مهدی زاهدی؛ شیرین شریفزاده
چکیده
نظامهای حقوقی رویکردهای مختلفی در رسیدگی به دعوای نقض کپیرایت اتخاذ کردهاند لیکن هدف غاییِ تمامی آنها جلوگیری از تصاحب عمدی و ناروای حقوق خالقان آثار است. هنگامی که حقوق پدیدآورنده همچون حق تکثیر نقض گردد یا اثر ثانویه، کپی لفظ به لفظ اثر اولیه باشد اثبات نقض آسان است لیکن وقتی خواهان ادعا نماید خوانده اثر او را نه به صورت ...
بیشتر
نظامهای حقوقی رویکردهای مختلفی در رسیدگی به دعوای نقض کپیرایت اتخاذ کردهاند لیکن هدف غاییِ تمامی آنها جلوگیری از تصاحب عمدی و ناروای حقوق خالقان آثار است. هنگامی که حقوق پدیدآورنده همچون حق تکثیر نقض گردد یا اثر ثانویه، کپی لفظ به لفظ اثر اولیه باشد اثبات نقض آسان است لیکن وقتی خواهان ادعا نماید خوانده اثر او را نه به صورت کاملاً مشابه بلکه در بخشهایی و با تفاوتهایی کپی کرده است، احراز نقض آسان نیست. پرسش اساسی این است که چه میزان شباهت میان دو اثر، نقض کپیرایت محسوب میشود؟ هرچند معیار واحدی پذیرفته نشده اما دادگاهها معتقدند نقض هنگامی محقق میگردد که اثر خوانده دارای"شباهت اساسی" با اثر خواهان باشد و برای احراز آن آزمونهای مختلفی معرفی نمودهاند. این مقاله میکوشد مفهوم شباهت اساسی در نقض کپیرایت را تبیین نموده و به این پرسش پاسخ دهد که چگونه میتوان شباهت اساسی را احراز کرد؟ دستاورد پژوهش این است که انتخاب یک یا چند آزمون از میان آزمونهای چهارگانه به نوع و ماهیت اثر بستگی دارد و در تمامی موارد لازم است ابتدا میان عناصر قابل حمایت و غیرقابل حمایت و میان ایده و بیان اثر تفکیک قائل شد. همچنین شباهتهای کیفی در مقایسه با شباهتهای کمی از اهمیت بیشتری برخوردارند.