نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 عضو هیات علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران
2 هیات علمی دانشگاه تهران
3 دانشکده حقوق دانشگاه تهران
چکیده
خطوط لوله یکی از پرکاربردترین راههای انتقال زمینی نفت و گاز میباشند. به طور کلی چارچوب موافقتنامههای احداث خطوط لوله بینالمللی تحت دو رویکرد اتصال دهنده و یکپارچه قرار میگیرند که این دو رویکرد در موارد متعددی نظیر مالکیت، قانون حاکم، مالیات، ایمنی و محیط زیستی دارای قواعد متمایزی میباشند. اما باید توجه داشت علاوه بر موافقتنامههای خط لوله که نظام حقوقی حاکم بر خطوط لوله را شکل میدهند، این نظام داخلی کشورها است که به دولتها اجازه انتخاب هر یک از این رویکردها را میدهد. در این مقاله به بررسی چارچوب کلی مدلهای مورد استفاده برای احداث خطوط لوله بینالمللی و قابلیت اجرای مدلهای مذکور در نظام حقوقی ایران بر مبنای مطالعه و بررسی قواعد حاکم بر احداث خطوط لوله با توجه به معیارهای فوق الذکر خواهیم پرداخت. در نتیجه این بررسی مشخص گردید در حال حاضر باید بین خطوط لوله متصل به تاسیسات بالادستی و دیگر خطوط لوله انتقال قائل به تفکیک شد و بنا بر نوع خط لوله در نظام حقوقی ایران، استفاده از مدلهای متمایزی امکانپذیر خواهد بود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A review of international oil and gas pipeline agreements and its implication in the Iranian legal system
نویسندگان [English]
- Mehdi Piri 1
- Mohamad Tabatabae nejad 2
- hamidreza abasi 3
1 Assistant Professor, Faculty of Law and Political Science, University of Tehran
3 Tehran University, Faculty of Law
چکیده [English]
Pipelines are one of the most commonly used means for onshore transportation of oil and gas. In general, there are two different approaches which can be used to form the legal framework for the construction and operation of international pipelines: the interconnector and the unified models. These two models differ in a range of factors, including ownership, the governing law, taxation, safety and environmental issues. However, it should be noted that in addition to pipeline agreements which govern the construction and operation of cross-border pipelines, this is the domestic law of the concerned States which allows for the selection between these approaches. This paper examines the structure of agreements which have been used for the construction of international pipelines and examines the possibility of implementing these models in the Iranian legal system. Finally, it has been revealed that a distinction shall be made between pipelines connected to upstream installations and pipelines which are used for transporting refined products. Relying on that, for each category different approaches could be arranged in the Iranian legal system.
کلیدواژهها [English]
- Interconnector model "
- " Unified model "
- " energy transit "
- " International oil and gas pipeline agreements"
- " Iranian oil law