مقدمه
یکی از مباحث مهم در زمینه مسئولیت مدنی، مبحث تأثیر غرور در تحقق آن می باشد .
مسئولیت مذکور هر چند که واجد یک مفهوم وسیع اعم از قراردادی و غیرقراردادی می باشد ،
ولیکن در این مقال توجه اساسا معطوف به مسئولیت غیرقراردادی است . زیرا در این نوشتار
محور بحث متمرکز بر روی اثر غرور در تحقق حق اخذ خسارت از ناحیه زیان دیده بر اساس
مسئولیت مدنی غیرقراردادی می باشد.
هر چند که غرور واجد یک گستر ة وسیع می باشد، به نحوی که شامل تدلیس در زمینه
قراردادی و غر ور در مفهوم خاص در عرصه قراردادی می گردد، و در هر دو قسم ، عنصر
فریب ظاهر و بارز می باشد و نیز د ر هر دو قسم امکان تحقق مسئولیت مدنی وجود دارد، به
گونه ای که در قسم نخست تجلی آن به صورت خیار تدلیس در قالب عقود در حقوق مدنی
هویدا می باشد اما مصداق بارز آن را می توان در عقد بیع (ماده 438 الی 440 قانون مدنی )
مشاهده نمود.
در قسم اخیر ( غیرقراردادی) نیز مظهر عملی آن را می توان در ماده 325 قانون مدنی که
اگر مشتری جاهل بر غصب بوده و مالک به او رجوع نموده باشد او نیز » : اشعار می دارد
می تواند نسبت به ثمن و خسارات به بایع رجوع کند . اگرچه مبیع نزد خود مشتری تلف شده
مشاهده نمود، ولیکن در این نوشتار هدف بررسی شرایط و ارکان تحقق قسم اخیر « ... باشد
(همانند قسم اخیر ماده 325 اشعاری ) می باشد. منظور آنکه سعی در تحلیل و تبیین شرایط آن
از بعد یک واقعه حقوقی موجد مسئولیت مدنی (و نه یک عمل حقوقی ) بر مبنای مقایسه
حقوقی دو کشور ( ایران و انگلیس) به لحاظ تابعیت سیستم های حقوقی متفاوت می باشد.
بر مبنای نکات فوق الذکر مطلب در سه بخش مورد مداقه قرار می گیرد؛ در بخش نخست
مفهوم غرو ر و شرایط لازمه آن به لحاظ تحقق مقوله مسئولیت مدنی (غرامت) از منظر حقوق
ایران مورد بررسی قرار می گیرد.
در بخش دوم به لحاظ ارائه جایگاه آن از موضوع نظا م های حقوقی دیگر، به بررسی بارز
یکی از نظام های حقوقی غالب جهان (حقوق انگل یس در سیستم حقوقی کام ن لو ) پرداخته
می شود. منظور امعان نظر در مفهوم و شرایط غرور موجد مسئولیت مدنی وفق حقوق مذکور
می باشد.
در نهایت به مقایسه نهاد غرور موجد مسئولیت مدنی در حقوق ایران و انگلیس پرداخته
می شود.
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 85
بخش نخست: مفهوم و شرایط تحقق غرور موجد مسئولیت مدنی( غرامت) حسب حقوق ایران
طرح بحث : جایگاه قاعده غرور در حقوق ایران از این جهت که با قا عده تدلیس شباهت
نزدیکی دارد تشخص وتفکیک آن به لحاظ آثار مترتب بر آن از حیث حقوق ایران از اهمیت
خاص برخوردار می باشد.
شباهت هر دو تأسیس به حدی است که ممکن است موهم این امر باشد که هر دو آنها از
لحاظ مفهوم وآثار حقوقی یکسان می باشند. در حالی که چنین همسانی و وحدتی وجود ندارد
و لذا در این مبحث هدف برآن است که بدواً به تشریح مفهوم قاعده غرور و متعاقباً به مقایسه
آن با تأسیس تدلیس از حیث وجوه اشتراک و افتراق پرداخته شود.
مبحث اول: مفهوم غرور
تأسیس غرور مانند هر تأسیس حقوقی دیگر واجد یک سیر تحولی از لحاظ مد لول و مفهوم
بوده است . به بیان دیگر واجد یک مفهوم بدوی و متعاقباً م تح ول حسب نیاز حقوقی بوده
است، به گونه ای که مطالعه سیر تحول آن می تواند تأثیر شایانی در شناخت تأسیس مزبور
(موضوع غرو ر مورد بحث ) داشته باشد. وانگهی به نظر می رسد برای ادراک بهتر مفهوم مزبور
مقایسه آن با نهاد مشابه (تدلیس) می تواند بسی موثر باشد. از این رو به تبیین و شرح مفهوم آن
از چهار جنبه لغوی، فقهی، حقوقی و مقایسه با نماد تدلیس مبادرت م یگردد.
خدعه و اطمعه » - 1. مفهوم لغوی : حسب نظر اهل لغت، غرور مدلولی بدین شرح دارد : 1
، جبران مسعود، 1379 ) « خدعه و جعله یط م ع بالباطل » -2 ،:( الباطل"( علامه بن منظور، 97
« خدعه و اطمعه بالباطل » -4 ( الشرتونی، ص 886 )«... خدعه و اطمعه بالباطل » -3 .(498
.( (ابن یعقوب فیروز آبادی ، 405
وفق تعاریف مذکور مشخص می گردد که غرور حسب دلالت لغوی واجد یک نوع فریفتن و
گول زدن شخصی به امور ناروا و ناشایسته می باشد.
2. مفهوم فقهی: از منظر فقه غرور بدین شروح تعریف شده است:
"از نظر فقها قاعده غرور عبارت از آن است که شخص ی کاری را انجام دهد که موجب
وارد شدن ضرر به دیگری گردد و متضرر شدن شخص دوم به سبب فریب خوردن وی از
شخص اول باشد، هر چند شخص اول قصد فریب دادن شخص اخیر را نداشته و خودش نیز
(269 ، فریب خورده یا آگاه و در اشتباه بوده باشد."( بجنوردی، 1386
86 / فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390
"هرگاه از شخصی عملی صادر گردد که باعث گول خوردن شخصی دیگری بشود و ضرر و
زیان متوجه او گردد، شخص نخست به موجب این قاعده (غرور) ضامن است و باید از ع هده
خسارات وارده بر آید ."در تعریف فوق گفته نشده هر کس دیگری را گول بزند ، بلکه گفته
شده اگر از شخص عملی صادر گردد که آن عم ل موجب ضرر و زیان بر دیگری بشود .
( (محقق داماد، 171،1374
برای تحق ق غرور بایستی شخص به اصطلا ح غار، آگاه از واقعیت امر یعنی فریب آمیز بودن
( قضیه باشد. زیرا غرور یعنی تدلیس م یباشد. (کاتوزیان، 1387 ، ج 1، ص 157
به بیان دیگر حسب این نظر مفهوم فقهی غار بدین گونه است که شخص از عمل فریب آمیز
آگاهی داشته باشد و عمل مزبور سبب خسارت به دیگری (شخص متضرر فریب خورده )
شود.
بر مبنای تعاریف فوق مشخص می شود که دو مفهوم راجع به غرور وجود دارد:
الف- آنکه شخص به لحاظ رابطه سببیت با عمل فریب آمیز، متضرر شود، هر چند که شخص
منتسب الیه فعل، آگاه به خدعه آمیز بودن عمل مزبور نباشد.
ل حدوث ضرر و اسناد آن به شخص Ĥ ب- حسب مفهوم غرور فقهی شرط تحقق فریب و بالم
منتسب الیه فعل ، از لحاظ ضمان وی آگاهی و علم وی نسبت به خدعه آمیز بودن عمل مزبور
می باشد.
3. مفهوم حقوقی: از این منظر می توان به دو تعریف ذیل اشاره نمود:
" ... هر کس دیگری را به امری مغرور کند (بفریبد) و از این راه زیانی به او برساند، ضامن
(157 ، جبران خسارت است." (کاتوزیان، 1387 ،ج 1
"غرور وصف تصرف در عین مال معین است به فریب غیر که موجب ضمان فریبکار
153 ) حسب تعاریف مزبور شرط تحقق غرور از منظر ، گردد". (جعفری لنگرودی ، 1386 ، ج 4
حقوق، حدوث فریب از شخص است به گونه ای که در فرد دیگر، موثر افتاده و او را بر اثر
فریب متضرر نماید. 1
4. مقایسه غرور با تدلیس : نهاد غرور با تدلیس دارای وجوه اشتراک و اختلافی به شرح ذیل
می باشد:
1. توضیح بیشتر در مبحث شرایط غرور موجد مسئولیت مدنی بیان خواهد گردید.
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 87
الف) وجوه اشتراک:
1) همان طور که قبلاً گفته شد در هر دو قسم عنصر فریب و نیرنگ وجود دارد.
2) در هر دو قسم مسئولیت مدنی برای عامل ورود ضرر وجود دارد.
ب) وجوه اختلاف:
-1 تدلیس مختص به اعمال حقوقی (عقد) مستفاد از وحدت ملاک خیار تدلیس (مواد 438
مدنی به بعد ) می باشد، در حالی که غرور فقط مختص به واقعه حقوقی حسب وحدت مناط
مستفاد از ماده 325 (عدم تنفیذ بیع مشتری جاهل به غصب از ناحیه مالک ) وماده 391 قانو ن
مدنی(مستحق للغیر درآمدن مبیع ) می باشد زیرا با عدم تنفیذ بیع مزبور از ناحیه مالک مبنای
رجوع مشتری برای غرامت به بایع من باب واقعه حقوقی موجب ضمان می باشد.
-2 در تدلیس با توجه به ماده 438 به بعد فقط حق انحلال عقد به عنوان راه جبران خسارت
وجود دارد، ولیکن در غرور مس تفاد از ماد تین 325 و 391 قانون مدنی اشعاری حق اخذ غرامت
برای شخص متضرر مغرور وجود دارد.
مبحث دوم: شرایط تحقق غرور موجد مسئولیت مدنی از منظر حقوق ایران
برای کشف شرایط غرور موجد مسئولیت مدنی م ورد نظر ماد تین 325 و 391 مزبور و غیره
به نظر م ی رسد باید به فقه رجوع نمود، زیرا به نظر می رسد مقنن در وضع آنها از فقه اقتباس
نموده است. لذا بر مبنای آن به بررسی شرایط مزبور پرداخته می شود.
-1 نوع اقدام موجب غرور موجد ضمان به نظرمی رسد با توجه به مصادیق ذکر شده (فروش
440 ، مصطفوی، 177 ) تقدیم طعام غیر به شخص ، مال غیر ، (حسینی مراغ ه ای، 1429 ، ج 2
ثالت و غیره ) و نیز تأکید بر عامل وجو د ضمان بر اثر فعل شخص غار در فقه مق صد به
خصیصه خاصی (فعل، قول و غیره ) نباشد. فلذا بر این مبنا با عنایت به موضوع سببیت به نظر
می رسد ترک فعل نیز می تواند در صورت تحقق شرایط منجر به فریب م وجب ضمان بر مبنای
غرور گردد.
، -2 شخص مغرور می بایست آگ اه از واقعه فریب آمیز موجد خسارت نباشد . (نجفی، 1385
269 ) به بیان دیگر در تحقق ضمان قهری بر اساس غرور و ، 36 ، بجنوردی، 1386 ، ج 1 ، ج 37
رجوع فرد مغرور (متضرر) به شخص غار معمولاً عدم آگاهی وی نسبت به واقعه م زبور شرط
و رکن اساسی می باشد. به عنوان مثال می توان به فرع فقهی اشاره نمود که حسب آن شخص
متلف مال غیر و تأدیه کننده خسارت مربوطه، فقط در صورت جهل به واقعیت امر (عمل
88 / فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390
فریب آمیز) حق رجوع جهت جبران خسارت مذکور به شخص مسبب فریب را دارا می باشد
.(36 . (نجفی، 1385
-3 عمل موجد مسئولیت مدنی شخص مغرور نسبت به مال غیر می بایستی ناشی از داعی ه
جهل باشد ، منظور آنکه جهل به واقع امر داعیه اتلاف یا سلطه ی ضمانی شخص مغرور نسبت
به غیر باشد. این امر از فروعات فقهی مربوطه مشخص می گردد، برای نمونه می توان به این
فرع اشاره نمود که حسب آن شخص مال غیر را بر مبنای فریب به عنوان مال خود به دیگری
هبه می نماید. شخص متهب (مغرور) به داعیه اینکه مال مزبور ب ر مبنای هبه در تملک وی
درآمده است، آن را اتلاف می نماید.(حسینی مراغ ه ای، 1429 ، ج 2، ص 440 ) در اینجا مبنای
مسئولیت وی نسبت به صاحب مال هم انا جهل ناشی از داعیه مزبور می باشد . به بیان دیگر
یکی از مبانی حق رجوع شخص متضرر مغرور، ورود ضرر ناشی از جهل منبعث از داعیه
مزبور می باشد.
-4 در راستای شرط قبلی رابطه سببیت بین عمل شخص غار و فریب مزبور می بایستی وجود
داشته باشد . این امر از تعاریف فقهی غرو ر در مبحث پیشین آشکار گردید . مضافاً آنکه برخی
36 ) آن را به عنوان یکی از ضابطه های ضروری غرور به ، از فقها (حسینی مراغی، 1429
صراحت بدین سان ذکر می نمایند: "کل غرامت وردت علی جاهل بالواقع منشأه ا شخص آخر
به حیث کان تدلیسه سبباً لذالک فهو ضامن لها ". در حقیقت این شرط کفه دیگر شرط پیشین
می باشد. به صورتی که می توان هر دو را در این عبارت ضابط ه ای بیان نمود : "هی عبا رت عند
الفقهاء عن صدور الفعل عنه اوجب الغ رور علیه بواسطه انخداعه عن آخر ..." (بجنوردی ،
(269 ، 1386 ، ج 1
در دکترین نیز رابطه سببیت مزبور مورد تأیید قرار گرفته است. (ناصر کاتوزیان، 1387 ، ص
(.260- 169 ؛ داراب پور، 1387 ، صص 259
-5 شرط دیگر راجع به وضعیت تأثیر علم یا عدم علم شخص غار در مقوله فریب مزبور
می باشد. در این خصوص در فقه دو دیدگاه وجود دارد :
الف- برای تحقق غرور موجد مسئولیت مدنی شخص غار، لازم است که و ی از آن آگاه باش د.
عمده دلیل آن بدین صورت ذکر شده است که اصولاً غرور با علم محقق می شود، زیرا غرور
364 ) و خدعه ظاهراً فقط با جمع دو عامل علم ، به معنای خدعه می باشد (خمینی، 1415 ، ج 3
،100 ، شخص غار و جهل شخص مغرور محقق می شود . (خوئی، مصباح الفقاهه، ج 3
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 89
مصطفوی، القواعد، 178 ) به بیان دیگر غرور به معنای تدلیس و خدعه م ی باشد . (روحانی،
(.216 ، 120 ، همو، 1418 ،ج 4 ، 1412 ، ج 16
ب- برای وقوع غر ور موجب ضمان، علم یا عدم علم شخص غار ضرورتی ندارد . دلیل آن
441 ) به ، است که فعل شخص غار، فرد مغرور را فریب داده است . (مراغ ه ای، 1429 ، ج 2
بیان دیگر برای تحقق غرور موجد مسئولیت مدنی صرف وجود رابطه علیت بین فعل غار و
فریب شخص مغرور کفایت می کند و دیگر پرداختن به مقوله علم شخص غار، سالبه به انتفاء
موضوع م یباشد.
راجع به تأثیر قصد شخص غار نیز دو دیدگاه وجود دارد:
دیدگاه اول - عمد و قصد شخص غار برای تحقق غرور موج د مسئولیت اساسی است، زیرا
غرور به م عنی خدعه می باشد. (موسوی خمینی، همان ) به بیان دیگر به لحاظ خدعه بودن
ماهیت غرور، شرط عامد بودن شخص غار، ضروری برای تحقق غرور اشعاری م یباشد.
دیدگاه دوم - عمد و قصد شخص جهت تشکیل غرور موجب ضمان ، ضروری نمی باشد: زیرا
اولاً غرور از سنخ عناوین افعال می باشد که قصد در آن ملاک نیست . همانند عمل ضرب
شخص، که با زدن صدق می کند، هر چند که شخص ضارب قاصد در ضرب نباشد . ثانیاً
صرف رابطه سببیت یعنی ضرر وارده به شخص مغرور و و قوع فریب از ناحیه شخص دیگر،
کافی در جهت تحقق غرور می باشد، اعم از اینکه شخص مذکور قاصد در فریب مزبور باشد یا
( نباشد. (بجنوردی، 1386 ، صص 269 ، و 278 الی 280
به نظر می رسد که نظر گروه قا ئل به عدم تأثیر قصد و علم در تحقق غرور موجب ضمان ،
اقرب به واقعیت می باشد، زیرا در مقوله مسئولیت مدنی عمدتاً بر خلاف مقوله کیفری عنصر
قصد و علم دخالت چندانی ندارد، فلذا بر این مبنا صرف وجود رابطه سببیت بین فعل
شخص و تحقق فریب موجب زیان نسبت به شخص مغرور کافی به مقصود باشد . اعم از
ل زیان، آگاه یا قاصد به وصف فریب فعل اشعاری باشد Ĥ اینکه فاعل فعل موجب فریب و بالم
یا اینکه نباشد.
از همین رو ، با توجه به توضیحات فوق الاشاره می توان گفت که شرایط تحقق غرور موجد
مسئولیت مدنی حسب حقوق ایران بدین سان می باشد:
-1 شخص مغرور می بایستی جاهل نسبت به واقعیت غرور آمیز باشد. در غیر این صورت بر
مبنای اقدام، خود ضامن خسارات وارده م یباشد.
90 / فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390
-2 شرط جواز جبران خسارات وارده به شخص مغرور آن است که وی جاهل به داعیه و
انگیزه اتلاف یا ید ضمانی نسبت به مال غیر باشد . در غیر این صورت باز هم بر مبنای اقدام
خود مسئول می باشد.
-3 علاوه بر شرط قبلی، می بایستی رابطه سببیت بین عمل شخص غار و غرور مزبو ر موجود
باشد. فلذا اگر شخص مزبور به علت دیگر غیر از فعل شخص غار، فریب خورده و متضرر
شده است، در این صورت نم یتواند از این حیث مطالبه غرامت از شخص مزبور بنماید.
-4 از فروعات رابطه سببیت مزبور آن است که وجود عنصر علم و قصد از ناحی ه ی شخص
غار در انتصاب مسئول یت به وی دخیل نمی باشد، بلکه همان طور که در فوق گفته شد ، همین
که بین فعل وی و واقعه فریب زیان بار رابطه علیت باشد کافی جهت احراز مسئولیت وی
می باشد.
-5 بر مبنای رابطه سببیت مستند ضمان ناشی از غرور، در حقوق ایر ان می توان گفت که عمل
فریبنده شخص غار، اعم از فعل و ترک فعل م یباشد.
بخش دوم: مفهوم و شرایط تحقق غرور موجد مسئولیت مدنی از منظر حقوق انگلیس
طرح بحث : یکی از مسائل مهم وغامض در حقوق تطبیقی، یافتن تأسیس حقوقی مشا به با
نهاد بومی (بالاخص فقهی ) است؛ به نحوی که تأسیس حقوقی بیگانه نزدیک ترین آثار را با
نهاد بومی داشته باشد.
برخی از حقوقدانان در انجام این مهم دقت مقتضی را به عمل نیاورده اند بر ای مثال در
خصوص نهاد مشابه غرور، فقط اشاره اجمالی به تأسیس حقوقی 1 حسب حقوق انگلیسی
نموده اند بدون اینکه حدود و ثغور هر دو تأسیس در مقایسه مشخص گردد . (اوصیاء ،
( 303،1381
علی هذا در این مبحث در حد توان سعی شده است که به بررسی تطبیقی قاعده مشابه
قاعده غرور در حقوق انگلیس 2می باشد، پرداخته شود.
1. Misrepresentation
2. Fraudulent misrepresentation
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 91
مبحث اول: مفهوم غرور
اصولاً مفهوم غرور در حقوق انگلیس از مصادیق توصیف خلاف واقع خدعه آمیز می باشد .
توضیح آنکه در حقوق انگلیس بدواً هر گونه توصیف خلاف واقع موجد مسئولیت مدنی فقط
تحت عنوان توصیف خدعه آمیز مذکور به منصه ظهور می رسید ولیکن سرانجام قبل از دهه 60
میلادی به تدریج دو قسم دیگر از توصیف خلاف واقع، یعنی توصیف خلاف واقع
سهل انگارانه 1 و توصیف خلاف واقع توأم با بیگناهی 2 پای به مرحله وجود گذاشت. یعنی برای
دو جنبه اخیر هم مسئولیت مدنی از نوع ضمان قهری قائل شده اند و از این حیث مسئولیت
Harvey, Mc Gregor, ) . قهری بر مسئولیت قراردادی در آنها غلبه و برتری پیدا نمود
برخی از حقوقدانان ایران تقسیم بندی فوق را با (Mc Gregor damage. P.1148-51
( عنوان حق وقی سوء عرضه تشریح نموده اند (دکتر دروی ش خادم تدلیس ، ص 18 و 19
مقصود از توصیف خلاف واقع سهل انگارانه آن است که در آن عنصر تقلب و عدم صداقت
وجود ندارد، بلکه بر اساس بی پروایی و بی مبالاتی یا غفلت می باشد. به بیان دیگر مسئولیت
ناشی از آن بر اساس یک نوع وظیفه مراقبت و مواظبت می باشد که شخص بر اساس تقصیر
منظور (C.F. Padfield, et al, 1975, PP.156- غیرعمدی آن را انجام نم یدهد . ( 157
توصیف توأم با بیگناهی آن است که شخص در موقع توصیف امر، دلایل معقول دارد که
حسب آن اعتقاد داشته که توصیفات وی صحیح بوده است که در اینجا به لحاظ دلایل معقول
مزبور، توصیف خلاف مذکور را توصیف توأم با بیگناهی می گویند. به بیان دیگر هر چند که
توصیف اشعاری ، خلاف واقع می باشد ولی به دلیل باور عاری از سوء نیت موسوم به توصیف
عاری از سوء نیت و توأم با بیگناهی م یباشد.
اما همان طور که در فوق گفته شد ، از مقوله ضمان ناشی از غرور در حقوق انگلیس تحت
عنوان توصیف خلاف وا قع یاد می شود که در آن عنصر فریب و خدعه 3 نقش اساسی ایفا
(Elizabeth, A. Martin, A Concise Dictionary of Law P. می نماید. ( 261
عنصر فریب مزبور به دو صورت متجلی می شود: 1- فرد م ی بایستی آگاه باشد که توصیف
مزبور اشتباه و عاری از صحت است . 2- فرد بایستی راجع به صحت و سقم توصیف مزبور
1. Negligent misrepresentation
2. Innocent misrepresentation
3. Deceit
92 / فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390
بی پروا و بی مبالات باشد . منظور آنکه با هشیاری و التفات تام ملاحظه توصیف خود را از
حیث درستی یا نادرس تی آن نمی نماید. به بیان دیگر نسبت به مقوله صحت یا عدم صحت آن
( W.V.H.Rogers. 1994. PP.288- کاملاً بی تفاوت می باشد. ( 89
توصیف خلاف واقع مزبور می تواند به صورت شفاهی یا مکتوب باشد و یا آنکه به صورت
منظور از رفتار و عمل آن ( W.V.H.Rogers, Op. Cit. رفتار و عمل محقق شود. (. 281
است که شخص توصیف کننده بر مبنای ر فتار محاسبه شده طوری عمل نماید که شخص
طرف توصیف را بفریبد به نحوی که با اجتماع شرایط دیگر دعوای مسئولیت مدنی و نیز
وجود صراحت کافی از جهت توصیف خلاف واقع مزبور، وی به لحاظ ارتکاب عمل توصیف
W.V.H.Loc. cit; W.Page Keeton ) . خلاف واقع خدعه آمیز مسئول شناخته شود
(etal, 1984, P.132
مبحث ب شرایط تحقق غرور موجد مسئولیت مدنی در حقوق انگلیس
به لحاظ تحقق واقع ة حقوقی غرور موجد مسئولیت مدنی در حقوق انگلیس (توصیف
خلاف واقع خدعه آمیز) به نظر می رسد وجود شرایط ذیل ضروری می باشند:
-1 وجود صراحت کافی در انواع مختلف بیان توصیف (قول، فعل، کتابت) برای شخص طرف
توصیف اولین شرط ضروری می باشد. فلذا خواهان (شخص متضرر) می بایست ثابت نماید:
الف مفهومی را فی المثل از قول یا رفتار توصیف کننده فهمیده است . ب - مفهو م مزبور
غلط و نادرست می باشد. ج توصیف کننده قصد داشته است که او آن را در همان مفهوم درک
کند و بفهمد و یا آنکه عالماً و عامداً از یک مفهوم دوپهلو به قصد فریب او استفاده نموده
باشد. فلذا اگر خوانده دعوا توصیف دوپهلویی را استفاده کند، ولیکن علم به طریقه درک
خواهان از آن نداشته باشد و یا آنکه علم داشته باشد ، ولیکن در استعمال توصیف خلاف واقع
مزبور، حسن نیت داشته باشد و یا همچنین سهواً و به صورت اشتباه آمیز، توصیف مزبور را
نموده باشد، در این صورت آن توصیف نم ی تواند از مصادیق توصیف خلاف واقع خدعه آمیز
(W.V.H.Rogers. Op.cit.PP.287- شناخته شود. (. 88
-2 نوع توصیف موجد مسئولیت مدنی م زبور می بایستی به صورت فعل و ایجابی باشد . لذا
سکوت علی القاعده به جز در موارد استثنائی نمی تواند موجد مسئولیت مدنی باشد .
نمونه قضیه مبتنی بر عدم مسئولیت نسبت به (W.Page Keeton, Op.cit. P.732.)
می باشد که (Hands V. Sipsonfawcett) سکوت در حقوق انگلیس وفق قضیه موسوم به
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 93
حسب آن شخص ی که وارد به شغل بازاریابی است و در موقع تقاضای شغل مزبور این واقعیت
را که قبلاً محکومیت های جدی به خاطر رانندگی داشته افشاء نمی کند (سکوت می کند )
حسب حکم محکمه ، مرتکب عمل توصیف خلاف واقع اشعاری شناخته نگردید ه است . اما
این قاعده عام مانند هر قاعده عام دیگر استثنا ئاتی دارد که حسب حقوق کامن لا استثناءات آن
به شرح ذیل می باشد.
الف وقتی که شخص، توصیف مطابق با قوانین می نماید ولیکن پس از آنکه فرد طرف
توصیف اقدام به عمل، حسب آن توصیف می نماید، توصیف مزبور تبدیل به توصیف ناصحیح
می گردد، در این صورت سکوت وی و عدم بیان واقعیت امر می تواند وی را مشمول مسئولیت
(W.V.H.Rogers. Op. cit. مدنی ناشی از عمل توصیف خلاف واقع خدع ه آمیز بنماید
اما بالعکس آن هم قابل تصور است ، بدین سان که شخصی عالم اَ و عاملا PP.284-85.)
توصیف خلاف واقع بنماید، به بیان د یگر توصیف خدعه آمیز بنماید ، ولیکن حسب مورد قبل
از آنکه شخص طرف توصیف، اقدامی حسب توصیف مزبور بنماید ، توصیف مزبور تبدیل به
واقع می گردد و صحیح می شود. در اینجا هر چند که شخص توصیف کننده سوء نیت داشته
است، ولیکن مطابق با واقع شدن امر ، تحقق ارتکاب عمل توصیف خ لاف واقع مذکور را
نمون ة قضیه آن در حقوق انگلیس موسوم به (W.V.H. Loc. Cit.) . منتفی می نماید
می باشد که حسب آن شرکتی بر خلاف واقع اعلام کرده بود که بیش از (Ship v. Crasski)
نیمی از سرمایه شرکت پذیره نویسی شده است ، ولیکن بعداً ، و قبل از مطالبه خواهان برای
سهامش، سرمایه شرکت بدان میزان رسید . رأی دادگاه آن بود که عمل توصیف خلاف واقع
موجد مسئولیت مدنی واقع نشده است.
ب وقتی که سکوت شخص بر مبنای حسن نیت باشد او می تواند مطالبه خسارت بنماید ،
ولیکن اگر سکوت وی به لحاظ قصد فریب و گمراهی نسبت به شخص دیگر باشد و یا اینکه
رفتار وی به صورت امر غیرمتعارف از نوع ترک فعل باشد در اینجا خسارت وارده را باید
خود شخصاً تحمل بنماید . مثال آن بدین صورت است که شخصی اطلاع پیدا می نماید که فرد
دیگری در حال فروش مال او به کسی می باشد ولیکن وی از این حیث سکوت می نماید و
هیچ مطلبی اظها ر نمی کند در اینجا حسب قانون استاپل که شاخه ای از نهاد توصیف خلاف
واقع می باشد، او موظف به سخن گفتن است و سکوت او باعث می شود که از حق گفتن
W.Page. Keeton ) . حقیقت و واقعیت امر متعاقب (به لحاظ اخذ خسارت) محروم گردد
نکته مهم آنکه در حقوق آمریکا، وفق ملاک عدالت و انصاف ، (et al. Op.cit. p.734
94 / فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390
صرف سکوت ، در جایی که مغایر آن تلقی شود می تواند از مصادیق توصیف خلاف واقع و
John, Adams et al. ل موجد خسارات و مسئولیت مدنی متعاقب آن شود. ( , 1988 Ĥ بالم
(P.134
ج - موقعی که سکوت شخص برخلاف رابطه امانی و اعتماد و صداقت همانند اعتماد
وصداقت بی ن دوستان قدیمی باشد . مثال آن در ضمان قهری ناش ی از غرور بدنیسان می تواند
باشد که فی المثل شخصی گاو خود را گم کرده است . و سپس گاوی را در کنار دوستش در
منطقه ای مشاهده می کند و از دوستش راجع به مالکیت گاو می پرسد و دوست وی علی رغم
آنکه می داند گاو متعلق به شخص مزبور نیست من باب سوء نیت و برخلاف رابطه صداقت
سکوت می کند. آنگاه متعاقباً گاو را ذب ح می نماید. در اینجا مالک گاو مزبور می تواند بر مبنا ی
ضمان قهری ناشی از توصیف خلاف واقع فوق الذکر، از او مطالبه خسارت بنماید.
3 شرط دیگر در ارتبا ط با قصد شخ ص توصیف کننده می باشد. زیرا هما ن طور که در مبحث
مفهوم توصیف خلاف واقع خدعه آمیز گفت ه شد، برای تحقق آن ، شخص توصیف کننده
می بایستی قصد فریب داشته باشد و یا اینکه بی اعتنا نسبت به صدق یا کذب آن باشد . به
عبارت دیگر برای ش مهم نیست که توصیف اشعاری صحیح یا کذب باشد. در خصوص گستره
قصد مزبور به نظرمی رسد ذکر نکات ذیل ضروری باشد:
الف - اگر هد ف از توصیف صرفاً بیان عقیده و نظر خود باشد، دراین صورت عمل توصیف
مذکور نمی تواند از مصادیق توصیف خلاف واق ع موجد مسئولیت تلقی گردد . چون قصد از
بیان توصیف اشعاری هرگز همان قصد فریب و گمراهی و امثا ل آن نبوده است . نمونه عمل آن
در حقوق انگلیس به وقوع پیوسته است . حسب (Derry V. Peek) در قضیه موسوم به
قضیه اشعاری ، مدیرا ن شرکت تراموای در دفترچ ه راهنمای سهام به غلط اظهار نموده بودند ک ه
آنها حس ب قانون مصوب پارلمان دارای حق استفاده از نیروی بخار یا مکانیک برای به حرکت
در آوردن تراموای شرکت می باشند. در واقع اعطای چنین مجوز ی منوط به موافقت هیأ ت
دولتی تجار بود . مدیران مذکور صادقانه ولیکن بر مبنای اشتباه مورد نظر توصیف اشتباه آمیز
اعتقاد داشتند ک ه تحصیل مجوز مزبور صرفاً ی ک عمل شکلی و تشریفات ی می باشد.
هیات تجار مزبور متعاقباً از اعطای مجوز برا ی استفاده از ن یروهای اشعاری به جز در موارد
خاص نسبت به ترامواها خودداری می ورزد. در نتیجه شرکت منحل می گردد. اقامه دعوایی از
سوی خریدار سهام آن بر مبنا ی توصیف خلاف واقع خدعه آمیز به طرفیت مدیرا ن آن مطرح
می گردد. دعوی در محکمه بدوی رد می گردد و لی در محکمه استیناف براین مبنا که صرف
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 95
وجود تقصیر برای تحقق عمل توصیف خلاف واقع خدعه آمیز کافی می باشد، ر ای به نفع
خریدار صادر می شود و لیکن بر مبنا ی فرجام خواهی ، مجلس اعیا ن انگلیس رای محکمه
استیناف را نقض می کند. مبنای نقض رای این بوده که مدیرا ن اشعاری فقط به لحاظ حسن
نیت و صداقت ، نظر خود را نسبت به قانون بیان داشته اند یعنی اعتقاد و باور خود را به قانون
اشعاری بیان نموده اند.
ب - فقط اشخاص ی که طرف خطاب توصیف مذکور می باشند ، می توانند در صورت تحقق
شرایط ، اقامه دعو ای مطالبه خسارت بر مبنا ی توصیف اشعاری بنمایند . لذا اگر قصد مسئولین
شرکتی در اعلام وضعیت سرمایه شرکت فقط معطوف به سهامداران اولیه آن باشد و در این
اعلام وضعیت مرتکب توصیف خلاف موجد خسارت مدنی شوند، در اینجافق ط سهامداران
اولیه می توانند مطالبه غرامت از این حیث بنماید و اشخاص ثال ث خریدار محق در مطالب ه
غرامت مزبور نمی باشند.
ج - صراحت ، شرط ضروری جه ت بیان قصد مزبور نم یباشد، بلک ه صرف اطلاع
شخص توصیف کننده از قصد طرف توصیف هم کافی برای مطالبه غرامت از نا حیه شخص
ثالث به جهت ضمان ناشی از زیان منبعث از توصیف مزبور می باشد . نمونه عملی آن در
مشاهده نمود که در اینجا Langhide v. Leery حقوق انگلیس را م ی توان در قضیه
فروشنده ، تفنگ معیوبی را به پدر شخص مصدوم می فروشد و بر مبنا ی توصیف خلاف واقع
ادعا می نمایدکه تفنگ سالم است . در اینجا هرچند شخ ص فروشنده هیچ رابطه قراردادی با
شخص مصدوم نداشته است ولیکن چون از گفتار خریدار مطل ع بوده که خرید تفن گ برای
پسرش (شخص مصدوم ) بوده است ، لذا دادگا ه او را محکوم به تادیه خسارت به مصدوم (پسر)
برمبنای توصیف خلاف واقع می نماید. به بیان دیگر وفق این قضیه یک نوع رای ضمان قهری
ناشی از غرور حس ب نهاد توصیف خلاف واقع خدعه آمیز مزبور علی ه شخص فروشنده توسط
دادگاه صادر می گردد.
د - طریقه اعلام توصی ف مزبور لاز م نیست که بصورت مستقیم معطوف به شخص
طرف توصیف باشد . بلکه حقوق انگلیس به جهت دفع تقلب حتی توصیف به صورت
غیرمستقیم را نیز کافی جهت تحقق مسئولیت شخص مزبور می داند. لذا اگر مثلاً شخص الف
توصیف خلاف واقعی را در مقابل شخص ب بنماید ولیکن قصدش آن است که شخص ج
بشنود وبر مبنای آن عم ل بنماید نمی تواند بعداً جهت دفع مسئولیت ادعا نماید که هدف
96 / فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390
Commercial توصیف مذکور فقط شخص ب می باشد ونه شخص ج .نمونه عملی آن درقضیه
حکم داده شده است . Banking Co V. R. H. Brown Co
و - برای تحقق علم توصیف خلاف واقع مورد بح ث ، صرف علم و آگاهی شخص
توصیف کننده کافی می باشد و دیگر لازم نیست که وی قصد ایراد ضرر به معنای خاص را
داشته باشد. به بیان د یگر، برای تحقق مسئولیت مدنی ناشی از توصیف خلاف واقع خدعه آمیز،
ظهور قصد اضرار در معنا ی خاص حقوقی آن از ناحیه شخص توصیف کننده ضروری
نمی باشد.
4 شر ط دیگر ضروری برای تحقق توصیف خلاف واقع موجد مسئولیت مدنی آنست که
خواهان (متضرر) بر مبنای توصیف مزبور، اعتماد ، اقدام و عمل نموده باشد . به بیان دیگر باید
ی ک نوع رابطه سببیت بین اعتماد و اقدام موجد ز یان به طرف توصیف و توصیف مزبور وجود
داشته باشد.
نکته مهم آنکه قصور شخ ص طرف توصیف از تحقیق راجع به صحت و سقم توصیف
مزبور حس ب حقوق انگلیس مانع از تحق ق مسئولیت مدنی ناشی از توصیف مزب ورنمی گردد .
صادر Venezuelar v. Kisch نمونه رای قضایی آن درحقوق انگلیس در قضیه موسوم به
گردیده است . رای اشعا ری هرچند که ناظر بر توصیف خلاف واقع خدعه آمیز قرارداد م ی باشد
ولیکن از وحدت ملاک آن (توصیف خدعه آمیز) در ضمان قهری هم استفا ده می شود . حسب
قضیه مزبور، مدیران شرکتی از طریق دفترچه راهنمای شرکت ، توصیف خلاف واقع خدعه آمیز
نسبت به دار ایی شرکت می نمایند و نیز ذکر می گردد ک ه مدارک جهت بررسی واقع امر در
دفتر شرکت موجود می باشد و لیکن سهامداران مغرور (فریب خورده ) اقدامی در جه ت بررسی
مذکور نمی نمایند. محکمه بر مبنا ی توصیف مزبور (قطع نظر از قصور سهامداران مزبور )
مدیران را ضامن خسارت وارد ه به سهامداران مزبور می نماید.
5 در راستای شرط بند اخیرالذکر باید گفت که اعتماد و اطمینان می بایست به صورت
متعارف و معقول باشد . لذا اگر به خاطر اعتماد به توصیف کسی که عدم صلاحیت وی به علل
اجتماعی و غیر ه کاملاً مشهود است عملی واقع شود ، اعتماد واطمینان مزبور (به علت تقصیر )
مانع از تحق ق مسئولیت مدنی ناشی از توصیف مزبورمی گردد. ولیکن از این حی ث ضروری
نیست که حتماً توصیف مزبور تنها عامل اساسی درجهت اعتماد و اقدا م خواهان (متضرر )
باشد، بلکه همین که در کنار سایر عوامل یک عامل مهم در ترغیبت و تشویق خواهان (طرف
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 97
توصیف ) نسبت به اعتماد و اقدام مزبور باشد ، از حیث طرح دعوای مسئو لیت ناشی از
توصیف خلاف واقع خدعه آمیز کفایت می نماید.
6 در نهای ت ، شرط اساسی دیگر جهت تحقق مسئولیت مدنی ناشی از توصیف خلاف واقع
خدعه آمیز، عدم علم شخص طرف توصیف به خلاف واقع بودن توصیف مزبور می باشد. لذا
اگر وی مطلع از آ ن باش د، این امر حس ب نهاد حقوقی عام رافع مسئولیت در کام ن ب ه معنای
پذیرش ارادی خطر 1است که مانع از پذیرش دعو ا برای مطالبه خسارت از ناحیه خواهان به
لحاظ توصیف مزبور می گردد.
علی هذا بر مبنای مطالب فوق الذکر می توان گفت که شروط تحقق غرور موجد
مسئولیت مدنی حسب حقوق انگلیس (توصیف خلاف واقع خدعه آمیز) بدین شرح می باشند:
1 توصیف مزبور که به سه صورت (قول ، فعل و کتابت ) ممکن است ، می بایستی
صراحت کافی برای شخص مغرور (طرف توصیف ) داشته باشد.
2 نوع تو صیف مزبور می بایستی به صورت فعل ایجاد باشد . لذا سکوت فقط در
حالات خاص و استثنایی می تواند، موجد مسئولیت مدنی بر مبنای توصیف اشعاری شود .
فی المثل شخص بدواً توصیف صحیحی از امری بنماید ولیکن متعاقباً به علتی توصیف مزبوربه
جهت تغییر در موضو ع آن ، تبدیل به توصیف خلاف واقع گردد . در این صورت سکوت و
عدم بیان آن از ناحیه شخص توصیف گر مزبور می تواند مشمول عنوان توصیف خلاف واقع
خدعه آمیز شود.
3 فق ط اشخاص ی که طرف توصیف مزبور می باشند، می توانند ب ه عنوان مغرور ب ه لحاظ
تضرر مطالبه خسارت بنمایند . به بیان دیگر قصد توصیف کننده ، توجه توصیف به آنهامی باشد.
ولیکن تصریح به اشخاص حسب قصد توصیف کننده ضروری نمی باشد. به بیان دیگر لاز م
نیست که شخص توصیف کننده به صراحت برای اشخاص مطم ع نظر قصد توص یف خود را
بیان نماید . حتی می توان گفت که صرف اطلاع از قصد طرف توصیف (ازحیث شخص ) و ب ه
تبع مبادرت به توصیف از ناحیه شخ ص توصیف گر به مثابه لحا ظ آن در قصد وی می باشد .
برای نمونه در قضیه تفنگ معیوب فوق الاشعار فروشنده از قصدخریدار (خرید تفنگ برای
پسرش ) مطلع بود . لذا مبادر ت به توصیف خلاف واقع متعاقب از ناحیه وی (توصیف س لامت
1. assumption of risk
98 / فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390
تفنگ ) موجب ضمان او نسب ت به پسر مصد وم حسب رای دادگاه بر م بنای توصیف خلاف
واقع گردید.
4 در توصیف مزبور، ضرور ت ندارد ک ه توصیف به صورت مس تقیم و در خطاب به
شخص مغرور متضرر باشد . بلکه حسب حقوق انگلیس به جهت دفع تقلب حتی توصیف به
صورت غیرمستقیم نیز کافی جهت تحقق مسئولیت شخص توصیف گر می باشد.
5 برا ی تحقق عمل توصیف خلاف واقع مزبور، صر ف علم شخص توصیف گر ب ه خلاف
واقع بود ن آن کفایت می نماید و دیگر ض رورت ندارد ک ه قصد ایراد ضرر و ی از این حیث
احراز گردد.
6 - رابطه سببیت بین توصیف خلاف واقع اشعاری و اعتماد و اقدا م و عم ل طرف توصیف و
به تبع تضرر وی می بایستی وجود داشت ه باشد . در غیر این صورت فرد ط رف توصیف متضرر
از مطالبه غرامت بر مبنا ی توصیف اشعاری حسب حقوق انگلیس محروم می باشد.
7 اعتماد و اطمینان موضوع شرط اخیرالذکر و به تبع اقدام براساس آن از ناحی ه طرف
توصیف می بایستی امری متعارف و معقول باشد. لذا اعتماد و اطمینا ن غیر متعارف (همانند
اعتماد به توصیفات شخص معروف به کلاه بردار) مانع مطالبه خسارت از طرف شخص مغرور
به لحاظ توصیف مزبور می گردد.
8 در نهای ت ، عدم علم طرف توصیف به خلاف واقع بودن توصیف مزبور شر ط ضروری
دیگر برای تحقق غر ور موج د مسئولیت م دنی حسب حقوق انگلیس می باشد . در غیراین
صورت وی بر مبنای تاسیس پذیرش ارادی خطر ک ه همانند قاعده اقدام در حقوق ما می باشد،
ممنوع از مطالبه غرامت به لحاظ ضرر وارده می گردد.
نتیجه گیری
با توجه به بررسیهای بعمل آمده باید گف ت که بین نهاد حقوقی غرور موجد مسئولیت مدنی
در حقوق ایران و توصیف خدعه آمیز حقوق انگلیس عمدتا وجوه اشتراک و افتراق بشرح ذیل
موجود می باشد:
الف - وجوه اشتراک
1 در هر دو نهاد مذکور جهل به واقع امر (واقعه غرورآمیز یاتوصیف خلاف واقع ) شرط
اساسی برای مطالبه غرامت از ناحیه شخص متضرر می باشد.
سال سیزدهم، شماره 33 ، تابستان 1390 /شرایط غرور موجد..../ 99
2 رابط ه سببیت بین غرور (یا توصیف خلاف واقع ) و ضرر وارده به شخص مغرور یا طرف
توصیف در حقوق ایران بطور تا م و در حقوق انگلیس بالنسبه شرط ضروری جهت مطالعه
غرامت از سو ی زیان دیده می باشد.
3 در حقو ق انگلیس سکوت م بین توصیف خلاف واقع در حالت استثنایی می تواند موجب
مسئولیت مدنی برای شخص توصیف کننده شود. در حقوق ما نیز به نظرمی رسد باتوجه به
قاعده سکوت محفوف به قراین این دیدگاه نیز صحیح باشد.
4 در هر دو سیستم ، وجود قص د اضرار از ناحی ه شخص غار یا توصیف کننده شرط ضروری
برای مطالبه غرامت از وی نمی باشد.
ب - وجوه افتراق
1 در حقوق ایران با توجه به توضیحات پیشین ، علم یا جهل شخص غار نسبت به
غرورآمیز بودن واقعه تاثیری در مقوله ضما ن وی ندارد . زیرا هما ن طور که قبلاً گفته شد ،
صرف وجود رابطه و سببیت بین عمل غار و تحقق فریب موجب ضرر ، کفایت از جهت
مسئولیت مدنی او می نماید. لذا علم یا جهل وی در این خصوص فاقد تاثیر می باشد . اما
درحقوق انگلیس شخص توصیف کننده فقط در صورتی مسئول است که به خلاف واقع بودن
توصیف ابرازی عالم باشد.
2 در حقوق انگلیس وجود قص د نسبت به اشخاص طرف توصیف از طرف شخص توصیف
کننده یک شرط ضروری محسوب می شود و به دو صور ت قص د صریح یاضمنی ( علم به
شخص طرف توصیف ) می باشد. در حالی که در حقو ق ما قط ع نظر از وجود قصد یا عدم آن
از ناحیه شخص غار، به نظرمی رسد صرف وجود رابطه سببی ت عرفی بین عمل غار و ورود
فریب موجد ضرر کاف ی از جهت ضمان وی می باشد.
3 در حقوق انگلیس در توصیف رابطه سببیت فوق الذکر یک مفهوم موسع لحاظ می شود .
بدینسان که صرف دخالت توصیف مزبور به عنوان یکی از عوامل مهم ( نه تنها عامل م هم و
اساسی ) در تحقق ضرر طرف توصیف وافی جه ت امر ضمان مشخص توصیف کننده می باشد.
در حالیکه در حقوق ما به نظر با توجه به مفهوم رابطه سببیت می بایستی دخالت عمل شخص
مسبب غرور به گونه ای باشد که از نظر عرف آن علت ورود خسارت به شخص مغرور
می باشد.