/ سال نهم، شماره 23 ، پاییز و زمستان 1386
غارتگران برای نجات رنجبران و قطع ریشه ظلم، لزوم اتحاد دهقان و کارگر برای پیروزی
آنها در مبارزه ای مقدس، روشن بینی، واقع بینی، شناخت واقعیات اجتماع و طبقات مختلف
جامعه و نشان دادن بیداد گری و فساد دستگاه سلطنت به عنوان مظهر ظلم و پستی و سرمنشأ
.( 294 و 251 : در این اشعار اشاره می کند( دهباشی، 1370 « همه بیدادها
داوری دوگانه در خصوص سروده ها و رویکردهای سیاسی اجتماعی پروین اعتصامی را
در نگاه لئوناردو عالیشان نیز می توان دید. عالیشان از یک سو اصلاح طلبی پروین را کم و
بیش تصنعی، بی اثر، محافظه کارانه و سنتی می داند و از دیگر سو او را مبارزی صادق با
اصلاحاتی که پروین در اشعاری » : پدیده هایی چون ریا، بیدادگری و ستم اجتماعی می خواند
چون زن در ایران یا فرشته انس برای بهبود موقعیت زن در ایران می طلبد، اصلاحاتی هستند
نه چندان اساسی، اغلب تصنعی و نسبتاً بلا تأثیر در رهایی زنان ... اصلاح طلبی پروین
بسیار محافظه کارانه و سنتی است ... پروین صادقانه با ریا و بی عدالتی و ظلم اجتماعی و
.( 280 ،279 و 284 : دهباشی، 1370 )« بسیاری عوارضدیگر دائماً در نبرد بود
در تحلیل درون مایه های سیاسی اجتماعی شعر پروین اعتصامی، سوزان ندیمی نیز ضمن
تأکید بر این نکته که پروین از موضع گیری سیاسی اجتناب می ورزید، از اعتراضو مبارزه و
پروین بیش از » ، مراقبت او نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی یاد می کند . به نوشته ندیمی
آنکه در اولین نظر می توان تشخیصداد، مراقب جریان ها و مسائل سیاسی و اجتماعی کشور
بوده است. اگر پرده را از رمز قصه ها اندکی عقب بزنیم و به جای اشیا و جانوران و روابط
گفتگوهاشان شخصیت های فرمانروای روز و جبر حکومت و واقعیت حوادث جاری گذارده
شود، در وجود پروین، انسانی دیگر یا لااقل جنبه های دیگری کشف خواهد شد که تا کنون
دیده نشده است. آنچه مسلم است او از مواضع سیاسی زمان خود را دور نگه داشت و بدان
ها آلوده نساخت. اما درست نیست معتقد شویم که از گرفتاریهای سیاسی هم وطنان غافل
بوده است. سکوت او را می توان نوعی اعتراض به رژیم تعبیر کرد که با امتناع از مدح و
ستایش شاه و اصلاحات او تأیید می گردد . پروین به روش های گوناگون اعتراض خود را
بیان می داشت . او از تمثیل و رمز و افسانه های ادبیات فارسی سود می جست و با اشاره و
استعاره به مشکلات اجتماعی ، فکر خود را به خوانندگان منتقل می ساخت. اشعارش پیرامون
ارزش های اساسی و انسانی مانند بزرگی ، عدالت ، درستی ، پاکی دور می زد که درست
481 و : دهباشی، 1370 ) « . همین کیفیت ها یا فقدان آنها در قلب مشکلات ملت قرار داشت
سال نهم، شماره 23 ،پاییز و زمستان 1386 /سیری در اندیشه سیاسی.../ 225
پروین در شعرهایش با روش خاص خویش بر ضد » : 482 ). ندیمی در ا دامه می افزاید
.(438 : دهباشی، 1370 ) « ظلم و استبداد مبارزه می نمود
بدین سان در باب شعر پروین و آرا و اندیشه های متجلی در آن، در مجموع به سه دسته
داوری و ارزیابی بر می خوریم. در دو سوی طیفی از این داوری ها، برخی پروین را
سراینده ای سیاست پرداز، پیکار جو، مبارز، با مواضع و نظریات منسجم اجتماعی خوانده و
اشعار او را سروده هایی سرشار از مضامین صریح انتقادی و رویکردهای آشکار انقلابی و
حتی طبقاتی دانسته اند. بعضی وی را شاعری سیاست گریز، غیر انقلابی، فاقد پویایی، آرام ،
مردم گریز و گذشته گرا برشمرده و سروده های او را فارغ از دغدغه ها و انگیزه های
سیاسی و اجتماعی خوانده اند . در میانه این طیف نیز شماری از نظریه پردازان و تحلیل گران
درون مایه های شعر پروین با دیدگاهی میانه ، گاه مبهم یا دوگانه و در مواردی مشخصاً
متناقض، از شخصیت و اندیشه پروین و رویکردهای متجلی در سروده های او سخن گفته و
احیاناً اشعار او را متفاوت یا متضمن هر دو وجه دانسته اند .
به نظر می رسد دیدگاه های افراطی و تفریطی در باب شعر و اندیشه پروین در دو سوی
این طیف از داوری ها ، احیاناً می تواند وجهی از شعر او و درون مایه های آن را منعکس
نماید . رویکرد متعادل تر در میانه این طیف از داوریهای ناقدان نیز عمدتاً نوعی دوگانگی را
در شعر پروین و اندیشه های متجلی در آن باز می تاباند . چنانکه در آغاز اشاره شد ، پروین
اعتصامی نه شاعری سیاست پرداز و سیاسی سرا و نه سراینده ای سیاست گریز بود بلکه او را
باید شاعری متعهد خواند . این تعهد اندیشه و رویکرد پروین در سراسر اشعار او متجلی
است و در هر مورد بر حسب پرداختن به مقوله ها و دغدغه های مختلف سیاسی ، اجتماعی
و اخلاقی وی به گونه ای متناسب با آن نمود می یابد . از این رو اندیشه های سیاسی و
اجتماعی پروین اعتصامی را که در بخش نخست این مقاله مختصراً به آن پرداخته شد ، می
توان واجد یگانگی و همسویی خواند
- آرین پور، یحیی،( 1376 )، از نیما تا روزگار ما (تاریخ ادب فارسی معاصر)، چ 2، تهران،
زوار.
- اسپریگینز، توماس،( 1370 )، فهم نظریه های سیاسی، ترجمه فرهنگ رجایی، چ 2
(ویراست دوم)، تهران، انتشارات آگاه.
- اشتراوس، لئو،( 1373 )، فلسفه سیاسی چیست؟ ترجمه فرهنگ رجایی، تهران، انتشارات
علمی و فرهنگی.
، - اعتصامی، پروین،( 1368 )، دیوان پروین اعتصامی، به کوشش منوچهر مظفریان، چ 9
سری 2، تهران، انتشارات علمی و کتاب آفرین.
1341 )، دیوان قصائد و مثنویات و تمثیلات و مقطعات خانم پروین )، ----------- -
اعتصامی، چ 5 ، تهران ، ابوالفتح اعتصامی.
1370 )، گزینه اشعار، با مقدمه و انتخاب یدالله جلالی پندری، تهران ، )،------- ---- -
انتشارات مروارید.
1369 )، متن کامل دیوان پروین اعتصامی، با مقدمه سیمین بهبهانی، ) ، ----------- -
ویرایش و تدوین متن از احمد کریمی، انتشارات یادگار.
- دلاکامپانی، کریستیان،( 1382 )، فلسفه سیاست در جهان معاصر، ترجمه بزرگ نادر زاد،
تهران، انتشارات هرمس.
- دهباشی، علی (گردآورنده)،( 1370 )، یادنامه پروین اعتصامی، تهران ، دنیای مادر.
- ذاکر حسین، عبدالرحیم،( 1377 )، ادبیات سیاسی ایران در عصر مشروطیت، ج 2، دوران
1320 )، تهران، نشر علم. - بازگشت به حکومت فردی ( 1304
- شریعت، محمد جواد،( 1362 )، پروین ستاره آسمان ادب ایران، اصفهان، مؤسسه
انتشاراتی مشعل.
- گوتیه، داوید و دیگران،( 1380 )، فلسفه سیاسی معاصر: دولت و جامعه، ترجمه
موسیاکرمی، تهران، انتشارات طرح نو.
، - میل، جان استوارت،( 1363 )، رساله درباره آزادی، ترجمه جواد شیخ الاسلامی،چ 3
تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی.
- همپتون، جین،( 1380 )، فلسفه سیاسی، ترجمه خشایار دیهیمی، تهران، انتشارات طرح نو