حقوق بین الملل
میلاد حاجی اسماعیلی؛ مهراب داراب پور
چکیده
پیمان جهانی سازمان ملل متحد، هم اینک با بیش از 23 هزار شرکتکننده داوطلب، بزرگترین طرح مبتکرانه سازمان ملل در به عضویت درآوردن شرکتهای چندملیتی، ذیل یک موافقتنامه است. انگیزه پیمان، استحصال اصول حقوق بشر، کار، محیط زیست و فسادستیزی، در هنجار شرکتهای چندملیتی است. این پیمان که در سال 2000 در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل ...
بیشتر
پیمان جهانی سازمان ملل متحد، هم اینک با بیش از 23 هزار شرکتکننده داوطلب، بزرگترین طرح مبتکرانه سازمان ملل در به عضویت درآوردن شرکتهای چندملیتی، ذیل یک موافقتنامه است. انگیزه پیمان، استحصال اصول حقوق بشر، کار، محیط زیست و فسادستیزی، در هنجار شرکتهای چندملیتی است. این پیمان که در سال 2000 در شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل تصویب شد، در نوع نگرش تنظیمگری شرکت های چندملیتی، تفاوتی اساسی با دیگر توافقات بینالمللی دارد. در این پیمان، دولتها نقشی در تنظیمگری شرکتهای چندملیتی ندارند و سازمان ملل راساً، شرکتهای چندملیتی را با ابزارهای گفتگو، یادگیری و طراحی پروژههای مشترک، به رعایت ضوابط کارآمد غیر الزامی از طرف خودشان ترغیب کرده است. چنین ابتکاری، سیلی از انتقادات را به همراه آورد؛ مهم-ترین این انتقادات عبارتند از اصول مبهم پیمان، استیلا سازمان ملل بهدست شرکتها و عدم پیشبینی پاسخگویی شرکتهای متخلف. مقاله حاضر بر این مبنا استوار است که نیاز به پیمان در جهان امروز، امری ضروریست و اصول مبهم، به مراد مجال یافتن شرکتها در ارائه راهحلهای جدید طراحی شده و مداخله شرکتها در سیاستگذاری، موجب منظوم کردن سیاستهای نانوشته و پشتپرده شرکتها میشود و انتقاد عدم پاسخگویی شرکت متخلف، ناشی از درک ناصحیح ماهیت پیمان میباشد.
حقوق بین الملل
محمدصالح انیسی؛ مهناز رشیدی؛ مهدی پیری
چکیده
امروزه بهره برداری کشورها از آبراه های بین المللی با عنایت به نقش اساسی آب در حیات و معاش انسان بسیار پر اهمیت جلوه مینماید. این موضوع اگرچه به نحو خاص تابع رژیم حقوقی منحصر به فردی است اما از جوانب بسیار مهم حقوق بشری نیز برخوردار است. در حال حاضر بحران آب در حوضه آبریز هیرمند بیش از هر زمان دیگر واجد جوانب حقوق بشری است. حق بر دسترسی ...
بیشتر
امروزه بهره برداری کشورها از آبراه های بین المللی با عنایت به نقش اساسی آب در حیات و معاش انسان بسیار پر اهمیت جلوه مینماید. این موضوع اگرچه به نحو خاص تابع رژیم حقوقی منحصر به فردی است اما از جوانب بسیار مهم حقوق بشری نیز برخوردار است. در حال حاضر بحران آب در حوضه آبریز هیرمند بیش از هر زمان دیگر واجد جوانب حقوق بشری است. حق بر دسترسی به آب، حق بر سلامت و در نهایت حق بر حیات از جمله حقوقی هستند که لزوم رعایت و حمایت آنها در ابعاد ملی و بین المللی بسیار مدنظر است. جستار حاضر نیز با تبیین ابعاد مختلف حقوق بشری مرتبط و همچنین بررسی احکام حقوقی و قضایی بین المللی قابل تسری به موضوع و تطبیق آنها از طریق قیاس و استقرا با بحران امروز حوضه آبریز هیرمند از الزامات حقوق بشری و فرامرزی موجود در این قضیه خاص سخن به میان آورده و سپس با تشریح خلأ های حقوقی حاضر، تبیین رویکردهای حداقلی رعایت، حمایت و اجرای حق بر دسترسی به آب را به عنوان راهکار حقوقی بین المللی مناسب ارزیابی نموده است
حقوق عمومی
آیت مولائی؛ مائده سلیمانی دینانی
چکیده
اگرچه ایده قانون اساسی نانوشته و شناسایی این مفهوم در جوامع با سند نوشته می تواند بسیار چالشزا باشد و حتی به عنوان ابزاری برای دور زدن متن قانون اساسی و یا قالبی برای تبیین ماهیت ترجیحات سیاسی و مشروع انگاری و موجّه سازی اعمالی قرار گیرد که در عرصه حقوق اساسی، محل مشخصی برای توضیح ندارند؛ اما پرداختن به این مفهوم ...
بیشتر
اگرچه ایده قانون اساسی نانوشته و شناسایی این مفهوم در جوامع با سند نوشته می تواند بسیار چالشزا باشد و حتی به عنوان ابزاری برای دور زدن متن قانون اساسی و یا قالبی برای تبیین ماهیت ترجیحات سیاسی و مشروع انگاری و موجّه سازی اعمالی قرار گیرد که در عرصه حقوق اساسی، محل مشخصی برای توضیح ندارند؛ اما پرداختن به این مفهوم و روشنگری در این عرصه نمی تواند از نادیده گرفتن آن مخاطره آمیزتر باشد. با بررسی منشأ الزام آوری و مبانی مشروعیت قانون اساسی نانوشته در خاستگاه اصلی خود است که مرزهای این مفهوم مشخص و راه هرگونه استفاد ترجیحی از این مفهوم گرفته می شود. اگر قانون اساسی نانوشته را مجموعه ای از قواعد حقوقی در قد و قامت قانون اساسی معرفی کنیم که در متن نوشته قانون اساسی درج نشده اند و نه تنها مشروعیت خود را از متن نمی گیرند بلکه به اصول مندرج در متن نیز اعتبار بخشیده اند؛ این پرسش مطرح میشود که چنین قواعدی مشروعیت خود را از کجا کسب می کنند؟ و منشأ الزام این قواعد چیست؟ در این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای، تلاش شده است با بررسی مفهوم قانون اساسی نانوشته و واکاوی مبانی آن در آبشخور خود، پاسخ مناسبی به پرسش مطروحه داده شود.
حقوق عمومی
عبداله قادری؛ هانه فرکیش؛ ارکان شریفی
چکیده
حق اعتراض مسالمتآمیز بعنوان حقی بشری همواره در کانون توجه دولتها بوده است. از اینرو در راستای اِعمال حق مذکور با توجه به مواد مرتبط در اسناد بینالمللی حقوق بشری، اصل 27 قانون اساسی و قوانین عادی مربوطه ضمن بررسی اصول و معیارهای موجود، ضرورت اخذ مجوز که بر خلاف اصل 27 به رسمیت شناخته شده است نیز مورد بررسی قرار گرفته که در نبود ...
بیشتر
حق اعتراض مسالمتآمیز بعنوان حقی بشری همواره در کانون توجه دولتها بوده است. از اینرو در راستای اِعمال حق مذکور با توجه به مواد مرتبط در اسناد بینالمللی حقوق بشری، اصل 27 قانون اساسی و قوانین عادی مربوطه ضمن بررسی اصول و معیارهای موجود، ضرورت اخذ مجوز که بر خلاف اصل 27 به رسمیت شناخته شده است نیز مورد بررسی قرار گرفته که در نبود دادگاه قانون اساسی و حتی با وجود دیوان عالی کشور و دیوان عدالت اداری، تبدیل به چالشی شده که حق مذکور را به بنبست کشانیده است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با مبنا قرار دادن نظریه محرومیت نسبی در تلاش است با اِعمال اصل 59 قانون اساسی (همهپرسی) هرگونه نارضایتی را به حداقل برساند. در خصوص مسئولیت تسهیل اجرای حق مذکور نیز با معیار قرار دادن صلاحیت تخییری و اصل تناسب از سوی مسئولین اجرایی بایستی در راستای خیر عمومی اقدام نمود. در نهایت با وجود ابهام در خصوص مبانی اسلام بایستی با تفسیر مضیق معیار مذکور را مقید به اصول دینی، جهت حمایت از حقوق ملت دانست تا مجالی برای سوء استفاده از قدرت صورت نگیرد. در این میان نبود دادگاه آسیایی حقوق بشر بعنوان اَهرم فشار، بیش از پیش احساس میشود.
حقوق بین الملل
محسن عبدالهی؛ سید رضا حسینی
چکیده
حق تعیین سرنوشت یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل است. این حق، دروازه سایر حقوق بشری نام گرفته و اهمیت ویژهای در حقوق بینالملل بشر دارد. از طرف دیگر دکترین مسئولیت حمایت، مفهومی نوپاست که با محوریت امنیت انسانی در برابر چهار جنایت بینالمللی شکل گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی امکان بکارگیری ارکان غیرمداخلهای مسئولیت حمایت ...
بیشتر
حق تعیین سرنوشت یکی از اصول بنیادین حقوق بینالملل است. این حق، دروازه سایر حقوق بشری نام گرفته و اهمیت ویژهای در حقوق بینالملل بشر دارد. از طرف دیگر دکترین مسئولیت حمایت، مفهومی نوپاست که با محوریت امنیت انسانی در برابر چهار جنایت بینالمللی شکل گرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی امکان بکارگیری ارکان غیرمداخلهای مسئولیت حمایت در راستای اعمال حق تعیین سرنوشت است. بنظر میرسد دولتهایی که حق تعیین سرنوشت داخلی مردمان خود شامل گروههای اقلیتی مختلف را نقض و بر خلاف اراده مردمان آن سرزمین بر سر کار هستند، بیشتر از سایر دولتها در معرض ارتکاب جنایات موضوع مسئولیت حمایت هستند. توجه به رکن پیشگیرانه مسئولیت حمایت و بکارگیری ظرفیتهای بینالمللی برای کمک به دولتها و اصلاح روندها از طریق جلب همکاری نظام حاکم، علاوه بر کمک به تأمین حق تعیین سرنوشت میتواند در راستای سایر اصول حقوق بینالملل همانند حاکمیت دولت، یکپارچگی سرزمینی و عدم مداخله باشد. اگرچه روشن نبودن معیارهای مداخلات حمایتی مخالفتهایی را بر میانگیزد اما در صورت اعمال بدون تبعیض آن که تقابل آن با نظم کنونی بینالمللی میتواند آسیبهای جبرانناپذیری بر جامعه بینالمللی داشته باشد، نیازی به توسل به مفهوم چالش برانگیز جدایی چارهساز نخواهد بود.
قانون کار
صائب دست پیمان؛ داود محبی؛ علی مشهدی
چکیده
مشاغل بالینی به موجب حکم قانونگذار بعنوان مشاغل سخت و زیانآور تعیین و شاغلین آن مورد حمایت قرار گرفته اند. با توجه به فعالیت شاغلین مذکور در بخش های مختلف دولتی و غیردولتی و حاکمیت قوانین و مقررات دارای احکام مختلف بر بخش های مذکور، رویههای متفاوتی در حمایت از شاغلین مذکور اتخاذ گردیده و این امر میان افرادی که به مشاغل ...
بیشتر
مشاغل بالینی به موجب حکم قانونگذار بعنوان مشاغل سخت و زیانآور تعیین و شاغلین آن مورد حمایت قرار گرفته اند. با توجه به فعالیت شاغلین مذکور در بخش های مختلف دولتی و غیردولتی و حاکمیت قوانین و مقررات دارای احکام مختلف بر بخش های مذکور، رویههای متفاوتی در حمایت از شاغلین مذکور اتخاذ گردیده و این امر میان افرادی که به مشاغل یکسان با شرایط مشابه و با شرح وظایف یکسان اشتغال دارند موجب تبعیض گردیده است. هدف از نگارش این مقاله بررسی رویههای متفاوت و ارائه راهکار جهت رفع این تبعیض می باشد. مشمولین قانون کار و تامین اجتماعی با حداقل 20 سال متوالی یا 25 سال متناوب سابقه اشتغال و بدون رعایت شرط حداقل سن، مشمولین قوانین و مقررات استخدامی با داشتن حداقل 25 سال سابقه اشتغال در مشاغل غیرتخصصی و 30 سال در مشاغل تخصصی، کارکنان دانشگاه آزاد با داشتن حداقل 20 سال سابقه اشتغال، مشمولین آیین نامه اداری استخدامی و تشکیلاتی کارمندان غیر هیئت علمی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور با داشتن 25 سال سابقه اشتغال و کارکنان نیروهای مسلح با داشتن حداقل 20 سال سابقه اشتغال بازنشسته میگردند. لذا تسری شرایط تبصره 2 اصلاحی ماده 76 قانون تأمین اجتماعی مصوب 1380 به تمامی شاغلین مشاغل سخت و زیانآور بالینی میتواند راهگشا باشد.
حقوق بین الملل
امینه مویدیان
چکیده
ملت افغانستان بر اساس حقوق بینالملل از حق تعیین سرنوشت برخوردار است که به موجب آن آزادانه محق به تعیین وضعیت سیاسی و پیگیری سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش از منظر داخلی در برابر هیأت حاکمه و نیز از منظر خارجی در مقابل سایر ملتهای جهان است. همچنین رعایت این حق بنیادین بشری بر اساس موازین بینالمللی یک تعهد عامالشمول ...
بیشتر
ملت افغانستان بر اساس حقوق بینالملل از حق تعیین سرنوشت برخوردار است که به موجب آن آزادانه محق به تعیین وضعیت سیاسی و پیگیری سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خویش از منظر داخلی در برابر هیأت حاکمه و نیز از منظر خارجی در مقابل سایر ملتهای جهان است. همچنین رعایت این حق بنیادین بشری بر اساس موازین بینالمللی یک تعهد عامالشمول برای همه اعضای جامعه جهانی محسوب میشود که تخطی از آن برای تابعان، مسئولیتهایی در پی دارد. لذا با روی کار آمدن حکومت طالبان این پرسش مطرح میشود که آیا حق تعیین سرنوشت مردم افغانستان بدرستی اعمال شده است؟ و دیگر اینکه آیا دیگر دولتها به تعهد خود در قبال حق مردم افغانستان در این راستا بدرستی عمل کردهاند؟ این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی – تحلیلی به کنکاش در این مورد پرداخته است. ظواهر امر نشان از آن دارد که حکومت خودخوانده امارت اسلامی نه تنها به حق مردم افغانستان در انتخاب ساختار سیاسیشان وقعی ننهاده بلکه با نقض گسترده سایر موازین حقوق بشری در حال تحمیل قدرت خود بر ملت افغانستان است و در راستای رسیدن به این منظور به نحو آشکار و ضمنی از حمایت برخی اعضای جامعه بینالمللی برخلاف تعهد عام الشمولشان برخوردار است.
حقوق عمومی
مروارید آهوری؛ سید محمد هاشمی؛ مقصود رنجبر
چکیده
رویکرد اندیشمندان لیبرال و مارکسیست بعنوان دو اندیشه غالب در قرن بیستم به مبحث آزادی، مبین جهانبینی آنها به مقوله آزادی و حقوق اساسی افراد است. پرسش این است که لیبرالیستها و مارکسیستها قائل به کدام یک از نظریات مطرح در خصوص مفهوم آزادیاند که بر اساس تجربه تاریخی بدست آمده در سده گذشته، نوع نگاه آنان به حقوق و آزادیهای فردی ...
بیشتر
رویکرد اندیشمندان لیبرال و مارکسیست بعنوان دو اندیشه غالب در قرن بیستم به مبحث آزادی، مبین جهانبینی آنها به مقوله آزادی و حقوق اساسی افراد است. پرسش این است که لیبرالیستها و مارکسیستها قائل به کدام یک از نظریات مطرح در خصوص مفهوم آزادیاند که بر اساس تجربه تاریخی بدست آمده در سده گذشته، نوع نگاه آنان به حقوق و آزادیهای فردی شهروندانشان و به رسمیت شناختن این حقوق و آزادیها در عمل تا این حد با یکدیگر متفاوت است؟! آنچه لیبرالها بر آن نظر دارند به تعبیر برلین، مفهوم منفی از آزادی است و در نقطه مقابل برداشت مارکسیستها از ایده آزادی، برداشتی است که از آن به آزادی مثبت تعبیر میشود. با لحاظ تجربه تاریخی و نگاهی به نظامهای لیبرال و مارکسیستی در سده اخیر، بنظر میرسد آنچه تضمین کننده اراده آزاد افراد و حقوق اساسیشان است، برداشت منفی از آزادی است و تعبیر مثبت از آزادی میتواند به نفی اراده آزاد افراد و نهایتاً نوعی استبداد منجر شود. لذا هدف اصلی مقاله بررسی، نسبتسنجی و تعیین جایگاه آزادی (بویژه تفسیر رایج از آن یعنی آزادی منفی و آزادی مثبت) در قیاس با اصول و قواعد حاکم بر دو اندیشه سیاسی لیبرالیسم و مارکسیسم است.
زهرا سادات شارق؛ حسین رضازاده
چکیده
از آنجایی که عدم رعایت حقوق بشر در دریا به ملموسی آنچه در خشکی اتفاق می افتد نیست لذا توجه چندانی را از جامعه بینالمللی دریافت نمیکند. درحالیکه حقوق بشر به همان میزانی که در خشکی اعمال میگردد در دریا نیز میبایست مورد توجه قرار گیرد. با توجه به وضعیت چندپارگی در حقوق بین الملل، برخورد حقوق بشر با حقوق دریاها بسترهای لازم برای انسانی ...
بیشتر
از آنجایی که عدم رعایت حقوق بشر در دریا به ملموسی آنچه در خشکی اتفاق می افتد نیست لذا توجه چندانی را از جامعه بینالمللی دریافت نمیکند. درحالیکه حقوق بشر به همان میزانی که در خشکی اعمال میگردد در دریا نیز میبایست مورد توجه قرار گیرد. با توجه به وضعیت چندپارگی در حقوق بین الملل، برخورد حقوق بشر با حقوق دریاها بسترهای لازم برای انسانی شدن حقوق دریاها را فراهم نموده است. یکی از دلایل چندپارگی در حقوق بینالملل ایجاد نظامهای خودبسنده و تخصصی است. بدون تردید ازجمله این نظامها حقوق دریاها و حقوق بشر می باشد که هریک منابع و مکانیسم های مختص به خودشان را داشته و برخورد این نظامها با یکدیگر در نظام بینالمللی امری اجتناب ناپذیر است. تعامل حقوق دریاها با حقوق بشر را می توان به دید یک فرصت برای توسعه حقوق بینالملل نگریست تا بتوان هرچه بیشتر حاکمیت قانون را در آن توسعه داد. هدف از حقوق دریاها تنظیم روابط دولتها در دریا است اما قصد ما آن است تا خلاف جهت حرکت کرده و از ارتباط بین فرد و دولت در این عرصه و تعامل بین حقوق بشر و حقوق دریاها سخن بگوییم.
سید فضل الله موسوی؛ حمیدرضا اورعی
چکیده
حقوق بشر از مولفههای مهم حقوق بینالملل در عصر حاضر است. رسیدگی و برخورد با اقدامات خلاف حقوق بنیادین بشری دولتها، بعنوان یکی از بازیگران حقوق بینالملل، وظیفهای است که در حوزه جهانی هنوز به نتیجه نرسیده است. با این حال سازکارهای قضایی منطقهای تا حدی توانسته است به این درخواست جامه عمل بپوشاند. قاره اروپا موفق شده است ساختار ...
بیشتر
حقوق بشر از مولفههای مهم حقوق بینالملل در عصر حاضر است. رسیدگی و برخورد با اقدامات خلاف حقوق بنیادین بشری دولتها، بعنوان یکی از بازیگران حقوق بینالملل، وظیفهای است که در حوزه جهانی هنوز به نتیجه نرسیده است. با این حال سازکارهای قضایی منطقهای تا حدی توانسته است به این درخواست جامه عمل بپوشاند. قاره اروپا موفق شده است ساختار قضایی پیشرفتهای برای مقابله با نقض حقوق بشر دولتها در محدوده خود طراحی کند. با این حال حاکمیت در مفهوم سنتی خود که هرگونه دخالت در چارچوب مرزهای خود را نمیپذیرد، میتواند چالشی در مقابل برخورد با نقض آن حقوق ایجاد کند. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده شد که تمرکز سازکار قضایی منطقهای در قاره اروپا بیشتر بر حاکمیت است یا حقوق بشر؟ برای نیل به این منظور، پروندههای مهم رسیدگی شده در نهاد قضایی حقوق بشری اروپا و همچنین محتوای اسناد تاسیس و مشخص کننده نحوه فعالیت این نهاد قضایی مورد بررسی قرار گرفت و این نتیجه بدست آمد که «سازکار قضایی منطقهای در قاره اروپا، به عنوان پیشرو در عرصه نهادهای قضایی منطقهای حقوق بشر، بر حقوق بشر تاکید بیشتری دارد».
ایرج بابایی؛ مرتضی ترابی
چکیده
با توسعه حقوق بشر در تمام ابعاد زندگی بشریت نمیتوان تأثیر آنرا بر حقوق خصوصی (رابطه افقی) و در نتیجه بر حقوق قراردادی نفی کرد. کرامت انسانی با توجه به تبع و ماهیت انسان دارای دو وجه فردی و اجتماعی است. کرامت اجتماعی انسان سر منشأ حقهایی من جمله آزادی اشتغال، آزادی تحصیل، آزادی بیان، آزادی مذهب و آزادی دسترسی به اطلاعات است که لازمه ...
بیشتر
با توسعه حقوق بشر در تمام ابعاد زندگی بشریت نمیتوان تأثیر آنرا بر حقوق خصوصی (رابطه افقی) و در نتیجه بر حقوق قراردادی نفی کرد. کرامت انسانی با توجه به تبع و ماهیت انسان دارای دو وجه فردی و اجتماعی است. کرامت اجتماعی انسان سر منشأ حقهایی من جمله آزادی اشتغال، آزادی تحصیل، آزادی بیان، آزادی مذهب و آزادی دسترسی به اطلاعات است که لازمه زندگی اجتماعی در یک جامعه دموکراتیک است. پرسش این است این حقوق صرفنظر از اینکه نسل چندم از حقوق بشر است، چطور در روابط قراردادی قابل اعمال بوده و آیا انصراف یا نقض هر یک از حقهای برشمرده از طریق قرارداد امکانپذیر است؟ در این زمینه ضمن تحلیل آرای مختلف در رویه برخی کشورهای اروپا و دادگاه حقوق بشر اروپایی، میتوان گفت در حقوق ایران حقهای مزبور از جمله حقهای کلی مدنی هستند که با قرارداد ولو بهطور جزئی هم قابل اسقاط نمیباشند و ضمانت اجرای نقض حقوق مذکور بطلان تمام یا قسمتی از عمل حقوقی خواهد بود.
مهریار داشاب؛ سارا داورپور
چکیده
سابقه تدوین پیمان در خصوص مهاجرت را میتوان در اهداف توسعه ملل متحد بهویژه سند توسعه پایدار ۲۰۳۰یافت. پیمان جهانی مهاجرت بهعنوان نخستین تلاش در ارائه چارچوبی جامع برای مهاجرت بینالمللی، در پی اصلاح رویههای موجود در برخورد با مهاجران و تسهیل شرایط جهت جابجایی ایمن، منظم و قاعدهمند مردم از طریق سیاستهای مهاجرتی مناسب است ...
بیشتر
سابقه تدوین پیمان در خصوص مهاجرت را میتوان در اهداف توسعه ملل متحد بهویژه سند توسعه پایدار ۲۰۳۰یافت. پیمان جهانی مهاجرت بهعنوان نخستین تلاش در ارائه چارچوبی جامع برای مهاجرت بینالمللی، در پی اصلاح رویههای موجود در برخورد با مهاجران و تسهیل شرایط جهت جابجایی ایمن، منظم و قاعدهمند مردم از طریق سیاستهای مهاجرتی مناسب است و اصرار بر آن دارد که برخورد دولتها با این گروه از افراد منطبق با استانداردهای موجود در حقوق بینالملل باشد. این پژوهش با واکاوی این پیمان به دنبال تبیین ماهیت حقوقی و بررسی جایگاه نسلهای اول و دوم حقوق بشر در پیمان و پرداختن به جنبههای مثبت و منفی آن است. در نهایت رهیافت اصلی پژوهش در این نکته نهفته است که علیرغم آنکه پیمان، سندی غیر الزامآور است اما تأکید مجدد بر قواعد نسلهای مختلف حقوق بشری مطروحه در دیگر اسناد بنیادین منجر به آن گردیده که مفاد عرفی آن برای دولتها لازمالاجرا باشد.
مصطفی فضائلی؛ سیدمجتبی شاکری
چکیده
در دنیای کنونی، حقوق بشر به مثابه ارزش بنیادین جامعه بینالمللی، جایگاهی رفیع یافته است و اجرای این حقوق، وجهه همت دولتها و سازمانهای بینالمللی واقع شده است. از سوی دیگر همة حقهای بشری به منزلة مجموعهای به هم پیوسته و غیرقابل تفکیک، لازم الرعایه شناخته شدهاند. اما در مقام اجرا، گاهی پدیدة تزاحم حقها خودنمایی کرده و به ...
بیشتر
در دنیای کنونی، حقوق بشر به مثابه ارزش بنیادین جامعه بینالمللی، جایگاهی رفیع یافته است و اجرای این حقوق، وجهه همت دولتها و سازمانهای بینالمللی واقع شده است. از سوی دیگر همة حقهای بشری به منزلة مجموعهای به هم پیوسته و غیرقابل تفکیک، لازم الرعایه شناخته شدهاند. اما در مقام اجرا، گاهی پدیدة تزاحم حقها خودنمایی کرده و به چالشی اساسی برای مجریان بدل میگردد. تزاحم، حاکی از وضعیتی است که با لزوم اجرای همزمان چند حق روبرو هستیم درحالی که جمع میان آنها ممکن نیست. تلاش در جهت یافتن راههایی برای پیشگیری و یا رفع تزاحم، امری بسیار ضروری و حیاتی است. دستیابی به راهکاری مناسب برای دفع این چالش، مستلزم تبیین مفهوم حقها و آشنایی با گونههای آن از جمله حقهای مطلق و غیرقابل تعلیق است. تاکنون راهکارهای مختلفی برای مواجهه با این مشکل ارائه شده است. این مقاله ضمن توصیف و تحلیل راهکارهای عرضه شده، رهیافتی را ارائه و تبیین نموده که به جای توصیة راهحلی واحد، مقتضی و بلکه لازم است در پروندههای مختلف با توجه به اوضاع و احوال هر مورد نسبت به اتخاذ راهحل مناسب و یا ترکیب چند راهکار با یکدیگر به منظور دستیابی به بهترین راهحل اقدام نمود.
عطااله صالحی
چکیده
گاهی تجربه زنان، معجون تلخی از حاشیهنشینی، خشونت و سلطه فرهنگی است. برای مواجۀ اخلاقی با این وضعیت، یکی از رهیافتها برابری است، اما این مفهوم بهواسطۀ متنباز بودن، مدلول و مَرتَبت آن محمل منازعه است. برابری هم مفهومی توصیفی است و هم هنجاری، در هیئتِ یک مفهوم توصیفی، رابطهای است وصفی میان دو فرد که از برخی جهات همانند میباشند. ...
بیشتر
گاهی تجربه زنان، معجون تلخی از حاشیهنشینی، خشونت و سلطه فرهنگی است. برای مواجۀ اخلاقی با این وضعیت، یکی از رهیافتها برابری است، اما این مفهوم بهواسطۀ متنباز بودن، مدلول و مَرتَبت آن محمل منازعه است. برابری هم مفهومی توصیفی است و هم هنجاری، در هیئتِ یک مفهوم توصیفی، رابطهای است وصفی میان دو فرد که از برخی جهات همانند میباشند. در معنای هنجاری که به عالم اعتبار تعلق دارد و تجویز رفتار خاص با همه است، مرتبط است با درک ما از آنچه باید باشد و مبتنی است بر ارزش مورد پیگیری که غالباً «عدالت» است. در حقوق بینالملل، از میان سه گفتمان برابری (قابلیتها، حق و سرمایه انسانی) گفتمان حق در قالب قواعد اولیه حقوق بینالملل و از طریق معاهدات، عرف و رویه قضایی که منابع صوری این نظام حقوقی میباشند مورد شناسایی قرار گرفته است. اما نتوانسته در منابع واقعی حقوق بینالملل و قواعد ثانویه آن عینیت بیابد. در این پژوهش با رویکرد توصیفی- تحلیلی برابری در جایگاه یک اصل کلی حقوقی، اشکال ماهوی، شکلی و تحولی آن و نسبت آن با مفاهیم تبعیض، تفاوت، عاملیت،توانمندسازی و جایگاه آن در میان قواعد اولیه و ثانویه حقوق بینالملل بررسی میشود.
مسعود علیزاده؛ شهرام زرنشان
چکیده
بحران کرونا یا کووید-19 که از نوامبر 2019 در چین آغاز شد و به سرعت جهان را تحت تأثیر قرار داد، سؤالات مهمی را در ارتباط با مسئولیت دولتهای درگیر با این بحران مطرح نمود. یکی از مهمترین این مسائل، تعیین قواعد رفتاری دولتها در برخورد با این بحران در جهت حفظ حقوق شهروندان و دولتهای دیگر بود. اصل تکلیف دولتها به اتخاذ «تلاش بایسته» ...
بیشتر
بحران کرونا یا کووید-19 که از نوامبر 2019 در چین آغاز شد و به سرعت جهان را تحت تأثیر قرار داد، سؤالات مهمی را در ارتباط با مسئولیت دولتهای درگیر با این بحران مطرح نمود. یکی از مهمترین این مسائل، تعیین قواعد رفتاری دولتها در برخورد با این بحران در جهت حفظ حقوق شهروندان و دولتهای دیگر بود. اصل تکلیف دولتها به اتخاذ «تلاش بایسته» (duediligence) در برابر بحرانها یکی از قواعد ناظر بر رفتار حاکمیتها در ایفای تعهدات بینالمللی آنها میباشد. اگرچه محتوای این اصل به عنوان یکی از هنجارهای رفتاری دولتها برای حمایت از حقوق «دیگران» موضوع تازهای نیست، با این همه ویژگیهای این بحران در اجرای آن باید مورد توجه قرار گیرد. اصل منع اضرار به غیر (NoHarm) که سابقاً در حقوق بینالملل محیط زیست به رشد و بالندگی رسیده بود- به عنوان یکی از نتایج اصل تلاش بایسته- از چارچوبهای مهم تنظیم رفتار دولتها برای مقابله با این بحران محسوب میگردد که در این نوشتار مورد بررسی قرار گرفته است. به علاوه در این مقاله اجرای این اصل در ایفای تعهدات حقوق بشری دولتها در برابر بحران کرونا و نیز اجرای مقررات بهداشتی که در قالب سازمان جهانی برای دولتها مقرر گردیده است، مورد بررسی شده است.
حسین رضازاده؛ عباسعلی کدخدایی
چکیده
حقوق بینالملل محیط زیست از جمله شاخههای حقوق بینالملل است که در چند دهه قبل به خصوص از دهه 1970 رشد و توسعه یافته است. چند دهه گذشته فرایند انسانی شدن حقوق بینالملل نیز آغاز و به شاخههای مختلف آن تسری یافت. انسانی شدن حقوق بینالملل ابتدا از رویکردی فردمحور متعاقبا رویکردی بشریتمحور به خود گرفت. بدین معنا که بدنبال ...
بیشتر
حقوق بینالملل محیط زیست از جمله شاخههای حقوق بینالملل است که در چند دهه قبل به خصوص از دهه 1970 رشد و توسعه یافته است. چند دهه گذشته فرایند انسانی شدن حقوق بینالملل نیز آغاز و به شاخههای مختلف آن تسری یافت. انسانی شدن حقوق بینالملل ابتدا از رویکردی فردمحور متعاقبا رویکردی بشریتمحور به خود گرفت. بدین معنا که بدنبال تحقق هدفهای عالی مشترک در میان کل بشریت میباشد. حقوق بینالملل محیط زیست از جمله شاخههای حقوق بینالملل است که تحت تاثیر این فرایند قرار گرفته و با توجه به عوامل عینی و ذهنیِ موجود در فضای زیستمحیطی، دارای رویکردی بشریتمحور میباشد. به نظر نگارنده آنچه منجر به انسانی شدن حقوق محیط زیست و رویکرد بشریتمحور در آن شده است نفوذ مولفههای کرامتی با استناد به کرامت انسانی در حوزه حقوق محیط زیست و ظرفیتهایی است که مفهوم کرامت انسانی از آن برخوردار است.
همایون حبیبی؛ کیوان اقبالی
چکیده
پدیده فساد یکی از مهمترین موانع بر سر راه تحقق برخی از مصادیق حقوق بشر در جوامع امروزی، بویژه حق بر توسعه محسوب میشود. تمرکز قدرت و ثروت عمومی در دست عدهای محدود، نبود امکان شایسته بازخواست عمومی از دولتمردان و عدم شفافیت در عملکرد ایشان از مهمترین بسترهای بروز فساد محسوب میشود. بنابراین جلوگیری از تمرکز قدرت، امکان بازخواست ...
بیشتر
پدیده فساد یکی از مهمترین موانع بر سر راه تحقق برخی از مصادیق حقوق بشر در جوامع امروزی، بویژه حق بر توسعه محسوب میشود. تمرکز قدرت و ثروت عمومی در دست عدهای محدود، نبود امکان شایسته بازخواست عمومی از دولتمردان و عدم شفافیت در عملکرد ایشان از مهمترین بسترهای بروز فساد محسوب میشود. بنابراین جلوگیری از تمرکز قدرت، امکان بازخواست مؤثر از دولتمردان توسط شهروندان و شفافیت در عملکرد آنها، تأثیر بسیار مثبتی در مبارزه با فساد خواهد داشت. ایجاد شرایط فوق تا حد گستردهای در گرو تأمین مشارکت عمومی شهروندان در امور مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه و تحقق عناصر آن، همچون حق بر انتخاب کردن و انتخاب شدن برای همه، جامعه مدنی نیرومند و دسترسی آزاد به اطلاعات خواهد بود. مسئلهای که با توجه به تلقی مشارکت عمومی بهعنوان هدف غایی حق بر تعیین سرنوشت داخلی، یعنی امکان مشارکت هر فرد در فرایند تصمیمگیری در مورد امور عمومی جامعه، تحقق این حق را به راهکاری مهم در مسیر مبارزه با فساد و نیز از بین بردن برخی از مهمترین بسترهای بروز آن و به تبع آن، تسهیل در تحقق حقوق بشر شهروندان، بویژه حق بر توسعه تبدیل میکند.
الناز رحیم خویی؛ حسین رستم زاد؛ علیرضا آرش پور
چکیده
ضرورت مقابله با تروریسم بر کسی پوشیده نیست و همواره دولتها از حداکثر توان خود بهمنظور مبارزه با این پدیده استفاده میکنند. اقدامات ضد تروریستی بر مبنای منافع عام جامعه انجام میشود و در این راه، گاه حقوق بشر افراد دچار مداخلهها و تعرضهایی میشود. بهعنوان مثال، به قصد مقابله و پیشگیری از حملات تروریستی حریم خصوصی شهروندان ...
بیشتر
ضرورت مقابله با تروریسم بر کسی پوشیده نیست و همواره دولتها از حداکثر توان خود بهمنظور مبارزه با این پدیده استفاده میکنند. اقدامات ضد تروریستی بر مبنای منافع عام جامعه انجام میشود و در این راه، گاه حقوق بشر افراد دچار مداخلهها و تعرضهایی میشود. بهعنوان مثال، به قصد مقابله و پیشگیری از حملات تروریستی حریم خصوصی شهروندان نقض میشود. از آنجایی که قاره اروپا مدتی است دچار بحران مهاجرت بیرویه و برخی اقدامات تروریستی شده است و در پی آن دولتهای این قاره ناچار به تحدید برخی حریمهای خصوصی شدهاند، این مقاله درصدد است تا براساس کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و طبق رویه دیوان اروپایی حقوق بشر عملکرد این دولتها را بسنجد و به این سؤال پاسخ دهد که آیا میتوان بهمنظور مقابله با تروریسم از حقوق بنیادین بشری شهروندان گذشت. در نهایت، ملاحظه میشود که بهموجب کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و بر مبنای تصمیمات دیوان اروپایی حقوق بشر در کنار رهنمونهای شورای اروپا، تحت وضعیتهای بسیار ویژه و خاص میتوان ضمن احترام هرچه تمامتر به حق بر حریم خصوصی، از دایره این حق بهصورت محدود و موقت و در تعقیب اهداف مهمی نظیر حفظ کلیت جامعه و در پی نیازهای مبرم اجتماعی کاست.
سید باقر میرعباسی؛ عقیل محمدی
چکیده
طرح نظریه مسئولیت حمایت در سال 2001، پاسخی به ضعف نظام بینالمللی در واکنش مناسب به ارتکاب نقضهای عمده حقوق بشر در سرزمینهایی چون رواندا، بوسنی و کوزوو بود. این نظریه در تلاش برای بازتعریف مفهوم حاکمیت ملی و کارکرد دولتها در قالب «حاکمیت به مثابه مسئولیت» و طرح یک چارچوب مفهومی جدید برای واکنش به موقع و قاطع به اعمال خشونتبار، ...
بیشتر
طرح نظریه مسئولیت حمایت در سال 2001، پاسخی به ضعف نظام بینالمللی در واکنش مناسب به ارتکاب نقضهای عمده حقوق بشر در سرزمینهایی چون رواندا، بوسنی و کوزوو بود. این نظریه در تلاش برای بازتعریف مفهوم حاکمیت ملی و کارکرد دولتها در قالب «حاکمیت به مثابه مسئولیت» و طرح یک چارچوب مفهومی جدید برای واکنش به موقع و قاطع به اعمال خشونتبار، به سرعت توانست در مباحث بینالمللی جایگاه خاصی یابد. اما به تدریج و همزمان با وقوع بحرانهای جدید انسانی بویژه آنچه که در لیبی و سوریه رخ داد، آشکار شد که این نظریه علاوه بر ابهامات و پیچیدگیهای مفهومی، در مرحله اجرا نیز با چالشهای فراوانی روبهرو است که ابهام در اجماع کشورها نسبت به تبدیل این نظریه به یک قاعده بینالمللی، اختلاف نسبت به دامنه مصادیق تحت شمول و توجیه مداخله در کشورهای تحت پوشش مسئولیت حمایت مهمترین آنها محسوب میشوند. در این نوشتار ضمن بررسی ابعاد استناد به نظریه مسئولیت حمایت در لیبی و سوریه، چالشهای مذکور تبیین و در پایان استدلال میشود که نظر به ضعفهای این نظریه در حوزههای نظری و عملی، ترسیم یک چشمانداز روشن برای موفقیت آن در آینده دشوار خواهد بود.
عباس میرشکاری؛ مرضیه مختاری؛ جواد فراهانی
چکیده
در این نوشتار سعی شده است تا ظرفیتهای اصلهای دوم و سوم قانون اساسی به عنوان برخی اصول بنیادین قانون اساسی در توصیف مسئله شهروندی مورد بحث قرار گیرد. ظرفیتهای این اصول برای بنای نظام حقوق شهروندی، مشتمل بر تضمینات عام شناسایی، ارتقا، حمایت و تضمین حقوق و آزادیهای همه شهروندان بازنمایی میشود. این ادعا امکانسنجی ...
بیشتر
در این نوشتار سعی شده است تا ظرفیتهای اصلهای دوم و سوم قانون اساسی به عنوان برخی اصول بنیادین قانون اساسی در توصیف مسئله شهروندی مورد بحث قرار گیرد. ظرفیتهای این اصول برای بنای نظام حقوق شهروندی، مشتمل بر تضمینات عام شناسایی، ارتقا، حمایت و تضمین حقوق و آزادیهای همه شهروندان بازنمایی میشود. این ادعا امکانسنجی شده است که استفاده از مدل نظری "مکعب شهروندی" و مبانی نظری آن، در توضیح و تفسیر این اصول و برای فهم برخی ابعاد پیچیده آن کاربردپذیر میباشد. مطابق با تئوریهای مرتبط با شهروندی، گفته شده است یک بعد این مکعب شهروندی را عناصر پنجگانه شهروندی یعنی؛ جنبه مدنی و قانونی، جنبه اجتماعی، جنبه سیاسی، جنبه مربوط به فضیلت و جنبه مربوط به هویت تشکیل میدهد. بعد دیگر این مکعب را شبکههای کاربردی یا به عبارتی دیگر سطوح جغرافیایی شهروندی شامل محلی، استانی یا ایالتی، دولت- ملت، منطقهای یا قارهای و نهایتاً جهانی تشکیل میدهد، بعد دیگر آن را آموزش توانمندیهای شهروندی مشتمل بر سطوح نگرش، آگاهی، دانش و مهارت صورت میبندد. ادعا میشود که برخی مفاد این اصل به طرز مبتکرانهای برای طرح مکعب شهروندی و ایجاد ظرفیت قانونیِ درک آن در قالب قانون اساسی کاربردپذیر است.
محمد هادی میرشمسی؛ حسام جلائیان دهقانی
چکیده
حقوق مالکیت ادبی و هنری (کپیرایت) علاوه بر ایجاد حق انحصاری برای پدیدآورنده یا مالک و منع بهرهمندی غیرمجاز دیگران از آفرینشهای ادبی و هنری، با این اعتقاد که این حق انحصاری، حوزه عمومی را محدود کرده، در برخی موارد میتواند مانع توسعه و یا موجب نادیده انگاشتن حقوق بشر شود. پارهای از آثار– که دسترسی و امکان استفاده از آن ...
بیشتر
حقوق مالکیت ادبی و هنری (کپیرایت) علاوه بر ایجاد حق انحصاری برای پدیدآورنده یا مالک و منع بهرهمندی غیرمجاز دیگران از آفرینشهای ادبی و هنری، با این اعتقاد که این حق انحصاری، حوزه عمومی را محدود کرده، در برخی موارد میتواند مانع توسعه و یا موجب نادیده انگاشتن حقوق بشر شود. پارهای از آثار– که دسترسی و امکان استفاده از آن از مصادیق حقوق بشر است-، ازجمله اطلاعات دولتی را داخل در حوزه عمومی دانسته و از شمول حمایت خارج کرده است. کنوانسیون برن با لحاظ منافع عمومی، کشورهای عضو را در گسترش حمایت ناشی از کپیرایت نسبت به این دسته از آثار و اطلاعات مخیر گذاشته است. کشورها نیز با پیروی از همین منطق و با استفاده از رخصت مذکور در کنوانسیون برن، با لحاظ شرایط و منافع ملی خود، موضعی متعادل و البته متفاوت در حمایت از این اطلاعات اتخاذ کرده، بعضاً اطلاعات دولتی را که مورد نیاز زندگی بشری است، بهطور کلی یا جزئی از گسترۀ حمایت خارج کردهاند. در این پژوهش کنوانسیون برن، مقررات اتحادیه اروپا و قوانین کشورهای آمریکا، فرانسه، انگلیس (با توجه به تفاوت در رویکردها) و ایران بررسی شده، ضمن تأیید رویکرد جدید قانونگذاری ایران در همسویی با کنوانسیون برن، پیشنهادهایی ارائه شده است.
محمود حاجی زاده؛ هیبت اله نژندی منش؛ محمدحسین زارعی
چکیده
حاکمیت قانون، به مفهوم تحدید قدرت خودسرانه دولت به منظور حفظ حقوق و آزادیهای بنیادین فردی، از ارکان اساسی دموکراسی است. از سوی دیگر در عرصه بین المللی ، حاکمیت قانون ابزاری در جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی و ترویج و اعتلای حقوق بشر و پایبندی ارکان تصمیم گیر به مقررات پذیرفته شده است. با توجه به ساختار و واقعیت های حاکم بر جامعه بین ...
بیشتر
حاکمیت قانون، به مفهوم تحدید قدرت خودسرانه دولت به منظور حفظ حقوق و آزادیهای بنیادین فردی، از ارکان اساسی دموکراسی است. از سوی دیگر در عرصه بین المللی ، حاکمیت قانون ابزاری در جهت حفظ صلح و امنیت بین المللی و ترویج و اعتلای حقوق بشر و پایبندی ارکان تصمیم گیر به مقررات پذیرفته شده است. با توجه به ساختار و واقعیت های حاکم بر جامعه بین المللی ، مفهوم حاکمیت قانون در عرصه بین المللی به صورت متفاوتی از حقوق داخلی اعمال خواهد شد. بر این اساس عناصر حاکمیت قانون از قبیل قطعیت حقوقی ، عمومیت قوانین ، شفافیت، تساوی در مقابل قانون و ... شایسته است مطابق واقعیات و ساختار متفاوت نظام بین المللی تبیین شوند. علاوه بر این شرایط حاکم بر جامعه بین المللی از قبیل ساختار افقی این نظام ، فقدان صلاحیت اجباری و بررسی قضایی مقررات توسط محاکم بین المللی اجازه پیدایش یک نظام مبتنی بر قانون اساسی را نمی دهند. در این مقاله نویسندگان ضمن تبیین جایگاه حاکمیت قانون در عرصه بین المللی ،مهمترین موانع موجود در جهت حفظ و اعتلای حاکمیت قانون در نظام بین الملل را مورد مطالعه و کنکاش قرار داده اند.
نیلوفر سعیدی؛ پوریا عسکری
چکیده
سازمانهای غیردولتی بینالمللی ناظر بر حقوق بشر، طیف وسیعی از اقدامات را به منظور نظارت انجام میدهند. آنها ضمن جمعآوری اطلاعات مرتبط با کار خود، از قربانیان حمایت نموده و با هدایت افکار عمومی، زمینه را برای تعامل یا تقابل با دولتها یا سایر کنشگران ناقض حقوق بشر فراهم میآورند و نیز برنامههایی را برای آموزش حقوق بشرتهیه ...
بیشتر
سازمانهای غیردولتی بینالمللی ناظر بر حقوق بشر، طیف وسیعی از اقدامات را به منظور نظارت انجام میدهند. آنها ضمن جمعآوری اطلاعات مرتبط با کار خود، از قربانیان حمایت نموده و با هدایت افکار عمومی، زمینه را برای تعامل یا تقابل با دولتها یا سایر کنشگران ناقض حقوق بشر فراهم میآورند و نیز برنامههایی را برای آموزش حقوق بشرتهیه مینمایند. آنها همچنین تا حدودی جایگاه خود را در سیستم قضایی بینالمللی تثبیت نموده و قربانیان نقض را در جریان دادرسیها، حال به عنوان دوست دادگاه و یا به عنوان خواهان همراهی مینمایند. علاوه بر همه اینها، در سالهای گذشته، سازمانهای غیردولتی حقوق بشری نقشی بس مهم در تهیه طرح-های مربوط به اسناد بینالمللی حقوق بشری ایفاء کردهاند و دولتها را برای تصویب این اسناد که بعضاً خود مبدع و تهیه کننده آن بودهاند، ترغیب نمودهاند. مقاله پیش رو، رویکردی توصیفی و پژوهشی نسبت به فعالیت های سازمان های غیردولتی بین المللی دارد و برآن است تا نمایی کلی از تحولات اخیر در این حوزه را به تصویر بکشد.
محمد جواد جاوید؛ مصطفی شفیع زاده
چکیده
حقوق بشر سخن به میان می آید. شاید این نسبیت « نسبیت » امروزه بهسادگی از ناخواسته باشد، اما چنین رویکردی معلول نگاه وضعی به حقوق بشر است. حقوق بشر معاصر ازآنرو که مرزی سلیم و صحیح بین حقوق بشر با حقوق شهروندی نگذارده است، لاجرم در دام نسبیتی افتاده که مخالف هدف اولیه و جهانشمولی او بوده است. این نقض غرض که در وادی تفسیر اسناد بین ...
بیشتر
حقوق بشر سخن به میان می آید. شاید این نسبیت « نسبیت » امروزه بهسادگی از ناخواسته باشد، اما چنین رویکردی معلول نگاه وضعی به حقوق بشر است. حقوق بشر معاصر ازآنرو که مرزی سلیم و صحیح بین حقوق بشر با حقوق شهروندی نگذارده است، لاجرم در دام نسبیتی افتاده که مخالف هدف اولیه و جهانشمولی او بوده است. این نقض غرض که در وادی تفسیر اسناد بین المللی، راه را بر هر نوع نسبیتی باز میکند، مفروض نوشتار حاضر است. لذا فرضیه نگارنده این است که حقوق بشر به فرض نسبیت نمیتواند جهانشمول باشد. برای این منظور، نوشتار حاضر به تأسیس حقوقی جهانشمول مبتنی بر به رسمیت شناختن نوعی انسانشناسی از حقوق بشر میل میکند که در آن در هر عصر و شهری، طبیعت آدمی، بنیان و جوهر حقوق او تلقی میشود
سید محمدصادق احمدی؛ علیرضا ناصری؛ مرتضی قاسم آبادی
چکیده
بر اساس نگرش غایتمحورانة انسانی، آزادی بیان از مقتضیات استقلال فردی انسان به مثابه یک غایت بالذات است و محدودسازی آن را باید در چارچوب استثنای ضروری تبیین کرد. در ساحت حقوق طبیعی نیز آزادی، حق طبیعی است و ایجاد هرگونه محدودیتی در تغایر بالذات با این حق به شمار میآید. در عصر حاضر، بدون تردید، تلویزیون بهعنوان یکی از نیرومندترین ...
بیشتر
بر اساس نگرش غایتمحورانة انسانی، آزادی بیان از مقتضیات استقلال فردی انسان به مثابه یک غایت بالذات است و محدودسازی آن را باید در چارچوب استثنای ضروری تبیین کرد. در ساحت حقوق طبیعی نیز آزادی، حق طبیعی است و ایجاد هرگونه محدودیتی در تغایر بالذات با این حق به شمار میآید. در عصر حاضر، بدون تردید، تلویزیون بهعنوان یکی از نیرومندترین ابزارهای آزادی بیان، به خدمت گرفته میشود. اما درعینحال، استفادة نابهجا از این دستگاه میتواند باعث تعرض به حقوق عمومی و خصوصی شود. لذا ایجاد محدودیت برای فعالیت شبکههای تلویزیونی ضروری است. در همین راستا تمامی اسناد بینالمللی حقوق بشر، محدودیتهایی را برای تلویزیون مقرر داشتهاند. نظام حقوقی ایران نیز چنین محدودیتهایی را در نظر گرفته است که برخی از آن، با محدودیتهای مقرر در اسناد بینالملل حقوق بشر، قابل انطباق است و برخی دیگر، مانند موازین و ضوابط اسلامی در هیچ سند بینالمللی بهعنوان محدودیت آزادی بیان یافت نمیشود. علاوه بر این به نظر میرسد تفاسیر شورای نگهبان بر اصول 44 و 175 قانون اساسی، نوعی محدودیت اضافه بر ابزارهای آزادی بیان باشد. در نوشتار حاضر برآنیم که با بررسی تطبیقی اسناد یادشده، محدودیت های شکلی و ماهوی آزادی بیان در صدا وسیمای ایران مورد واکاوی قرار گیرد.