حقوق عمومی
مهدیه فیروزی؛ عباسعلی کدخدایی
چکیده
قانون همواره محوریترین مفهوم در ادوار متفاوت اصلاحات پیش از مشروطه بوده و همچون نخ تسبیح، وجه ارتباط مراحل مختلف مشروطهخواهی ایرانیان بوده است. سیر تحول این مفهوم به عنوان مفهومی کلیدی را میتوان به مثابه آینه تحول افکار اصلاحطلبانه در ایران قلمداد نمود که این امر، اهمیت این موضوع را نشان میدهد. موج ابتدایی اصلاحات حقوقی ایران ...
بیشتر
قانون همواره محوریترین مفهوم در ادوار متفاوت اصلاحات پیش از مشروطه بوده و همچون نخ تسبیح، وجه ارتباط مراحل مختلف مشروطهخواهی ایرانیان بوده است. سیر تحول این مفهوم به عنوان مفهومی کلیدی را میتوان به مثابه آینه تحول افکار اصلاحطلبانه در ایران قلمداد نمود که این امر، اهمیت این موضوع را نشان میدهد. موج ابتدایی اصلاحات حقوقی ایران در عصر ناصری و متاثر از اصلاحات کشورهای روسیه و عثمانی بود که در آن اولین تلاش ایرانیان مبنی بر تنظیم و تحدید قدرت مستبدانه و نامشروط شکل گرفت. در این پژوهش با اتکا به روش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمعآوری اطلاعات به گونه کتابخانهای تلاش شده است تا با بررسی آثار برجای مانده از نویسندگان ایرانی و به ویژه آثار میرزاملکمخان ناظمالدوله، بیان شود که چگونه در آغاز موج اصلاحات، مفهوم نظم به مثابه سنگ محک برای سنجش وضع جامعه مورد توجه واقع شد و درک ایرانیان از مفهوم قانون را متاثر نمود. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بررسی مفهوم قانون در ارتباط با مفهوم نظم است. به نظر میرسد مفهوم قانون در چنین بستری در عین آنکه شدیدا تمرکزگرا است با رویکردی فرمالیستی به دنبال مقید نمودن قدرت مطلق و تنظیم استبداد به عنوان مهمترین وجه فقدان انتظام جامعه ایران است.
دکتر علی اصغر پورعزت؛ غزاله عطـار طاهـری
دوره 8، شماره 21 ، آذر 1385، ، صفحه 79-119
چکیده
وضعیت امروز جهان، پیامد حوادث گوناگون در گذر تاریخ است؛ در کشاکش این حوادث و
دگرگونیها، تمدن هایی ظهور کرده رشد یا سقوط می کنند. بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر بقا یا
فروپاشی یک تمدن، م یتواند برای تمدن ها و جوامع در حال رشد، بسیار عبرت آموز باشد . تمدن
ایرانی یکی از قدیم یترین و تأثیرگذارترین تمدن های تاریخ بشری است و ایران زمین نیز به
مثابه ...
بیشتر
وضعیت امروز جهان، پیامد حوادث گوناگون در گذر تاریخ است؛ در کشاکش این حوادث و
دگرگونیها، تمدن هایی ظهور کرده رشد یا سقوط می کنند. بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر بقا یا
فروپاشی یک تمدن، م یتواند برای تمدن ها و جوامع در حال رشد، بسیار عبرت آموز باشد . تمدن
ایرانی یکی از قدیم یترین و تأثیرگذارترین تمدن های تاریخ بشری است و ایران زمین نیز به
مثابه خاستگاه این تمدن در اعصار گوناگون، حکمرانی حکومت ها و سلسله های ب یشماری را به
خود دیده است که برخی از آنها به هنگام برخورداری از فرّ و شکوه و سطح بالایی از اقتدار
سیاسی و اقتصادی، گاهی به دلا یل ناشناخت های افول کرده و در نهایت منقرض شده اند؛
حکومت های مقتدری همچون هخامنشی، اشکانی، ساسانی، و صفوی ! در این میان امپراتوری
هخامنشی یکی از تأثیرگذارترین حکومت های حیات بشری بوده است که به ر غم برخورداری از
سابقهای 230 ساله به دست سرداری جوان و کم تجر به منقرض شد . تأسیس این امپراتوری که
اقوام، زبان ها و فرهنگ های گوناگون و متنوعی را در بر می گرفت، ابتکار ی بزرگ در تاریخ جهان
بود؛ دولتی واحد و متمرکز که تا سالها بعد، فقط امپراطوری روم توانست با آن برابری کن د!
سؤال اصلی پژوهش این است که امپراطوری و تمدنی با این حد از قدرت، عظمت و گستردگی
قلمرو، چگونه به مرور زمان از درون فرو پاشی د. به نظر می رسد که دلایل بسیاری در انقراض و
فروپاشی تمد ن ها دخیل اند یا موجب بقا و استمرار حیات آنها میشوند. در این پژوهش چنین
فرض شده است که ضعف در تحقق عدالت، پاسخگویی، آزادی و هویت ملی و عواملی چون
استبداد، خودشیفتگی و تبعیض، موجب تسریع فروپاشی این تمدن شده اند . بررسی سوابق
تاریخی نیز مؤید این پیش فرض بود که بی عدالتی از جمله مهم ترین عوامل فروپاشی درونی و
تدریجی و کاهش سطح هوشمندی این حکومتها بوده است.